چرا اردوغان به پیوستن به رقبای ناتو می اندیشد؟

بازی جاه طلبانه ترکیه با شانگهای و اتحادیه اروپا

۱۸ بهمن ۱۳۹۱ | ۱۴:۴۷ کد : ۱۹۱۲۳۲۰ آسیا و آفریقا گفتگو
حسن بهشتی پور تحلیل گر مسائل منطقه در گفتگو با دیپلماسی ایرانی تاکید کرد که نخست وزیری ترکیه با طرح پیوستن به شانگهای در حقیقت جاه طلبی های منطقه ای خود را ارضا می کند
بازی جاه طلبانه ترکیه با شانگهای و اتحادیه اروپا

دیپلماسی ایرانی: رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه در مصاحبه با روزنامه مصری الیوم السابع، گفته است که ترکیه با جدیت طرح پیوستن به سازمان شانگهای را به جای پیوستن به اتحادیه اروپا بررسی می کند. این موضع گیری در حالی که ترکیه یکی از اعضای ناتو به حساب می آید، دارای نوعی تناقض است. چرا که سازمان شانگهای محدود کردن نفوذ امریکا و ناتو را در آسیا دنبال می کند. البته شخص آقای اردوغان تصریح کرده است که ابعاد این طرح تا حدود زیادی نا مشخص است اما با نگاهی گذرا به وضعیت ترکیه و نیز ماهیت سازمان شانگهای می توان دریافت که این ایده تا چه حد غیر معمول به نظر می رسد. دیپلماسی ایرانی این مسئله را در گفت و گو با حسن بهشتی پور، کارشناس مسائل بین المللی بررسی کرده است:

هدف ترکیه از طرح موضوع پیوستن به پیمان شانگهای به جای اتحادیه اروپا چیست؟

از سال 2009 و زمانی که آقای داود اوغلو به عنوان وزیر خارجه آقای اردوغان انتخاب شد، نظریات خود را در سیاست خارجی ترکیه پیاده کرد. این نظریات در کتاب عمق استراتژیک منعکس شده است. در این کتاب او گفته است که ترکیه باید دست از عضویت در اتحادیه اروپا بردارد. چرا که کشورهای عضو اتحادیه اروپا به این دلیل که تمایل ترکیه برای عضویت در این اتحادیه را می بینند، مانع از آن می شوند. علاوه بر آن ماهیت ترکیه یک کشور با اکثریت مسلمان است و اتحادیه اروپا این مسئله را به نفع خود نمی داند که یک کشور با اکثریت مسلمان را در اتحاد مسیحی خود راه دهند.

او سیاست نگاه به شرق را نیز مطرح کرد اما این به معنای آن نبود که غرب را به کلی حذف کند بلکه معتقد بود ترکیه در عین حال که تعاملات خود را با غرب سازمان می دهد باید به شرق نگاه کند و روابط خود را با کشورهای غربی نیز گسترش دهد. در دیدگاه اربکان نیز چنین نگرشی قابل مشاهده بود. ایده تشکیل گروه جی هشت یعنی هشت کشور در حال توسعه نمودی از این نگرش بود.

داود اوغلو بر اساس همین نگرش اربکان خواهان توسعه روابط با شرق، کشورهای عربی و اسلامی است. او حتی رویکرد احیای امپراطوری عثمانی را به صورت علنی مطرح کرده است. در عین حال گسترش رابطه با آسیای مرکزی و قفقاز و چین و ایران و هند هم در دستور کار گذاشت. لذا این حرف آقای داود اوغلو حرف جدیدی نیست. او همان ایده سال های گذشته را بیان می کند. اما بیان آن در شرایط فعلی، بیانگر این است که ترکیه می خواهد بگوید با توجه به بازی ای که در سوریه آغاز کرده و تمام حیثیت خود را برای هماهنگی با غرب گذاشت، به این معنا نیست که همکاری ها با کشورهای اسلامی یا کشورهای عربی یا شرقی را فراموش کرده باشند. او با این اظهار نظر تاکید کرده است که هم چنان سیاست نگاه به شرق را ادامه می دهد.

آیا این اظهارات تنها بلوف سیاسی برای ترغیب اتحادیه اروپا به پذیرش ترکیه است؟

آقای اردوغان در حال حاضر به خوبی می داند که به همان دلایل پیشین، پیوستن به اتحادیه اروپا برای ترکیه امکان پذیر نیست. در این شرایط که راه برای پیوستن به اتحادیه اروپا مسدود است، ترکیه در مورد شانگهای تمایل نشان می دهد که یک پیمان نظامی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی است.

