پشت پرده مخالفت اعراب با برنامه هسته ای ایران چیست؟
دغدغه امنیتی یا بهره برداری سیاسی
علی اکبر اسدی، کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی به بررسی نگاه کشورهای جهان عرب و به ویژه عربستان سعودی در قبال برنامه هستهای ایران پرداخته است
دیپلماسی ایرانی: در میان کشورهای حوزه جهان عرب رویکرد مشترکی در خصوص برنامه هستهای ایران وجود ندارد. شاید بتوان گفت که یک رویکرد مربوط به کشورهای عربی حوزه خلیجفارس است که با توجه به مجاورت جغرافیایی آنها با ایران و سطح گستردهتر اختلافها و رقابتها در منطقه به شدت مخالف تداوم برنامه هستهای ایران هستند و رویکرد دوم مربوط به کشورهای عربی دورتر است که نسبت به برنامه هستهای ایران رویکرد ملایمتری دارند.
اما گذشته از رویکرد دولتها، رویکرد مردم و تودههای عرب را شاهد هستیم که با رویکرد دولتها تا حد قابل توجهی متفاوت است. در واقع بخش مهمی از توده های عرب به مساله هسته ای ایران از منظر اینکه یک کشور اسلامی تکنولوژی هستهای داراست و به نوعی میتواند در مقابل اسرائیل توازن ایجاد کند، نگاه میکنند.
کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در آغاز برنامه هستهای ایران رویکرد ملایمتری به آن داشتند و سعی میکردند از موضعگیری منفی شدید خودداری کرده و از تاثیر این موضعگیریها بر روابط نیز جلوگیری کنند. اما به تدریج این رویکرد دچار تغییر و تحولاتی شد و این دولت ها خواستار توقف آشکار برنامه هستهای ایران شدند. موضع مخالف اولیه شورای همکاری به برنامه هسته ای ایران در ابتدا با انتقادات از ابعاد زیستمحیطی آن آغاز شد ،اما پس از مدتی آنها به شکل صریحتر از این برنامه انتقاد کردند و خواستار توقف برنامه هستهای ایران شدند.
به نظر میرسد که تحولات منطقهای هم در نوع رویکرد دولت های عضو شورای همکاری به برنامه هسته ای ایران به نوعی تاثیرگذار بوده است، بدین معنا که پس از سالهای ۲۰۰۳ به بعد با توجه به تغییر توازن منطقهای در اثر تحولاتی که در عراق، لبنان و فلسطین رخ داد، این کشورها نگرانیهای بیشتری پیدا کردند. در حقیقت نگرانی اصلی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از برنامه هستهای ایران تاثیرگذاری آن بر توازن قدرت منطقهای است. آنها بر این باورند که توانمندی هستهای ایران منجر به تغییر توازن قدرت به نفع ایران میشود و جایگاه آنها در منطقه نزول پیدا میکند. بر همین اساس است که حداکثر تلاش خود را برای توقف برنامه هستهای انجام میدهند و به سیاست ها و اقدامات مختلف متوسل می شوند که از جمله آنها توسل و استفاده از بازیگران و سازمانهای بینالمللی است. بدین معنا که آنها سعی میکنند بدون آنکه خود به شکل مستقیم وارد عمل شوند از قدرتهای بزرگ و نهادهای بینالمللی برای توقف برنامه هستهای ایران استفاده کرده و با رایزنی با آنها اهداف خود را به پیش ببرند.
مساله مهم دیگر در رویکرد کشورهای عربی خلیج فارس که جنبه واکنشی نیز دارد اعلام حرکت در مسیر هستهای شدن از طرف این کشورها بوده است. این مساله سه بعد دارد:
۱. آنها با این اظهارات اینگونه القا میکنند که هستهای شدن ایران به مفهوم هستهای شدن کل خاورمیانه است و میتواند سبب گسترش فضای نا امنی و منازعات منطقهای در خاورمیانه شود
۲ . از سوی دیگر دولت های خلیج فارس سعی دارند با حرکت در این مسیر تا اندازهای برای خود کسب اعتبار کنند و به ویژه در افکارعمومی داخلی و در جهان عرب مشروعیت و قدرت نمادین خود را افزایش دهند.
۳. بحث مهم دیگر این است که آنها سعی دارند الگوی نوینی از هستهای شدن و استفاده کشورهای منطقه از انرژی هستهای ارائه دهند. بدین معنا که کشورها بدون داشتن چرخه کامل سوخت هستهای بتوانند وارد مسیر هستهای شوند و در حقیقت با واردات سوخت هستهای است که این مسیر را طی خواهند کرد. این الگویی است که آنها سعی دارند با کمک غرب در منطقه آن را برجسته کرده و با تاکید بر آن این گونه نشان دهند که ایران نیز میتواند از این الگو بهره ببرد و در نتیجه از غنی سازی هسته ای دست بردارد.
