آخرین ساعات جدال چپ با راست در فرانسه

پاریس با اولاند به تهران نزدیک تر می شود؟

۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ | ۲۰:۲۳ کد : ۱۹۰۰۹۱۱ اروپا
دکتر حجت‌الله ایوبی، رایزن سابق فرهنگی ایران در فرانسه اعتقاد دارد که روی کارآمدن فرانسوا اولاند وضعیت مسلمانان و مهاجران را در فرانسه ارتقا می بخشد
پاریس با اولاند به تهران نزدیک تر می شود؟

دیپلماسی ایرانی: شمارش معکوس در فرانسه برای اعلام نتیجه انتخابات آغاز شده است. صندوق های رای هنوز برقرار است و این ساعات برای نیکولا سارکوزی رئیس جمهوری فرانسه سخت می گذرد. یا واپسین ساعات حضور در الیزه است و یا آغاز دور دوم با در دست داشتن آرای مردمی لازم. فرانسوا اولاند سوسیالیست ، به پیروزی در این رقابت بسیار امیدوار است. با اینهمه گاردین در تازه ترین نتیجه نظرسنجی انجام گرفته در فرانسه از پیشتازی نسبی سارکوزی بر اولاند خبر داد. فرانسه آبستن تغییراتی است که هیچ کس نمی داند وزنه منفعت آن به کدام سمت سنگینی خواهد کرد. دیپلماسی ایرانی با دکتر حجت‌الله ایوبی، رایزن سابق فرهنگی ایران در فرانسه، در خصوص تفاو‌ت‌ها در سیاست داخلی و خارجی سارکوزی و اولاند، گفتگویی داشت که در زیر می‌خوانید:


در ابتدا بحث لطفا جایگاه رئیس جمهور در سیستم حقوقی و قانونی فرانسه را تشریح کنید؟

انتخابات ریاست جمهوری همیشه در فرانسه از اهمیت خاصی برخوردار بوده است، به دلیل آنکه رئیس جمهور تنها شخصیت ملی است که تمامی مردم به او رای می‌دهند، در حالیکه در دیگر انتخابات سناتورها و نمایندگان محل و منطقه هستند.

رئیس جمهور در فرانسه از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و حتی برخی از آن به عنوان امپراطور فر انسه و بعضی دیگر به آن دیکتاتوری جمهوری لقب می‌دهند. چراکه رئیس جمهور عملا همه کاره فرانسه است. از سال 1958 و از زمانی که جمهوری پنجم توسط ژنرال دوگل تاسیس شد، روح دوگل و شخصت کاریزماتیک وی بر جمهوری پنجم همچنان حاکم است.

همچنین رئیس جمهور در عرصه داخلی حق انحلال مجلس را دارد و می‌تواند به انتخاب خودش نخست‌وزیر را انتخاب کند، وزرا توسط او تعیین می‌شوند،‌هیچ‌کدام نیز نیاز به رای اعتماد پارلمان ندارند، سیاست خارجی نیز اساسا به عنوان حیاط خلوت رئیس جمهور است. بنابراین فعال اصلی در عرصه‌های د اخلی و به ویژه در عرصه خارجی فرانسه رئیس جمهور این کشور است. رئیس جمهور تنها مقامی است که در مقابل هیچ فردی مسئول نیست و به هیچ‌وجه پارلمان نمی‌تواند از او سوال کند، بلکه تنها در مقابل مردم مسئول است و هر زمان که بخواهد می‌تواند نظرخواهی کرده و یا مجلس را منحل کند. در نتیجه شخصیتی که انتخاب می‌شود در عرصه داخلی و خارجی حرف آخر را می‌زند و نماد وحدت ملی در فرانسه است. بنابراین این انتخابات همچون انتخابات گذشته ریاست جمهوری در فرانسه بسیار حائز اهمیت است.
 

وداع سارکوزی با قدرت چه تبعاتی در سطح داخلی و خارجی برای فرانسوی ها به دنبال خواهد داشت؟

