آیا تحریم های جدید پنجره های رابطه را می بندد؟
آمریکا به دنبال کشتی با ایران است نه مذاکره
دکتر علی امیدی*
دیپلماسی ایرانی: مجلس نمایندگان آمریکا طرح تشدید تحریم های ایران را در اول اوت 2013به تصویب رساند. این طرح که در جهت توقف کامل صادرات نفت ایران در مجلس نمایندگان آمریکا به رای گیری گذاشته شد با 400 رای موافق در برابر 20 رای مخالف به تصوی برسید. این طرح تنها سه روز پیش از حضور روحانی در راس دولت ایران به تصویب رسیده است و در محافل مطبوعاتی آمریکا به "لایحه جلوگیری ازهسته ای شدن ایران" (H. R. 850) موسوم شده است. طبق این طرح، آمریکا خریداران نفت ایران را وامی دارد طی یک سال از مجموع واردات نفت خود از ایران بکاهند و کم کم به صفر برسانند. همچنین بخش های معدن و ساخت و ساز ایران هم مشمول تحریم می شوند. به دنبال آن و طی یک اقدام تحریک آمیز دیگر، گروهی متشکل از 76 سناتور به رهبری رئیس کمیته روابط خارجی "رابرت منندز" ( نماینده دموکرات نیوجرسی) و لیندزی گراهام ( نماینده جمهوری خواه کارولینای شمالی)، نامه ای برای اوباما فرستادند و در آن خواستار تحریم بیشتر ایران شدند. هر چند بعضی مخالفان در مجلس نمایندگان و وزارت خارجه آمریکا می گویند تشدید تحریم ها زمانی که در ایران رئیس جمهوری معتدل روی کار می آید درست نیست؛ ولی طرفداران تشدید تحریم ایران معتقدند برای موفق بودن مذاکرات هسته ای باید فشار بر ایران بیشتر شود. در حال حاضر تهران پس از استقرار دولت جدید به دنبال ازسرگیری مذاکرات هستهای با غرب است و تصویب تحریمهای جدید می تواند به ایران نشان دهد که آمریکا و شرکای اش در فلج کردن اقتصاد ایران عزم راسخی دارند. به موجب لایحه H. R. 850، شرکای تجاری عمده ایران و نیز موسسات مالی که مبادلات تجاری آنها را با ایران تسهیل می کنند، تحریم خواهند شد. این لایحه همچنین از وزیر امور خارجه آمریکا می خواهد که بررسی "تروریستی" بودن سپاه پاسداران را آغاز کند و در صورتی که آن را تروریستی تشخیص دهد، این نهاد را تحریم کند. گویی این نهاد اکنون با تمام کشورهای جهان، خصوصا آمریکا، داد و ستد گسترده ای داشته و تحریم آن توان نظامی ایران را می شکند! این طرح همچنین استثناهایی را که از پیش در مورد تحریم نفتی ایران در نظر گرفته شده، بسیار محدود تر خواهد کرد. اما هنوز استثناهای اندکی در مورد کشورهای ژاپن، ترکیه و هند اعمال شده که اجازه واردات محدود نفت را می دهد.
برخی از حامیان این طرح که آن را قبل از پیروزی انتخاباتی آقای روحانی امضا کرده بودند، از جمله ١٣١ عضو کنگره بودند که یک ماه پیش در نامه ای به باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا، خواستار خودداری از اقداماتی شدند که مشروعیت رییس جمهور منتخب ایران را کاهش دهد. بی بی سی به نقل از کیث الیسون، نماینده دموکرات از ایالت مینه سوتا که مخالف رای گیری برای تصویب این طرح بود گفته که ایرانی ها این رای گیری را یک اقدام خصمانه تفسیر خواهند کرد. با این حال، حامیان تصویب طرح می گویند که رهبران ایران را باید با تهدید جدی مواجه کرد تا ناچار شوند بین همکاری با آمریکا (یا به عبارت دیگر تسلیم در برابر آمریکا) و بروز فاجعه اقتصادی از سوی دیگر، یکی را انتخاب کنند. اما گری سیک مشاور سابق کارتر و استاد دانشگاه کلمبیا در این رابطه اذعان کرده است که مصوبه اخیر مجلس نمایندگان آمریکا شاهد قوی در غیرقابل اعتماد پنداشتن آمریکا در اختیار ایرانیان گذاشته است.
