آنچه غرب در ژنو به دنبال آن بود
گروکشی سیاسی در پرونده هسته ای ایران
دیپلماسی ایرانی: مذاکرات هسته ای میان ایران با 1+5 در ژنو در حالی به نتیجه نرسید که با حضور همه وزرای امور خارجه کشورهای طرف مذاکره با ایران و لغو سفر محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان به ایتالیا همه انتظار داشتند که این مذاکرات به نتیجه برسد. در این میان در روز سوم مذاکرات صحبت از سنگ اندازی های فرانسوی ها به میان آمد و این که لوران فابیوس، وزیر امور خارجه فرانسه خواسته هایی را بیان داشته که بر خلاف روند مذاکرات بوده و در حالی که همه می رفتند تا با طرح ایران موافقت کنند و گام نخست مذاکرات به خوبی برداشته شود، ناگهان همه چیز متوقف می شود و تصمیم گرفته می شود تا مذاکرات در 20 نوامبر ادامه یابد.
بعد از آن فرانسه آماج حملات منتقدین قرار گرفت و حتی مواضع فابیوس در داخل فرانسه نیز به نقد کشیده شد. عده ای او را به دلیل بیان اظهاراتی در جانبداری از مواضع اسرائیل و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس اجیر شده آن دو دانستند و عده ای نیز گفتند که او چون یهودی است، ذاتا تمایلی برای رسیدن به توافقی میان جامعه جهانی با ایران ندارد. پس از آن هم اخباری منتشر شد مبنی بر این که فرانسه به دلیل عقد قراردادهای نظامی و خریدهای تسلیحاتی با عربستان سعودی و امارات متحده عربی که به روی هم ارزشی بیش از 5 میلیارد دلار دارند اقدام به اتخاذ رویکرد تخریبی در مذاکرات ژنو کرده است. برخی نیز گفتند که نتانیاهو از طریق یک دوست مشترک یهودی در پاریس به اطلاع وزیر امور خارجه فرانسه رسانده است که اگر با ایران توافق کنید، ما به ایران حمله نظامی می کنیم.
بحث همکاری های نظامی فرانسه و عربستان چیز تازه ای نیست. این دو سال ها است که با یکدیگر همکاری های نظامی دارند. خرید تسلیحاتی ای که منابع خبری به آن اشاره می کنند نیز نزدیک به یک ماه پیش در 7 اکتبر انجام شده و آن طور که روزنامه العرب، چاپ لندن می نویسد، پادشاه عربستان در دیدار با وزیر دفاع فرانسه آن هم در لحظات آخر که ناگهان موضوع را وزیر دفاع فرانسه بیان می کند، دستور به انعقاد آن می دهد. از آن تاریخ تا کنون ما شاهد برگزاری مذاکرات ژنو یک و همچنین دیدار کارشناسان ایران با کارشناسان 1+5 و آژانس بین المللی انرژی اتمی بوده ایم. بنابر این اگر بنا به سنگ اندازی فرانسه به دلیل انعقاد خرید تسلیحاتی عربستان از آن بوده، چرا باید این اتفاق هفته گذشته در ژنو بیفتد؟
درباره رابطه فرانسه و اسرائیل نیز بر کسی پوشیده نیست که این روابط بسیار به هم نزدیک است. نفوذ اسرائیل در فرانسه و نقشی که یهودیان در عرصه سیاسی این کشور به سود اسرائیل ایفا می کنند، بیش از هر کشور دیگر اروپایی است. پس اگر بخواهیم این موضوع را ملاک قرار دهیم پاریس می بایست زودتر از اینها عمل می کرد و نمی گذاشت کار به نشست های ژنو کشیده شود تا این همه بدنامی برایش رقم بخورد و آماج انتقادها قرار بگیرد. پس اصل قضیه چیست؟
بی شک مذاکرات ایران با 1+5 مذاکراتی به غایت سخت و پیچیده است. بر خلاف آن چه عده ای گمان می کنند، این مذاکرات به هیچ وجه صرفا فنی نیست که بحث ها و گفت وگوهای کارشناسی مذاکرات را به نتیجه برسانند. همان طور که ظریف نیز گفته است "این گفت وگوها مذاکرات بسیار سختی است که مردم باید برای به نتیجه رسیدن آن دعا کنند." سختی این مذاکرات صرفا به بحث های فنی باز نمی گردد که البته بخش مهمی از مذاکرات را تشکیل می دهد بلکه آن چه به روشنی دیده می شود، کش مکش های سیاسی است که در سایه مذاکرات هسته ای جریان دارد.