از تلاش دیگر این کشورها در خصوص برنامه هستهای ایران میتوان این موارد را نیز نام برد:
۱ . بحث در خصوص طرح ایجاد منطقه عاری از سلاحهای کشتار جمعی در منطقه خلیج فارس
۲. ایجاد کنسرسویم غنیسازی بینالمللی در خاورمیانه
این پیشنهادات مطرح شد اما بازخورد جدی نداشت، به دلیل آنکه در بحث برنامه هستهای ایران از ابتدا کشورهای اروپایی فعال بودند و پس از آن هم گروه ۱+۵ فعال بوده که پیشنهادات و ابتکاراتی را اعمال میکند
عربستان و برنامه هستهای ایران
عربستان در مجموع در شرایط کنونی منطقه ای در مرحلهای است که سعی میکند تا تنش خود را با ایران افزایش دهد. بدین معنا که یکی از راهبردهای عربستان در سطح منطقه افزایش تنشها با ایران برای گسترش تنش میان شیعه و سنی در منطقه است. چرا که عربستان این رویکرد را در حال حاضر به نفع خودش میداند تا از این طریق کشورهای عربی و تودههای مردم عرب را پشتسر خود بسیج کند و همچنین برخی از مسائل و تحولات منطقه ای مانند خیزش های مردمی را تحتالشعاع قرار دهد. در این راستا رویکرد کاملا مخالفی نیز در قبال برنامه هسته ای ایران اتخاذ می کند.
مساله دیگر این است که عربستان در مجموع از اینکه ایران و کشورهای ۱+۵ و قدرتهای بزرگ در یک روند مذاکراتی بتوانند چالشها و مسائل هستهای را حل و فصل کنند، چندان راضی نیست. به دلیل آنکه نزدیکی ایران با غرب میتواند باعث کاهش جایگاه منطقهای عربستان سعودی شود. از سوی دیگر به دلیل آنکه در بحث هستهای رویکرد ایران مشخص است و حقوق هستهای خودش را مطالبه میکند، هرگونه توافق از منظر عربستان سعودی به معنای پذیرش حقوق هستهای ایران و در نتیجه جایگاه منطقهای آن از سوی ۱+۵ است که برای عربستان سعودی به شدت تهدید تلقی میشود و پذیرفته شده نیست.
بنابراین سعودیها ترجیح میدهند در مرحله کنونی وضعیت تنش میان ایران و غرب به ویژه در خصوص برنامه هستهای تداوم داشته باشد تا آنها بتواند با استفاده از قدرتهای بزرگ و امکاناتی که در سطح بینالمللی وجود دارد، اعمال فشار بیشتری بر ایران داشته باشند تا ایران نیز در رویکردهای منطقهای خودش تجدیدنظر کند و از نقش و جایگاه منطقهای که برای خود تعریف کرده است تا حدی صرفنظر کند./۱۴
اما گذشته از رویکرد دولتها، رویکرد مردم و تودههای عرب را شاهد هستیم که با رویکرد دولتها تا حد قابل توجهی متفاوت است. در واقع بخش مهمی از توده های عرب به مساله هسته ای ایران از منظر اینکه یک کشور اسلامی تکنولوژی هستهای داراست و به نوعی میتواند در مقابل اسرائیل توازن ایجاد کند، نگاه میکنند.
کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در آغاز برنامه هستهای ایران رویکرد ملایمتری به آن داشتند و سعی میکردند از موضعگیری منفی شدید خودداری کرده و از تاثیر این موضعگیریها بر روابط نیز جلوگیری کنند. اما به تدریج این رویکرد دچار تغییر و تحولاتی شد و این دولت ها خواستار توقف آشکار برنامه هستهای ایران شدند. موضع مخالف اولیه شورای همکاری به برنامه هسته ای ایران در ابتدا با انتقادات از ابعاد زیستمحیطی آن آغاز شد ،اما پس از مدتی آنها به شکل صریحتر از این برنامه انتقاد کردند و خواستار توقف برنامه هستهای ایران شدند.
به نظر میرسد که تحولات منطقهای هم در نوع رویکرد دولت های عضو شورای همکاری به برنامه هسته ای ایران به نوعی تاثیرگذار بوده است، بدین معنا که پس از سالهای ۲۰۰۳ به بعد با توجه به تغییر توازن منطقهای در اثر تحولاتی که در عراق، لبنان و فلسطین رخ داد، این کشورها نگرانیهای بیشتری پیدا کردند. در حقیقت نگرانی اصلی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از برنامه هستهای ایران تاثیرگذاری آن بر توازن قدرت منطقهای است. آنها بر این باورند که توانمندی هستهای ایران منجر به تغییر توازن قدرت به نفع ایران میشود و جایگاه آنها در منطقه نزول پیدا میکند. بر همین اساس است که حداکثر تلاش خود را برای توقف برنامه هستهای انجام میدهند و به سیاست ها و اقدامات مختلف متوسل می شوند که از جمله آنها توسل و استفاده از بازیگران و سازمانهای بینالمللی است. بدین معنا که آنها سعی میکنند بدون آنکه خود به شکل مستقیم وارد عمل شوند از قدرتهای بزرگ و نهادهای بینالمللی برای توقف برنامه هستهای ایران استفاده کرده و با رایزنی با آنها اهداف خود را به پیش ببرند.
