پوتین ایران و سوریه را به غرب تعارف نمی کند

شانگهای سکوی پرتاب تهران به مسکو

۱۷ خرداد ۱۳۹۱ | ۲۰:۳۱ کد : ۱۹۰۲۳۹۲ اخبار اصلی
محمود شوری، تحلیل گر مسائل روسیه در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی معتقد است نشست مسکو فرصتی است که روس ها بتوانند نه تنها به عنوان کشوری که میانجی گر حل و فصل مسائل بین المللی است، بلکه داور و قاضی هم هست، خود را مطرح کنند.
شانگهای سکوی پرتاب تهران به مسکو

دیپلماسی ایرانی: مرد پولادین روس ها به کرملین بازگشته است. ولادیمیر پوتین، کهنه کاری در عالم سیاست و البته بازی های اطلاعاتی برای سومین بار در طول عمر سیاسی خود جامه رئیس جمهوری روسیه را بر تن کرده است. مردی که سالهای دوری از این کرسی را نیز چندان در اغما نگذراند و نه تنها مهره خود یعنی دمیتری مدودف را راهی کرملین کرده بود که خود نیز در قامت نخست وزیر بر اوضاع سیاسی مسلط بود. شاید بسیاری از تحلیل گران سیاسی با توجه به افت و خیزهای منطقه ای و آشوب های سیاسی و اقتصادی در سطح بین المللی انتظار پوتینی متفاوت را می کشیدند. مردی که این بار سکان را به سمت دیگری بچرخاند. با اینهمه نخستین نشست مشترک روسیه و اتحادیه اروپا بعد از روی کار آمدن وی نشان داد که این انتظار جامه عمل نخواهد پوشید. اکنون باید منتظر ماند و دید که آیا پوتین،‌ در اجلاس شانگهای، مواضع سابق کشورش را دنبال خواهد کرد  یا به ابتکاری خرق عادت می کند؟ دیپلماسی ایرانی این مسئله را در گفت و گو با محمود شوری، تحلیل گر مسائل روسیه بررسی کرده است:

 

نخستین  نشست مشترک روسیه و اتحادیه اروپا بعد از قدرت گرفتن دوباره پوتین به پایان رسید. با توجه به این که گفته می شد پوتین در رابطه با غرب تجدید نظر می کند، آیا نشانه ای از این تجدید نظر در این نشست دیده شد؟

در این مسئله که گفته می شود پوتین در روابط خود با غرب تجدید نظر می کند باید توجه داشت که در نگاه روسی غرب به دو قسمت تقسیم می شود؛ غرب اروپایی و غرب امریکایی. روابط روسیه و اروپا همیشه نسبت به روابط روسیه و امریکا متفاوت بوده است. به ویژه کسانی که تلاش کرده اند نگاه ملی گرایانه تری در روسیه دنبال کنند،‌ هیچ وقت نتوانسته اند خود را از داشتن یک رابطه متناسب و متوازن با اروپا دور نگه دارند. یک رابطه خوب با اروپا برای هر رهبری در روسیه مسئله اصلی است. به همین دلیل نوع نگاه پوتین هم به اروپا به همین صورت است. حتی او در مقاله ای که نزدیک انتخابات ریاست جمهوری نوشت و در آن سیاست خارجی خودش را مفهوم بندی کرد، اروپا را یک شریک مهم برای روسیه می داند و با توجه به این که آمار و ارقام اقتصادی هم نشان می دهد، مهم ترین شریک تجاری روسیه، اروپا است، روسیه نمی تواند نسبت به اروپا بی تفاوت باشد. البته از نظر امنیتی نیز روسیه خود را بخشی از اروپا می داند. ضمن این که بحران اقتصادی و مشکلاتی که اروپا از نظر اقتصادی پیدا کرده، مستقیما بر اقتصاد روسیه نیز تاثیر گذار است.بنابراین من فکر می کنم به موازات این که ممکن است رابطه روسیه و امریکا دچار تنش هایی شود، اما رابطه روسیه و اروپا در یک محور منسجم و با ثبات تری دنبال خواهد شد.

