نزاع دموکراسی و تمامیت‌‌خواهی در عراق

پایان این راه، دیکتاتوری است

۰۹ آبان ۱۳۹۲ | ۱۷:۳۴ کد : ۱۹۲۳۴۸۵ خاورمیانه یادداشت
محمد حسن الساعدی، روزنامه نگار نزدیک به مجلس اعلای اسلامی عراق در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی به بررسی تجربه دموکراسی در عراق پس از 2003 پرداخته و به فراز و نشیب های آن اشاره می کند
پایان این راه، دیکتاتوری است

دیپلماسی ایرانی: صحبت از دموکراسی طولانی و پیچیده است، و لازم است که برای بررسی آن بر روابط میان حاکم و محکوم تمرکز کنیم، و در فضایی که حکومت های حاکم بر کشورهای عربی زندگی می کنند، لازم است از حالت های مختلفی که می تواند دموکراسی در آن تطبیق داده شود، صحبت کرد. به گونه ای که باید از ابزارهای اصلی برای تطبیق دموکراسی و از همه مهمتر حقوق بشر که زمینه ساز دموکراسی است و سازمان جهانی حقوق بشر به روشنی از آن صحبت کرده است، استفاده کرد. مهم ترین آنها حقوق اجتماعی است که شامل حق کار، حق آموزش، حق برخورداری از بهداشت و رفاهیات اجتماعی می شود. ممارست در دستیابی به این حقوق سبب می شود مشارکت فعالی در تصمیم گیری ها در بخش های مختلف به وجود آید. اما مقوله دیگری که از دیگر مقوله های اصلی دموکراسی محسوب می شود تکثرگرایی سیاسی است که به نیروهای سیاسی این حق را می دهد که با مشارکت در انتخابات ابراز وجود کنند، که جهت های مختلف سیاسی فرصت هایی را در اختیار شهروندان قرار می دهند تا از میان آنها آن جریانی که بیش از همه به خود نزدیک تر و مفیدتر می بینند را انتخاب کرده و به عنوان نماینده آنها باشد.

درگیری ای که اکنون در عراق شاهدیم درگیری بر سر بقا میان دموکراسی، که تلاش می کند خود را تثبیت کرده و آینده را برای نسل های آتی بسازد، با کسانی است که به تلخی تلاش می کنند قدرت را در دست خود حفظ کنند. درگیری ای مرگ آور که عده ای مستبدانه می خواهند به دموکراسی ضربه سختی بزنند. آنها می خواهند هم بر "کلیدهای حل" و هم بر "پیچدگی" در فرایند سیاسی، هر دو با هم تسلط یابند، در حالی که در این میان متاسفانه "پیچیدگی" می خواهد به مرکزیتی در ساخت کشور تبدیل شود، اما در مقام تسلط و دیکتاتوری به مشکل برخورده است.

تجربه دموکراسی عراق استثنا نیست، عراق تجربه های بسیاری در پرونده خود دارد که با دموکراسی آغاز کرده و به دیکتاتوری هایی که تر و خشک را با هم سوزانده رسیده است. تجربه هایی که کشور را ویران کردند و ملت عراق را از ساده ترین حقوق و آزادی های متعارفشان محروم کردند. هنگامی که حکومت بعث با دخالت نیروهای نظامی خارجی سرنگون شد، همه طرف ها تلاش کردند تا با تغییرات سیاسی جدید کشور که خود را بر جغرافیا و منطقه و طایفه ها مسلط کرد، هماهنگ شوند. همه آنها شعارهای ملی و دموکراتیک و دینی رنگارنگ سر دادند که در نتیجه آنها سه دولت ایاد علاوی، ابراهیم جعفری و نوری مالکی را تجربه کردیم. هر سه آنها آن چه دنبال می کردند خواسته های فردی بود نه گروهی. و این توجه ها به صورت روشن و صریح در زمان دولت دوم نوری مالکی خود را به روشنی نشان دادند به گونه ای که تصمیم های فردی و حزبی در قضایای مختلف و حساس اتخاذ شدند که در سایه خود نوع جدیدی از دیکتاتوری تحت عناوین مختلف در راس آنها عمل به "مصلحت فرایند سیاسی کشور" را ایجاد کردند. این سیاست باعث شد تا کشور دچار چندپارگی روشن و حقیقی شود و نیات حقیقی این چند دستگی را در عموم گروه های سیاسی به روشنی دیدیم.

با پیگیری وضیعت جاری در عراق به روشنی می بینیم که تصمیم های دیکتاتورمآبانه و فردگرایی در قدرت با انتخاب افرادی معین و مشخص در نهادهای امنیتی به ویژه در سازمان امنیت نمود یافته اند. همچنین اصرار بر تعیین افرادی که وابستگی حزبی و شخصی دارند و مسئولیت هیچ چیز را نمی پذیرند و عدول از توافقاتی که میان جریان های سیاسی که در فرایند سیاسی تحت لوای پیمان ملی شریک هستند، از دیگر اتفاقات تازه عرصه سیاسی عراق است.

دیکتاتوری عبارت است از نهایت راهی که فرد یا جریانی مطابق با آن نگرشی تنگ نظرانه نسبت به نظر دیگران داشته باشد و گمان کند تک روی در اتخاذ تصمیم های سیاسی بهترین وسیله برای رهایی از مخالفین است. و تسلط بر اموال عمومی و نگه داشتن آن در دستان افراد فاسدی که تلاش دارند فساد را در تمامی ارکان دولت گسترش دهند بدون این که نظارت یا رقابتی وجود داشته باشد و حتی در برابر نهادهای نظارتی و مراقبتی سنگ اندازی کنند از جمله کارهای این رویکرد دیکتاتورمآبانه است. رفتارهایی که اساسا مغایر با دموکراسی و مصالح ملی و میهنی است و لازم به یادآوری است که سرنوشت پی گرفتن چنین رفتارهایی رسیدن به دیکتاتوری های وحشتناکی است که نه به مردم و نه به تاریخ رحم نمی کنند.

تحریریه دیپلماسی ایرانی/11

انتشار اولیه: یکشنبه 5 آبان 1392/ باز انتشار: پنجشنبه 9 آبان 1392

کلید واژه ها: عراق


( ۲ )

نظر شما :