با توجه به دیدارهایی که در جریان مذاکرات ژنو صورت گرفته می توان گفت که بحث هایی غیر از بحث هسته ای نیز در این مذاکرات مد نظر غرب بوده است. بعد از دیدار آقای ظریف با خانم اشتون در 16 آبان، روز نخست مذاکرات، کوفی عنان نماینده سابق جامعه جهانی در امور سوریه نیز در محل مذاکرات هسته ای با ظریف دیدار کرد. وی هنوز درگیر مساله سوریه است و در برخی محافل از او به عنوان نماینده مخفی جامعه جهانی در امور سوریه یاد می شود. جزئیات دیدار وی با ظریف در جایی منتشر نشده است. همچنین اخضر ابراهیمی، نماینده سازمان ملل و اتحادیه عرب در امور سوریه نیز در محل مذاکرات حاضر می شود و با وزیر امور خارجه کشورمان دیدار می کند. گفته شده که این دیدار درباره سوریه بوده است. نکته در این است که پس از این دیدارها بوده که لوران فابیوس، وزیر امور خارجه فرانسه روز 17 آبان به ژنو می آید و مواضعی در جهت تخریب روند مذاکرات اتخاذ می کند. این مساله نشان می دهد که بر خلاف آن چه در رسانه ها مطرح می شود و غربی ها دائما بیان می کنند و صحبت از طرح مسائل فنی و صرفا هسته ای از سوی فرانسه در توافق نامه دو جانبه می کنند، مساله چندان هم فنی و صرفا هسته ای نبوده بلکه جنبه های سیاسی نیز داشته است.
طرف ایرانی همواره تاکید کرده است که در مذاکرات هسته ای با 1+5 صرفا درباره پرونده هسته ای صحبت می کند و به هیچ وجه درباره موضوعات دیگر مثل پرونده سوریه و لبنان و غیره صحبت نمی کند. این مساله را وزیر امور خارجه کشورمان در مصاحبه های مختلف بارها بیان کرده است. اما گویا طرف غربی تمایل دارد همه چیز را با هم گره بزند. یعنی وقتی که درباره پرونده هسته ای مذاکره می کند، گریزی هم به پرونده سوریه بزند، از لبنان صحبت کند و اشاره ای هم به عراق داشته باشد.
اگر نگاهی به مواضع مقام های عربی بیندازیم یا به مطالب روزنامه ها و سایت های عربی بنگریم به روشنی می بینیم که غالب آنها از این مساله صحبت می کنند که اگر توافقی در پرونده هسته ای ایران حاصل شود، در پرونده های دیگر منطقه ای مثل لبنان، سوریه، عراق و غیره نیز توافقی حاصل خواهد شد و منطقه روند مثبتی را پیش خواهد گرفت. مثلا نبیه بری، رئیس پارلمان لبنان در دیدار با غضنفر رکن آبادی، سفیر جمهوری اسلامی ایران تاکید می کند، آثار مثبت توافق ایران و 1+5 کل منطقه را خواهد گرفت.
به عبارت دیگر می توان گفت که غرب به گونه ای تلاش دارد که اگر توافقی در پرونده هسته ای حاصل شود در مقابل امتیازی نیز بگیرد. این امتیاز نمی تواند مرتبط با پرونده هسته ای باشد، چون هر توافقی در پرونده هسته ای در آخر به سود ایران تمام می شود، بلکه این امتیاز در مسائل دیگری است که تهران در آن درگیر است. این نکته را در نظر بگیریم که جامعه جهانی و غرب در کنار پرونده هسته ای ایران پرونده سوریه و کنفرانس ژنو 2 را نیز هم زمان پیش می برند. در هر دوی این پرونده ها ایران نقشی پررنگ دارد. برای فرانسه پرونده سوریه موضوعی حیاتی است. این کشور مدت ها مستعمره آن بوده و همانند لبنان آن را بخشی از جغرافیای نفوذ خود می داند. بنابر این وقتی که فرانسه سنگ اندازی می کند، ممکن است امتیازی در پرونده ای بخواهد که در آن با ایران درگیر است. پرونده ای که کشورهای دیگر غربی نیز به دنبال سهم خواهی در آن هستند. البته دامنه این امتیازخواهی می تواند به مناطق دیگر نیز برسد. برای همین است که گفته می شود مذاکرات هسته ای بسیار سخت و پیچیده است و صرفا محدود به مذاکرات هسته ای نیست.
نظر شما :