 

در همین نشست توافقنامه ای برای تحکیم همکاری های استراتژیک میان روسیه و اتحادیه اروپا امضا شد. با توجه به بحثی که روسیه در مورد ناتو و سپر دفاع موشکی دارد، این توافقنامه استراتژیک را تا چه اندازه پایدار می دانید؟

همان طور که گفتم روابط روسیه و اروپا روابطی است که ذاتا استراتژیک است. هم به دلایل اقتصادی و هم به دلایل امنیتی. اما یکی از مشکلات روسیه در دوره های مختلف، ‌بحث گسترش ناتو به شرق بوده است. اما روس ها این مسئله را چندان در چارچوب رابطه با اروپا تعریف نمی کنند. اگر چه از رابطه خود با اروپا در بحث کنترل و مهار طرح امریکا برای استقرار سپر دفاع موشکی استفاده کردند ولی روس ها همواره سعی کرده اند که روابط خود را با اروپا از این مسئله و اختلافات دیگر جدا کنند و سعی کنند روابط را به نحوی مدیریت کنند که این رابطه چندان دچار مشکل نشود. به هر حال مسئله اصلی روسیه و اروپا مسئله پیوند های اقتصادی طرفین است؛ اروپایی ها به انرژی روسیه نیاز دارند و روس ها به همکاری اقتصادی با اروپا نیازمندند و هر دو طرف به لحاظ امنیتی خود را در فضایی می بینند که باید همکاری بیشتری با یکدیگر داشته باشند. به همین دلیل مباحث مربوط به سپر دفاع موشکی یا ناتو چندان تاثیر جدی در روابط روسیه و اروپا به این معنا که بخواهد این روابط را متشنج کند، نداشته است.

 

بعضی ها بحث سوریه را مهم ترین چالش در روابط روسیه و اتحادیه اروپا می دانند و معتقدند این مسئله مهم ترین مسئله اختلاف زا در این نشست بوده است. آیا تلاش های اروپا برای متقاعد کردن روسیه در جهت کاهش حمایت از بشار اسد، منتج به نتیجه خواهد شد؟

من فکر می کنم به هر حال مواضعی که روسیه در قبال سوریه دارد، مواضع کم و بیش مشخصی است و روس ها این مسئله را به طرف های اروپایی منتقل کردند. طرف های اروپایی نیز کم و بیش دغدغه های روسیه در بحث سوریه را می دانند. به هر حال آن چه برای روسیه اهمیت دارد این است که تحولات سوریه در نهایت موازنه استراتژیک را به نفع غربی ها تغییر دهد و عملا روسیه را در بحث خاورمیانه دست بسته نگه دارد و مانع از آن شود که روسیه در بحث سوریه نقش آفرینی کند. اما به هر حال دغدغه اروپایی شاید بیش از امریکایی ها بحث های مربوط به حقوق بشر و مسائل انسان دوستانه است. این ها موضوعاتی است که روس ها نیز آن را رد نمی کنند. کما این که در قطعنامه اخیر نیز روس ها همراهی کردند و این همراهی بیشتر از این جهت بود که روس ها هراس داشتند که در بحث محکومیت کشتار به عنوان کشور حامی رفتار های ضد بشری معرفی شوند.

من فکر می کنم احتمالا بیشتر اختلافات روسیه و اروپا در بحث سوریه از این جهت بنیادین است که نوع نگاه آن ها به مسئله و این که چه کسی حقوق بشر را در این کشور نقض می کند، متفاوت است. در حالی که اختلاف روسیه و امریکا بیشتر بر سر تفاوت منافع است.

 

سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه با کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا دیدار داشت. ولادیمیر  پوتین، رئیس جمهور روسیه نیز به چین سفر کرده و قرار است در آن جا با آقای احمدی نژاد دیدار کند. انتظار ما از روسیه پوتین در بحث هسته ای چه خواهد بود؟

به هر حال اجلاس آینده ایران و 1+5 که در مسکو برگزار می شود، فرصتی است که روس ها بتوانند نه تنها به عنوان کشوری که میانجی گر حل و فصل مسائل بین المللی است، بلکه خود داور و قاضی هم هست و می تواند تاثیرگذاری مستقیم داشته باشد، خود را مطرح کنند. این فرصتی است برای جمهوری اسلامی ایران که از این خواست روسیه استفاده کند و با هماهنگی که با روس ها با دست پر تری وارد اجلاس مسکو شود. اجلاس شانگهای نیز خود فرصتی است که با توجه به دیدارهایی که میان مقامات عالی جمهوری اسلامی ایران و روسیه و چین می تواند در حاشیه این نشست صورت بگیرد، هماهنگی بیشتری ایجاد شود تا به نحوی بتوانند سیاست ها و اقدامات خود را هماهنگ کنند که نتیجه مثبتی در اجلاس مسکو به دست آید.

تهیه کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/12 

نظر شما :