آقای سارکوزی رئیس جمهور خاص و متفاوت از دیگر روسای جمهوری پنجم است، هم درعرصه سیاست‌های داخلی و هم در عرصه سیاست‌های خارجی به ویژه در عرصه سیاست خارجی،چراکه از همان ابتدا با عنوان تونی بلر اروپا وارد عرصه شد که این امر مساله‌ای نیست که فرانسوی‌ها چندان به آن علاقه‌مند باشند. چراکه سنت فرانسوی از گذشته و نه از زمان جمهوری پنجم همیشه استقلال ملی و حتی تا اندازه‌ای ایستادن در مقابل سیاست‌های امریکا بود. آقای سارکوزی همیشه در تلاش بود تا تنش تاریخی رابطه با امریکا را از بین ببرد و روابط خود را با امریکا بهبود بخشد. از سوی دیگر می‌توان گفت دنباله‌رو بی‌چون و چرای امریکا بود. بنابراین با رفتن وی(اگر رای نیاورد) تحولی در سیاست خارجی و داخلی فرانسه رخ خواهد داد. چراکه آقای سارکوزی هم در عرصه داخلی و هم در عرصه خارجی بسیار متفاوت از چپی‌ها و راستی‌ها بود. یکی از تفاوت‌های او شیفتگی بسیار زیاد به آلمان و علاقه فراوان به امریکا بود که تمامی این مسایل سنت‌هایی هستند که فرانسوی‌ها چندان به آن عادت ندارند. بنابراین جابجایی از چند جهت می‌تواند برای کشورهای منطقه به ویژه جمهوری اسلامی ایران حائز اهمیت باشد.
 

بحث های فرهنگی خصوصا در مورد مهاجرین و مسلمانان یکی از بحث‌های مطرح شده در این انتخابات است. ارزیابی شما از طرح این مسئله چیست؟ و آیا انتخاب سارکوزی یا اولاند تفاوت جدی در وضعیت مهاجرین خصوصا مسلمانان در پی خواهد داشت؟

بله، بی‌اثر نخواهد بود. نتیجه این انتخابات نکات متفاوتی نسبت به سایر انتخابات‌ دارد. به این دلیل که در انتخابات اخیر اولین بار است که جناح‌های افراطی یعنی جناح‌های چپ و راست افراطی سی درصد آراء را از آن خود کردند، در صورتی‌که جناح‌های افراطی تقریبا به ویژه چپ افراطی کاملا به حاشیه رفته بود و آراء کمونیست‌ها به زیر دو درصد رسیده بود. در این انتخابات 11 درصد آراء‌ کمونیست‌ها و ژان لوک ملانشون بسیار معنا دار است. از سوی دیگر جناح‌ راست افراطی نیز بیشترین آراء را از آن خودش کرد.

مساله دیگر در خصوص مسلمانان و محصولات حلال مطرح شد که تا اندازه ای به جایگاه مارین لوپن و حزب جبهه ملی بازمی‌گردد. نیلکولا سارکوزی در این اواخر لقب رئیس جمهور ثروتمندان را گرفته بود و خوب می‌دانست که در میان طبقه‌های پایین اجتماع و کارگران جایگاهی ندارد و در آن حوزه نباید سرمایه‌گذاری کند. همچنین استراتژی سارکوزی از ابتدا این بود که سوار بر موج جناح راست افراطی شود و بتواند آراء آنها را جلب کند. به همین دلیل وی به دنبال شعارهای تند علیه مسلمانان رفت و حتی اعلام کرد که در شینگن تجدیدنظر خواهد کرد، ورود خارجی‌ها را محدود خواهد کرد و دغدغه‌های جناح راست افراطی را در خصوص اتحادیه اروپا و شینگن مطرح کرد.

بنابراین بخشی از سخنان سارکوزی جنبه تبلیغاتی دارد و حتی افرادی که در جناح نیکولا سارکوزی با او کار می‌کنند از جناح راست و یاران سابق ژاک شیراک،‌رییس جمهور فرانسه در سال‌های 1995 تا 2007 و دو دوره نخست وزیر اسبق این کشور، هستند اما با شعارهای سارکوزی موافق نیستند. بنابراین می توان بخشی از شعارهای سارکوزی را تبلیغاتی تلقی کرد. کاری که آقای سارکوزی در این انتخابات کرده، این است که تابوی همکاری با جناح راست افراطی را شکست. بدین معنا که در فرانسه هیچ حزبی جرات نمی‌کرد رسما اعلام کند که خواهان همکاری با جناح راست افراطی است. در حالیکه نیکولا سارکوزی در مناظره خود رسما اعلام کرده و از رای‌دهندگان مارین لوپن خواست که به او رای دهند. در نتیجه سارکوزی از همان ابتدا حتی در سال 2007 نیز سعی کرد در زمین جناح راست افراطی بازی کند و شعارهای او بسیار به این جناح نزدیک است. اگر سازکوزی بر سر کار بماند، نمی‌توان گفت که تمامی شعارها را عملی خواهد کرد، اما گرایش‌هایی به سمت جناح راست افراطی نشان خواهد داد.