اقدامات فوق نشان می دهد که گروهی در سیاست آمریکا به دنبال این هستند که موضوع هسته ای ایران هیچوقت حل و فصل نشود؛ آنها منافع سیاسی خود را در تشدید این بحران می بیینند، نه حل آن. صرف نظر از اینکه مصوبه مجلس نمایندگان آمریکا حتی در صورت امضای آن از سوی اوباما قابلیت عملیاتی داشته باشد، خصوصا در این بازار جهانی شرکایی هستند که برای چند سنت پایین تر برای هر بشکه نفت سر و دست می شکنند؛ به نظر می رسد نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایران به معنی تغییر کامل سیاستهای هسته ای نخواهد بود، چراکه رییس جمهور منتخب در اولین مصاحبه مطبوعاتی پس از انتخابات اعلام کرده است که هرچند ایران به دنبال حل و فصل پرونده هسته ای است ولی از حقوق مسلم خود عقب نشینی نمی کند و تعلیق غنی سازی اورانیوم هم مربوط به گذشته است. در سابقه ده ساله ای که پرونده هسته ای ایران درجامعه بین المللی داشته، دو دولت در ایران و دو دولت در آمریکا روی کار بوده اند، اما واقیعت این است که تغییر روسای جمهور، رویکرد هسته ای ایران را دستخوش تحول بنیادی به نفع غرب نکرده است. قطعا دولت روحانی نیز از این امر مستثنی نیست.
شاید بتوان گفت نوع ادبیات و رویکرد مسالمت جویانه دولت روحانی در زمینه هسته ای می تواند در خوش بینی بیشتر غرب در قبال پرونده هسته ای ایران موثر باشد اما این امر هیچگاه موجب نمی شود که روی کار آمدن دولت جدید در ایران به معنی تغییر بنیادی سیاست هسته ای تهران و احیانا تسلیم آن باشد. تردیدی نیست که تشدید تحریم ها به پیچیده تر شدن موضوع هسته ای و سخت تر شدن حل آن منجر می شود. آمریکایی ها و غربی ها به تعبیر خودشان برای به زانو در آوردن جمهوری اسلامی ایران هر تحریمی که برایشان مقدور بود اعمال کردند، ولی این سیاست عملا ناکام بود. اضافه شدن هر نوع تحریم در این زمینه به پیچیده تر شدن موضوع هسته ای و بحرانی شدن آن منجر می شود. اگر رییس جمهور آمریکا بخواهد تحریم های جدید را تایید نماید، پرونده هسته ای ایران به بحران غیرقابل بازگشتی تبدیل خواهد شد. حتی اگر اوباما آن را امضا نکند، ولی زمانی را که مجلس نمایندگان برای تصویب آن در نظر گرفته، چندان مناسب نبود. این اقدام می تواند موجب بسته شدن پنجره امیدی شود که با روی کارآمدن روحانی تصور گشوده شدن آن می رفته است. ایران و آمریکا باید به مثابه دو بازرگان به دنبال حل و فصل مشکل فیمابین باشند: یعنی ایران به غرب اطمینان کامل از عدم تخطی در تعهدش به مفاد ان. پی. تی. بدهد، غرب نیز تحریم ها را به طور تدریجی کاهش دهد. این کار تنها با اقدامات عملی به اثبات خواهد رسید، نه صرف ژستهای دیپلماتیک. همانطور که دو بازرگان با گشودن ال. سی. عزم عملی خود را در معامله نشان می دهند. ولی دودی که اکنون از برخی محافل سیاسی آمریکا و برخی کشورهای دیگر به هوا برخاسته است مهیا کردن صحنه برای مسابقه کشتی است که طرف آمریکایی و غربی آن به دنبال فیتیله پیچ کردن حریف است نه معامله! در حالی که دیپلماسی ایجاب می کند که طرفین صحنه را به یک مثابه تجارت ببینند نه کشتی/16
*استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان
نظر شما :