مساله مهم دیگر در رویکرد کشورهای عربی خلیج فارس که جنبه واکنشی نیز دارد اعلام حرکت در مسیر هستهای شدن از طرف این کشورها بوده است. این مساله سه بعد دارد:
۱. آنها با این اظهارات اینگونه القا میکنند که هستهای شدن ایران به مفهوم هستهای شدن کل خاورمیانه است و میتواند سبب گسترش فضای نا امنی و منازعات منطقهای در خاورمیانه شود
۲ . از سوی دیگر دولت های خلیج فارس سعی دارند با حرکت در این مسیر تا اندازهای برای خود کسب اعتبار کنند و به ویژه در افکارعمومی داخلی و در جهان عرب مشروعیت و قدرت نمادین خود را افزایش دهند.
۳. بحث مهم دیگر این است که آنها سعی دارند الگوی نوینی از هستهای شدن و استفاده کشورهای منطقه از انرژی هستهای ارائه دهند. بدین معنا که کشورها بدون داشتن چرخه کامل سوخت هستهای بتوانند وارد مسیر هستهای شوند و در حقیقت با واردات سوخت هستهای است که این مسیر را طی خواهند کرد. این الگویی است که آنها سعی دارند با کمک غرب در منطقه آن را برجسته کرده و با تاکید بر آن این گونه نشان دهند که ایران نیز میتواند از این الگو بهره ببرد و در نتیجه از غنی سازی هسته ای دست بردارد.
از تلاش دیگر این کشورها در خصوص برنامه هستهای ایران میتوان این موارد را نیز نام برد:
۱ . بحث در خصوص طرح ایجاد منطقه عاری از سلاحهای کشتار جمعی در منطقه خلیج فارس
۲. ایجاد کنسرسویم غنیسازی بینالمللی در خاورمیانه
این پیشنهادات مطرح شد اما بازخورد جدی نداشت، به دلیل آنکه در بحث برنامه هستهای ایران از ابتدا کشورهای اروپایی فعال بودند و پس از آن هم گروه ۱+۵ فعال بوده که پیشنهادات و ابتکاراتی را اعمال میکند
عربستان و برنامه هستهای ایران
عربستان در مجموع در شرایط کنونی منطقه ای در مرحلهای است که سعی میکند تا تنش خود را با ایران افزایش دهد. بدین معنا که یکی از راهبردهای عربستان در سطح منطقه افزایش تنشها با ایران برای گسترش تنش میان شیعه و سنی در منطقه است. چرا که عربستان این رویکرد را در حال حاضر به نفع خودش میداند تا از این طریق کشورهای عربی و تودههای مردم عرب را پشتسر خود بسیج کند و همچنین برخی از مسائل و تحولات منطقه ای مانند خیزش های مردمی را تحتالشعاع قرار دهد. در این راستا رویکرد کاملا مخالفی نیز در قبال برنامه هسته ای ایران اتخاذ می کند.
مساله دیگر این است که عربستان در مجموع از اینکه ایران و کشورهای ۱+۵ و قدرتهای بزرگ در یک روند مذاکراتی بتوانند چالشها و مسائل هستهای را حل و فصل کنند، چندان راضی نیست. به دلیل آنکه نزدیکی ایران با غرب میتواند باعث کاهش جایگاه منطقهای عربستان سعودی شود. از سوی دیگر به دلیل آنکه در بحث هستهای رویکرد ایران مشخص است و حقوق هستهای خودش را مطالبه میکند، هرگونه توافق از منظر عربستان سعودی به معنای پذیرش حقوق هستهای ایران و در نتیجه جایگاه منطقهای آن از سوی ۱+۵ است که برای عربستان سعودی به شدت تهدید تلقی میشود و پذیرفته شده نیست.
بنابراین سعودیها ترجیح میدهند در مرحله کنونی وضعیت تنش میان ایران و غرب به ویژه در خصوص برنامه هستهای تداوم داشته باشد تا آنها بتواند با استفاده از قدرتهای بزرگ و امکاناتی که در سطح بینالمللی وجود دارد، اعمال فشار بیشتری بر ایران داشته باشند تا ایران نیز در رویکردهای منطقهای خودش تجدیدنظر کند و از نقش و جایگاه منطقهای که برای خود تعریف کرده است تا حدی صرفنظر کند./۱۴
نظر شما :