کاخ سفید دست از متحد قدیمی نمی کشد
تداوم اتحاد واشنگتن - ریاض در سایه اختلاف ها
دیپلماسی ایرانی: ریاض حزب الله را تهدید کرد. عربستان اعلام کرده است که در صورت مشارکت حزب الله در جنگ کوه های "قلمون" لبنان را از صیدا تا طرابلس به آتش خواهد کشید.به گفته منابع آل سعود، حزب الله لبنان در حال آماده سازی خود برای همراهی ارتش سوریه در عملیات نظامی علیه تروریست ها در کوه های قلمون است.تروریست های جبهه النصره و "داعش" که ارتش بندر بن سلطان رئیس سرویس امنیتی عربستان در سوریه محسوب می شود، در این کوه ها مخفی شده اند. هدف از این امر محاصره کردن نیروهای حزب الله در جنوب لبنان و باز کردن یک خط امدادی از لبنان تا کوه های قلمون اعلام شده است.از سوی دیگر حزب الله هم به خوبی می داند در صورتی که شکست ارتش سوریه در جنگ قلمون قدرت و نفوذ عربستان در مرز سوریه و لبنان افزایش خواهد داد، این امر به معنی مختل شدن شریان نظامی میان دو کشور می شود که در حقیقت این امر تهدیدی جدی برای حزب الله است.
اما سیاست های سعودی ها همیشه هم مورد تایید نیست این بار جفری فلتمن گفته است، من پلیدتر و بدتر از دولت سعودی را در عمر خود ندیده ام. من نمی دانم این دولت چگونه به حاکمیت خود ادامه خواهد داد. آیا این همه کینه عاقلانه است؟ دکتر علی اکبر اسدی، تحلیلگر مسائل منطقه، به بررسی این تهدید عربستان علیه حزب الله و اختلافات میان ریاض واشنگتن پرداخته است.
سیاست عربستان در منطقه همیشه مورد انتقاد بوده است اما اینبار جفری فلتمن ریاض رابه باد انتقاد گرفته و حتی گفته است من دولتی "بدتر" و "وقیح تر" از دولت عربستان ندیده ام و نمی دانم که چطور دولت عربستان همچنان به حکومت خود ادامه می دهد. چطور شده است که امریکا از همپیمان همیشگی خود در منطقه اینگونه انتقاد می کند؟
امریکا و عربستان از چندین دهه قبل در سطح منطقه دارای نوعی روابط با عنوان متحد یکدیگر بودند و عربستان نیز همیشه سعی کرده است که در منطقه به عنوان همپیمان امریکا عمل کند. در طول یک دهه گذشته یک سری مشکلات جدی در روابط امریکا و عربستان ایجاد شده که آن شکل از اتحاد مستحکمی که دو کشور تا دوره جنگ سرد و حتی تا دهه 1990 داشتند دچار تغییر و تحولاتی شده است. البته هرچند که ریاض و واشنگتن همچنان به عنوان دو متحد هستند اما روابط آنها دچارمشکلاتی شده و اتحاد آنها بدان معنا نیست که در تمامی حوزه ها و تحولات دارای اهداف، منافع و سیاست های مشترک یا نزدیکی باشند. این مشکلات در روابط امریکا و عربستان پس از 11 سپتامبر 2001 آغاز شد و دیدگاه هایی که در خصوص عربستان در امریکا مطرح شد و از این کشور با عنوان دولت حامی تروریسم یاد شد. پس از آن مقطع در خصوص جنگ عراق شاهد انتقادات و مخالفت های جدی سعودی ها به امریکا بودیم و استدلال سعودی ها بر این بود که امریکا با جنگ در عراق این کشور را عملا به دست ایران سپرده است و تا به امروز هم اختلاف دیدگاه های عربستان با امریکا در خصوص عراق همچنان باقی است.
