سوریه قربانی قطب بندی های جدید می شود
یک سر و هزار سودای جهان در دمشق
دیپلماسی ایرانی:
نشست ژنو: نتیجه مشخص نشست ژنو این بود که راه حل نظامی به جایی نمیرسد و باید مکانیسم دیگری همچون گفتگو و توافق را در پیش بگیرند. به نظر میرسد که هر کشوری از زاویه دید خود در این کنفرانس شرکت کرده است، بدین معنا که غربیها با این عنوان به نشست آمدند تا با روسیه به توافق برسند که بشاراسد نباشد و حکومت نیز در فرایند انتقالی به حکومت دیگری بدل شود. روسیه و چین هم با این دیدگاه حضور پیدا کردند که بر اساس عرف و مقررات بینالمللی رفتار کنند که نباید در مورد فرد حکومت کننده در سوریه تصمیم بگیریم و این حق ملت سوریه است، آنچه که ما باید انجام دهیم این است که راه تفاهم و گفتگو را تقویت کنیم. آنچه که روسها اعتقاد دارند طرح کوفی عنان است،به دلیل آنکه بند اول طرح عنان توقف خشونت از سوی دو طرف در سوریه بوده است. غربیها نیز به دلیل آنکه نتوانسته بودند از طریق نظامی به نتیجه برسند، در اجلاس ژنو شرکت کردند که در این نشست کوفی عنان نیز به نوعی اعلام کرد افرادی که حضور آنها سبب بروز مشکلات در فرایند حکومت انتقالی میشود، نباید باشند که به شکل غیرمستقیم منظور وی حکومت سوریه و شخص بشار اسد بود. روسها این جمله را در مصوبات کنفرانس خط زده و اعلام کردند که چنین مسالهای وجود ندارد.
نشست قاهره: پس از آن کنفرانس قاهره تشکیل شد که برگزاری آن نیز نشاندهنده شدت جستجو برای رسیدن به یک راه حل برای بحران سوریه است. در نشست قاهره اختلاف نظر میان معرضین سوری در چگونگی نتایج کنفرانس ژنو وجود داشت. عدهای از آنها شرکت نکرده و عده دیگری اجلاس را ترک کردند. در نتیجه این کنفرانس در پایان با تاکید کلی بر نبود بشار اسد از راه حل نظامی پشتیبانی نکردند. به این دلیل ارتش آزاد سوریه (که نه ارتش است به دلیل آنکه عملیات تروریسی انجام میدهد و نه آزاد است به دلیل آنکه از خارجیها پول دریافت میکند) از ابتدا شرکت نکردند.
کنفرانس پاریس:در کنفرانس پاریس نیز به نظر رسید که غرب تمامی تلاش خود را میکند تا کشورهایی که با آنها موافق هستند دور هم جمع کرده و طبیعی است کشورهایی که با آنها موافق نیستند به پاریس نرفتند. بر همین اساس بود که در کنفرانس پاریس حدود 100 کشور همانند ترکیه، قطر، امریکا، انگلیس، فرانسه و کشورهای اروپایی جزو موافقین بودند که شرکت کرده و 100 کشور دیگر از جمله چین، روسیه، هند، افریقای جنوبی، برزیل و ایران در این اجلاس شرکت نداشتند. در نتیجه جامعه بینالمللی در مورد سوریه دو قسمت و یا دو قطبی شده اند.
در این کنفرانس شرکت کنندگان بر حمایت از افراد مسلح اصرار داشته، بر این باورند که نبودن بشار اسد را باید در لوای فصل 7 منشور سازمان ملل برده و از طرح کوفی عنان نیز دفاع میکنند. تناقضی در اینجا وجود دارد و آن این است که از یک سو از معارضین حمایت میکنند و از سوی دیگر از بند اول طرح عنان که خاتمه خشونت از سوی دو طرف است نیز پشتیبانی میکنند. بدین معنا که برخی کشورها حتی اسلحه به معارضین سوری میدهند اما از طرح عنان هم حمایت میکنند.
جنگ داخلی و مقاومت دولت سوریه
هر چه بیشتر از زمان به وجود آمدن بحران در سوریه میگذرد، شاهد بنبست در مقابل برگزار کننده اینگونه اجلاسها هستیم. بنبست از این منظر که راه حل نظامی شکست خورده و شورای امنیت که موافقت چین و روسیه را میخواست، با وتوی این دو کشور روبرو شد و آنها نیز آمادگی سیاسی دارند تا هزینههای وتوی خود را نیز بپردازند،. همچنین بسیاری بر این باورند که ناتو باید دست بهکار شود، اما زدن هواپیمای ترکیه توسط ضدهوایی سوریه، نشان داد که سوریها دارای ضد هواییهای قوی هستند و حمله نظامی به این کشور هم به سادگی انجام نخواهد شد. ضمن آنکه سوریه توان موشکی بسیار خوبی را به عنوان نیروی بازدارنده اسرائیل ذخیره کرده که اگر سوریه به سمت جنگ داخلی پیش برود،مشخص نیست که در آن زمان حکومت سوریه از این توان خود چگونه استفاده خواهد کرد.