از سوی دیگر سوسیالیست‌ها همیشه و از دوران فرانسوا میتران،‌نخستین رئیس جمهور سوسیالیست فرانسه، معروف به این  صفت هستند که در برخورد با خارجی‌ها با تسامح و تساهل بیشتری رفتار کرده و بامسلمانان نیز با تفاوت بیشتری  نسبت به دیگر جناح‌ها برخورد می‌کنند. در نتیجه انتظار این است که اگر اولاند بر سر کار بیاید برخورد با افراد خارجی و مسلمانان عاقلانه‌تر خواهد شد. درجریان مناظره نیز یکی از ایرادهایی که نیکولا سارکوزی به اولاند می‌گرفت این بود که او در مجلس به مساله ممنوعیت روسری رای نداده و از این موضوع به عنوان افتخاری برای خودش صحبت می‌کرد.
 

در صورت انتخاب آقای اولاند باید شاهد چه تغییراتی در عرصه سیاست خارجی به ویژه در برخورد  با ایران باشیم؟

به طور سنتی روابط جمهوری اسلامی ایران همیشه با جناح راست بهتر بوده است. به عنوان مثال روابط ایران با فرانسه در دوره ژیسکاردستن یکی از روسای جمهور فرانسه، و شیراک بسیار خوب بود، اما با جناح چپ و سوسیالیست‌ها به ویژه در زمان فرانسوا میتران به دلیل آنکه متحد صدام حسین در جنگ ایران و عراق بود، رابطه خوبی وجود نداشت. از سوی دیگر در جناح سوسیالیست‌ها معمولا مسائل حقوق‌بشر و گروه‌های مخالف ایران بیشتر مطرح بوده است. بدین معنا که سوسیالیست‌ها نگاه ایدئولوژیک‌تری نسبت به ایران داشته‌‌اند، در حالیکه نگاه جناح راست به ایران معمولا بر اساس منافع ملی فرانسه و بازار و اقتصاد و مذاکره بوده است.

اما روابط نیکولا سارکوزی در طول این سال‌ها با ایران به شکلی شده است که اگر هر فردی به غیر از او بر سر کار آید برای ایران بهتر خواهد بود، به دلیل آنکه فرانسه به سمت سیاست متعدل خود بازمی‌گردد و یا به عبارت دیگر سیاست‌ها فرانسوی‌تر خواهد شد. شاید بتوان گفت اعتدال و تعقل بیشتری به عرصه سیاست خارجی برمی‌گردد و برای ایران بهتر خواهد بود.

در توضیح باید گفت سوسیالیست‌های امروز در مقایسه همانند سوسیالیست‌های زمان میتران نیستند و به ویژه اولاند نسبت به رابطه با ایران بسیار محتاط است و اطرافیان وی کسانی هستند که تمایل به رابطه منطقی‌تری با ایران دارند. در نتیجه اگر اولاند به ریاست جمهوری فرانسه منصوب شود، برای روابط با ایران بهتر خواهد بود. اگر نیکولا سارکوزی هم بر سرکار باقی بماند، با توجه به اینکه در دور دوم ریاست خود خواهد بود، می‌توان گفت که بسیاری از ژست‌ها و سیاست‌هایش در عرصه خارجی تا اندازه ای تبلیغاتی و برای رسیدن به دور دوم بوده است، بنابراین در این دور انتظار رفتار متفاوت،‌متعدل‌تر و عاقلانه‌تری را از رئیس جمهور فرانسه داریم. ضمن آنکه سارکوزی در دور گذشته هم به این نتیجه رسید، همانطور که ژاک شیراک در ضرب‌المثلی می‌گفت که برخورد با ایران همچون راه رفتن بر روی تخم مرغ است، در نتیجه باید بسیار با احتیاط عمل کرد.
 

آیا این رویه در سیاست خارجی را می‌توان به کشورهای دیگر منطقه هم تسری داد؟

بله، البته سارکوزی تلاش‌هایی کرد که در نهایت نیز به ثمر ننشست و آن تلاش این بود که به غیر از ایران در خصوص کشورهای منطقه به دنبال هدفی بود که عقب‌ماندگی تاریخی امریکا در خاورمیانه و خلیج‌فارس جبران کند و در نتیجه وارد منطقه شد و با عربستان سعودی و دیگر کشورهای منطقه ارتباطاتی در خصوص فروش اسلحه و پایگاه نظامی برقرار کرد. اما رویکرد او رویکردی ضد ایرانی بود، به عبارت دیگر نیکولا سارکوزی عملا در منطقه با کشوری مشکل نداشت و حتی تلاش بر این بود تا عقب‌افتادگی گذشته را جبران کند،اگرچه موفقیتی نداشت.در پایان باید اضافه کرد که نیکولا سارکوزی نیز به این نتیجه رسیده است که منطقه بدون ایران قابل بررسی نیست.

تهیه‌کننده: دیپلماسی ایرانی/14


نظر شما :