پس از این دوره و در طول تحولات جدید جهان عرب از سال 2011 شاهد گسترش اختلافات امریکا و عربستان هستیم که این موضوع سبب ایجاد نارضایتی هایی در هر دو طرف شده است. به عنوان مثال در مصر در حالیکه امریکایی ها با شرایط جدید به نوعی کنار آمدند و کنار رفتن مبارک را پذیرفتند، سعودی ها از این سیاست امریکا به شدت عصبانی شدند، همچنین در حوزه های دیگر همانند بحرین به رغم آنکه اشتراکات دیدگاه هایی میان دو کشور عربستان و امریکا وجود دارد اختلافاتی هم هست، به عنوان مثال عربستان به شدت از نخست وزیر بحرین حمایت می کند و خواستار سرکوب جنبش مردمی است اما امریکایی ها خواستار تعدیل ها و کنترل بحران هستند که یکی از اقدامات آنها برکناری نخست وزیر و انجام اصلاحات در بحرین است، هرچند که این اصلاحات وسیع هم نباشد. در موارد دیگری نیز شاهد اختلافات عربستان و امریکا هستیم که به رغم آنکه این اختلاف ها به شکل رسمی از سوی مقامات رسمی اعلام نمی شود اما وجود دارد و در برخی موارد ممکن است همانند صحبت های فلتمن خود را نشان دهد.
مساله دیگری که فلتمن بازهم اشاره کرده بود موضوع تعامل با لبنان بود که وی تاکید کرده بود سعودی ها نه دوست دارند اسمی از لبنان بشنوند و نه نامی از میشل سلیمان و به معنای دیگر مخالف تشکیل دولت در لبنان هستند. سیاست ریاض را در قبال لبنان چگونه ارزیابی می کنید و این مخالفت برای چیست؟
در خصوص لبنان باید گفت که این کشور به عنوان یک پازل از سیاست کلی عربستان در منطقه تلقی می شود که از یک سو به بحران سوریه ارتباط پیدا می کند و از سوی دیگر به بحث محور مقاومت و حزب الله لبنان. به نظر می رسد سعودی ها با توجه به تحولاتی که در منطقه اتفاق افتاده سمت و سوی رادیکالی بیشتری به سیاست های خود داده است و واهمه ای از تشدید بحران های منطقه ای ندارد. به عنوان مثال در خصوص سوریه به شکل جدی از گروه های مخالف و افراط گرا حمایت می کند، در حالیکه امریکا در این خصوص ملاحظاتی دارد. در خصوص لبنان نیز برای امریکایی ها بحث امنیت اسرائیل بسیار مهم است و بحث اینکه حزب الله نتواند نقش آفرینی جدی داشته باشد اما با این موضوع هم مخالف است که بحران و بی ثباتی در این کشور توسعه پیدا کند. در حالیکه عربستان چندان واهمه ای از تشدید بحران و بی ثباتی در لبنان ندارد و به ویژه به فکر استفاده از فضای لبنان برای تشدید بحران سوریه و تضعیف نقش منطقه ای حزب الله است.
بله سوال مهم دیگر این است که عربستان اخیرا تهدید کرده که اگر حزب الله در جنگ قلمون شرکت کند، لبنان را از صیدا تا طرابلس به آتش خواهد کشید. خصومت ریاض با حزب الله از کجا سرچشمه می گیرد؟ آیا این در حال حاضر تنها مساله سوریه مطرح است؟
یکی از اهداف مهم ریاض در سطح منطقه تضعیف محور مقاومت به ویژه تضعیف رویکرد و گفتمان مقاومت در سطح جهان عرب است که چند بازیگر اصلی محور مقاومت سوریه، حزب الله، حماس (البته در طول دو سال اخیر با تغییرات و مشکلاتی مواجه بوده است)و ایران است. خصومت و مخالفت ریاض با حزب الله به چند عامل بستگی دارد:
۱. ریاض به هر شکلی از گسترش نقش منطقه ای حزب الله هراسان بوده و مخالف آن است. به دلیل آنکه حزب الله الگوی جدیدی در جهان عرب ارائه می دهد که الگوی مقاومت است و در جنگ ۳۳ روزه این الگو را و همچنین در سایر عرصه هانشان داد . گسترش این الگو و برجسته شدن آن سبب تضعیف مشروعیت رژیم های محافظه کار عرب است.