آیا اساسا زمینه پیوستن ترکیه به پیمان شانگهای فراهم است؟

برای پاسخ به این سوال باید به ماهیت پیمان شانگهای توجه کنیم. در زمان جنگ سرد، چین با توجه به مشکلات مرزی با کشورهای قرقیزستان، قزاقستان و روسیه داشت، پیمانی را برای حل این مشکلات پی ریزی کرد تا در آن مشکلات مرزی بر طرف شود و بهانه نباشد تا جمهوری های مسلمان نشینی چون تاجیکستان و قزاقستان و قرقیزستان گرایش هایی برای ایجاد ناآرامی در منطقه سین کیانگ، استان مسلمان نشین چین داشته باشند. به موازات امضای این قرارداد، زمینه برای انعقاد پیمانی در سال 1996 ایجاد شد که در شهر شانگهای امضا شد و بعدها ارتقا پیدا کرد و تبدیل به یک سازمان شد. تبدیل شدن شانگهای به یک سازمان به معنای آن بود که دیگر این پیمان تنها به مسائل مرزها منحصر نمی شود و مسائل نظامی و سیاسی را نیز مورد توجه قرار می دهد. سازمان شانگهای بعد از سال 2001 تبدیل به یک سازمان رقیب برای مهار توسعه طلبی امریکا شد. خصوصا بعد از لشکر کشی امریکا به افغانستان، چین و روسیه نگران شدند.

بنابراین، این کشورها تلاش دارند بر اساس این پیمان جلوی توسعه طلبی امریکا را بگیرند. پیمان شانگهای به نوعی ادغام و احیای پیمان ورشوی سابق و کمکون سابق بود. در این فضا، ترکیه که عضو پیمان ناتو است و در طرف مقابل این معادله قرار می گیرد، چگونه می خواهد عضو این سازمان شود؟ لااقل لازمه این کار این است که از ناتو خارج شود و بعد بخواهد عضو پیمان شانگهای شود. البته این مسئله بعید است چون ترکیه دومین ارتش بزرگ ناتو محسوب می شود و از نظر نظامی برای ناتو بسیار حائز اهمیت است. لذا نمی تواند بخش سیاسی و اقتصادی سازمان شانگهای را از بخش نظامی و امنیتی آن جدا کند. لذا قاعدتا ترکیه یا باید قید عضویت در ناتو را بزند و بعد هم معلوم نیست در سازمان شانگهای پذیرفته شود. چرا که یکی از مقررات پیمان شانگهای این است که عضویت کشور جدید باید با اکثریت آرا به تصویب برسد.

با توجه به سردی روابط میان ترکیه و روسیه، ترکیه روی چه حسابی ایده پیوستن به شانگهای را مطرح می کند؟

به نظر می رسد طرح این ایده را تنها می توان در چارچوب جاه طلبی های آقای اردوغان توجیه کرد. او در مورد مسئله سوریه یک گاف سیاسی داده و به بحرانی ورود کرده که دو سر آن باخت است. حتی اگر اسد هم در سوریه سرنگون شود، باز هم نمی توان گفت که ترکیه برنده این جنگ است. به این دلیل که وضعیت در سوریه بسیار وخیم است. اثرات این شرایط هم از نظر اقتصادی و هم از نظر امنیتی متوجه ترکیه است. حال برای این که نشان دهد در عالم روابط بین الملل یک بازیگر منطقه ای و بین المللی است، این خیال را در سر می پروراند که در شانگهای هم بتواند نقش آفرینی کند. اما ترکیه اختلافات جدی با روسیه دارد. البته در عین حال که دو کشور اختلاف نظرهایی دارند، در مسائل اقتصادی همکاری جدی ای دارند. در دنیای سیاست اختلاف و همکاری به هم تنیده هستند و وجود اختلاف مانع از همکاری نمی شود. اما به نظر می رسد شخصیت بین المللی ترکیه با چنین موضع گیری هایی ضربه خواهد خورد. بالاخره ترکیه یا عضو ناتو هست یا نیست. اگر هست که چگونه بحث ورود به سازمان رقیب را مطرح می کند؟ این نشان دهنده روحیه کاسبکارانه و تاجرمآبانه سیاستمداران ترک است./12

انتشار اولیه: یکشنبه 15 بهمن 1391 / باز انتشار: چهارشنبه 18 بهمن 1391

کلید واژه ها: ترکیه شانگهای ناتو حسن بهشتي پور


نظر شما :