موضوع مورد توجه این است که هر کدام از کشورهای درگیر در مساله سوریه اهداف خود را دنبال میکنند. بدین معنا که امریکا خود را قدرتمند دنیا میداند و اعلام میکند که بشاراسد نباید باشد، اسرائیلیها علاقه دارند تا حکومت پشتیبان مقاومت به حکومت ضد مقاومت تبدیل شود، عربستان که ترس از موج بیداری در دنیای عرب دارد، با براه انداختن جنگ شیعه و سنی قصد دارد تا خود را نجات دهد، قطر تعلیمات و سیاست غربیها و به ویژه اسرائیلیها را در منطقه دنبال میکند، ترکیه در این فکر است که امپراطوی عثمانی را نه از حیث جغرافیایی بلکه از نظر سیاسی صادر کند. بنابراین این کشورها با توجه به اهداف خود گروهی تشکیل داده و به مخالفان بشار اسد اسلحه و امکانات دادند و بالتبع آن سلفیهای تند با عربستان و قطر و برخی با دیگر کشورها همچون پایگاه ارتش آزاد که در ترکیه است، همکاری میکنند. سازمان امنیت کشور سوریه نیز با ورود مواد منفجره و تسلیحات به کشور خود مقابله میکند، در نتیجه مردم عادی سوریه به دلیل وجود چنین مسائلی بیگناه کشته میشوند. در این ماجرا روسیه سعی دارد تا مسکو را پایتخت مذاکره با حکومت سوریه کند.
دیپلماسی ایرانی برای سوریه
ایران از ابتدای بحران سوریه اعلام کرد این تهاجم که برای حکومت این کشور خارج از سوریه به جای مردم آن تصمیمگیری کنند و اینکه چه فردی در سوریه بر سر قدرت باشد را رد کرده است.
بنابراین با ایستادگی ایران،دولت سوریه هم توانست تا اندازهای اوضاع را کنترل کرده و حتی در مقابل توطئههای اتحادیه عرب که حتی ناظرینی هم به این کشور فرستادند نیز تسلیم نشد. بر اثر ایستادگی مردم سوریه و حمایت از بشاراسد، روسیه و چین وارد ماجرا شدند که با دبل وتوی موثر توانستند راه نفوذ را قطع کنند.
حکومت سوریه پس از جنگ با اسرائیل حالت فوقالعادهای دارد و هیچگاه اعلام صلح نکرده،در نتیجه این وضعیت بسیاری از حقوق مدنی مردم را از آنها گرفته است . اگرچه در دورهای که بشاراسد بر سرکار آمد آزادیهایی همچون آزادی مطبوعات اعلام کرد(پیش از بشاراسد هیچ مطبوعات غیردولتی وجود نداشت). بنابراین نبود برخی از حقوق مدنی مردم سوریه نقطه ضعفی بود که همیشه وجود داشته است. به همین دلیل زمانی که مبارک ساقط شد غرب نیز از این نقطه ضعف استفاده کرده و در دورهای که پایگاه مبارک را از دست داد، به این فکر افتاد تا دولت سوریه را نیز ساقط کند تا پایگاه مقاومت تقویت نشود. در این ماجرا عدهای در کشور سوریه مخالف بشار اسد و عدهای نیز موافق و برخی هم بیطرف بودند. ایران نیز در ابتدای بوجود آمدن بحران در کشور سوریه در عالیترین سطح برای آنها پیغام فرستادند که باید خشونتها متوقف شود.
حکومت بشاراسد در ابتدا نتوانست کاری از پیش ببرد و درنتیجه خشونتهایی رخ داد،اما پس از مدتی دست به اصلاحاتی زد، همانند اینکه قانون احزاب را تغییر داد، قانون انتخابات را تغییر داد، انتخابات شهرداریها را برگزار کرد و مهمتر از هم اینکه قانون اساسی را عوض کرد یعنی در جایی که حزب بعث همهکاره کشور سوریه بود را تغییر داد، رئیس جمهور هر چند وقت یکبار میتواند عوض شود و ... مردم نیز در رفراندومی به این تغییرات رای دادند که 60 درصد بودند. ممکن افرادی که به این اصلاحات رای دادند همگی موافق بشار اسد نبودند، اما همه موافق این تغییرات و مخالف عملیات مسلحانه تروریستی در سوریه بودند. چنین روندی وزنه را به سمت بشار اسد تغییر داد.
بر هیچ کس پوشیده نیست که نقش ایران در سوریه بسیار مهم است. غربیها این موضوع را میدانند که اگر ایران در این اجلاسها شرکت کند، بر سر همان موضع خود خواهد بود.بنابراین با حضور ایران مخالفت جدی داشتند و از سوی دیگر برخی در این فشار بر این باورند که عربستان نیز از نیروی دو طرف حذف شد. بدین معنا که ایران و عربستان نباید شرکت کنند. اما بعضی هم بر این باورند که عربستان از ابتدا قصد شرکت در این کنفرانسها را نداشته،به دلیل آنکه از نتیجه آن که نباید عملیات مسلحانه در سوریه انجام شود، خبر داشته است. اما در نهایت آرایش نیروها آن است که در پاریس شاهد بودیم و در بالا ذکر شد که قطببندی جدی در دنیا صورت گرفته است./14
نظر شما :