۲. از نظر استراتژیک نیز با توجه به اینکه حزب الله متحد منطقه ای ایران است ریاض به شدت به دنبال تضعیف آن است تا بتواند نقش ایران را در جهان عرب به شدت محدود کند
۳. بحث سوریه نیز موضوع دیگری است که حزب الله تا به امروز نشان داده که در حمایت از دولت سوریه جدی است و بر تغییر معادلات عرصه نبرد از جمله نبرد القصیر موثر بوده و در حال حاضر نیز با حمایت هایی که در نبردهای آینده می کند، می تواند موقعیت دولت سوریه را ارتقا دهد و به ویژه درکوه های قلمون که منطقه استراتژیکی است و هم اکنون گروه های افراطی از طریق آن به نیروهای خود در حومه دمشق کمک می کنند. بنابراین اگر دولت سوریه با کمک حزب الله بتواند بر این مناطق مسلط شود در مناطق مرزی سوریه و لبنان وضعیت گروه های افراطی به شدت متزلزل خواهد شد و می تواند صحنه نبرد را به ضرر گروه های مخالف کند. به همین دلیل است که ریاض از توافق میان روسیه و امریکا برای خلع سلاح شیمیایی که موجب کنارگذاشتن گزینه نظامی شد به شدت عصابی هستند. در حال حاضر عربستان سعی می کند موضع مستقلی در خصوص سوریه اتخاذ کند تا بتواند هرچه بیشتر به تسلیح مخالفان سوری کمک کند.
آیا ممکن است عربستان با توجه به تهدیدی که کرده وارد چنین جنگی شود به دلیل آنکه این کوه ها در دست ارتش سوریه است و آنچه ریاض اعلام کرده برای عدم دخالت حزب الله بوده است؟
اگر منظور شما آن است که عربستان به طور مستقل وارد چنین جنگی شود بسیار بعید و غیر ممکن است. آنچه که سعودی ها مطرح کردند تنها برای تهدید بوده است چراکه عربستان از نظر سیاسی، نظامی و همکاری ها و ائتلاف هایی که در منطقه دارد و هماهنگی هایی که با امریکا و غرب دارد چنین توانمندی و فرصتی را ندارد که مستقیما وارد جنگ شود.
نکته دیگر آن است که عربستان به گروه هایی داخل لبنان حمایت می کند و شاید سعی دارد از طریق گروه ها و جریان های نیابتی بی ثباتی بیشتری را در لبنان ایجاد کند که به نظر می رسد عربستان در این خصوص سرمایه گذاری بیشتری کند. این روند هم پیامدهای منفی برای لبنان خواهد داشت و برای سعودی ها نیز بدون هزینه نخواهد بود.
در خصوص سرنوشت عربستان با توجه به سیاستی که این روزها اتخاذ می کند، چگونه فکر می کنید؟ آیا ممکن است همانند قطر منزوی شود؟
بعید به نظر می رسد، چراکه اختلاف نظر ها وجود دارد و در دهه های گذشته نیز وجود داشته، تحولات هم فراز و نشیب داشته است. اما عربستان با قطر متفاوت است، چرا که عربستان از نظر قدرت و منابع انرژی و همچنین نقشی که در منطقه دارد گروه های مختلفی از جمله سلفی ها را حمایت می کند. عربستان در کوتاه مدت و میان مدت همچنان به عنوان یک بازیگر مهم ایفای نقش خواهد کرد.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/14
انتشار اولیه: جمعه 26 مهر 1392/ باز انتشار:سه شنبه 30 مهر 1392
نظر شما :