آخرین بخش از کتاب جدید هیکل درباره مبارک
امریکا برخورد اخوان و ارتش را پیشبینی کرده بود
دیپلماسی ایرانی: محمد حسنین هیکل، روزنامه نگار مشهور مصری و جهان عرب به تازگی کتابی را با عنوان "حسنی مبارک و زمانه اش..از تریبون تا میدان" به رشته تحریر در آورده است که در آن به زندگی سیاسی مبارک و چگونگی رسیدنش به قدرت، تداوم ریاست جمهوری اش تا تظاهرات میدان التحریر و سرنگونی او می پردازد. همان طور که از عنوان کتاب پیدا است، دوران حکومت مبارک و زمانه ای که باعث شد او به قدرت برسد و از تریبون های سخنرانی به ریاست جمهوری منصوب شود تا میدان التحریر که در حقیقت انقلابی علیه او را شکل داد، موضوع اصلی این کتاب است.
روزنامه الشروق مصر روزهای پنج شنبه و روزنامه السفیر لبنان روزهای دوشنبه هر هفته با هماهنگی هیکل هر بخش این کتاب را منتشر کرده اند. دیپلماسی ایرانی نیز در نظر دارد هر هفته در روزهای جمعه به طور مرتب همه بخش های این کتاب را منتشر کرده و در اختیار خوانندگان قرار دهد. هیکل برای این کتاب خود ملاحظه و مقدمه ای نوشته است که ما نیز در دیپلماسی ایرانی عینا آنها را منتشر کردیم.
تا کنون هفتاد و هفت بخش از این کتاب در اختیار خوانندگان قرار گرفته است که همگی آنها در آرشیو دیپلماسی ایرانی در دسترس هستند، اکنون آخرین بخش از کتاب هیکل تحت عنوان "حسنی مبارک و زمانه اش..از تریبون تا میدان" در اختیارتان قرار می گیرد:
حیرت آور آن بود که رئیس جمهور مبارک این احساس به او دست داد که به نوعی از پسرانش رو دست خورده است و آنها می خواهند او را دور بزنند، به گونه ای که در پی نتایج انتخابات مجلس ملی اخیر که در اواخر سال 2010 برگزار شد، احساس کرد – البته شاید – که تلاش هایی برای موروثی کردن حکومت وجود دارد، حتی بدون این که موافقت او لازم باشد و حتی چه بسا در دوران حیاتش این کار انجام شود، به گونه ای که مشاهده کرد حجم اکثریت افرادی که از سوی حزب ملی در مجلس ملی حضور دارند بیش از اندازه است، و شاید این حضور بیش از اندازه – یعنی به ذهن خودش خطور کرد – تمهیدی برای موروثی کردن حکومت حتی با تحمیل آن به خود او باشد. از این رو بنا به دستوری که از سوی پارلمان جدید صادر شد، موعد انتخابات مجلس ملی برای نامزدی جریان اکثریت برای ریاست جمهوری تا ژوئن 2011 اعلام شد.
آن چه باعث شگفتی بسیاری از ناظران شد این بود که پرزیدنت مبارک به سرعت، بیش از اندازه لازم، از تصمیم خود برگشت – در ارزیابی آنها – و بعد از انقلاب 25 ژانویه 2011 بدون مقاومت جدی از قدرت کنار رفت. برخی این گونه تفسیر می کنند که رئیس جمهور مبارک به این ترتیب می خواست خودش را راحت کند و برای همین از قدرت کنار رفت. او فقط خودش را کنار نکشید بلکه پسرش را نیز از این گردونه در برابر خیل عظیم جمعیت کنار زد و آقای «عمر سلیمان» را به عنوان معاون رئیس جمهور انتخاب کرد، در حالی که سیر حوادث سریعتر از همه آنها بود!!
●●●
نکته عجیب این که قضیه موروثی شدن حکومت از دغدغه های بزرگ نیروهای خارجی درگیر در موضوع مصر، اول از همه ایالات متحده امریکا بود. شاهد آن هم فعالیت های مراکز امنیت مدنی و نظامی در ایالات متحده در طول دورانی است که درباره موروثی شدن حکومت صحبت می شد. به ویژه در ماه های آخر سال 2010 که به طور ویژه به روی این موضوع تمرکز کردند و تلاش های خود را در این رابطه افزایش دادند. آنها کمیته ای ویژه را برای این کار اختصاص دادند و کنفرانس های متعددی را برای بررسی تصوراتشان از آن چه در مصر بعد از مبارک می گذرد، تشکیل دادند، و شاید مهم ترین گزارشی که به وقتش تنظیم شده بود گزارشی از مجموعه گزارش های انجام شده در دانشکده جنگ امریکا در ارتش ایالات متحده موسوم به ((S.S.I بود.
قابل ملاحظه است که این گزارش در تاریج سپتامبر 2011 و بعد از حوادثی که در مصر گذشته بود، منتشر شده بود. آن را دانشکده جنگ امریکا منتشر کرد و آن چه در آن آمده بود پنج سناریو برای دوران بعد از مبارک بود که احتمال وقوع دو سناریو را دور از ذهن می دانست. در آن موقع سازمان های امنیت بعید می دانستند که مبارک دوباره به سلطه باز گردد (اگر چه هم خودش و هم جریان موسوم به سپاهیان قدیم حزب ملی تمایل داشتند که مبارک برای بار ششم رئیس جمهور شود).
- یا این که پسرش ریاست را از او به ارث ببرد (همان طور که پسرش می خواست و به همراه او کسانی که خود را سپاهیان جدید می نامیدند، همین را می خواستند).
سپس گزارشی مطرح شد که شامل مابقی تصورات می شد، در مرکز آن سه سناریو وجود داشت که از خلال آن درگیری میان جریان های اسلامی (اخوان المسلمین و سلفی ها) با نیروزهای مسلح از جمله شماری از شخصیت ها و سازمان های حزبی یا مستقل پیش بینی شده بود، اما گزارش امریکایی ها چیزی را در نهایت این درگیری پیش بینی نمی کرد، بلکه ایالات متحده و سیاست های آن در قبال مصر را تنها در وضعیتی که باید مراقب همه چیز باشد و همه طرف ها را زیر نظر داشته باشد، قرار می داد. در سیاست امریکا و گزارش فرماندهان نظامی آن مصر کشوری بسیار با اهمیت برای آن محسوب می شود، برای امریکا مصر پایگاهی است که از آن جا می تواند بر همه تحرکات منطقه متمرکز شود. مقوله استراتژیکی که با پافشاری در تمامی ارزیابی ها آمده است و همه مراکز تصمیم گیر بر آن تاکید کرده اند، این است که «مصر نباید از دست ایالات متحده امریکا به هر وسیله ممکنی خارج شود، حتی اگر لازم باشد که نسبت به آن نرمشی از خود نشان دهد یا برای تحقق سیاست های امریکا لازم باشد که از خشونت استفاده کند!!»
به این ترتیب سیاست امریکا به سمتی رفت که با حوادث برخورد کند، با تحولات تعامل کند و با همه توانش حرکت کند، هدف پافشاری بر این بود که «مصر باید بار دیگر در دستان ایالات متحده امریکا قرار بگیرد.» و این شبحی معلق در افق آینده مصر است. این لحظه خطرناکی از تاریخ است!!»
نظر شما :