پیچ و خم های بحران سوریه

دو طرف خود را برای مذاکره آماده می کنند!

۱۹ فروردین ۱۳۹۱ | ۱۵:۵۸ کد : ۱۸۹۹۷۱۰ اخبار اصلی
محمدعلی مهتدی، کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی معتقد است که فاز تغییر رژیم در سوریه تمام شده و تلاش های دو طرف برای تقویت پایگاه های مذاکراتی دو طرف است.
دو طرف خود را برای مذاکره آماده می کنند!
 

دیپلماسی ایرانی: بحران در سوریه با ورود کوفی عنان به عنوان نماینده ویژه سازمان ملل وارد مرحله جدیدی شده است. در این مرحله کوفی عنان طرحی را پیشنهاد کرده که بر اساس آن دو طرف با پذیرفتن آتش بس خود را برای مذاکره آماده می کنند. محمدعلی مهتدی، کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی ابعاد این مسئله را توضیح داده است:

 

اگر یک نگاه کلان به مسئله سوریه داشته باشیم خواهیم دید که اصولا ورود آقای کوفی عنان و عنوان کردن طرحی توسط ایشان برای حل بحران سوریه یک نقطه عطف است که این نقطه عطف از سقوط منطقه باباعمر در حمص و ورود ارتش سوریه به این منطقه آغاز می شود. تا زمانی که ارتش سوریه وارد این منطقه نشده بود طرح مخالفین و حامیان خارجی آن ها، سرنگون کردن رژیم بشار اسد بود و مخالفین از حمص و منطقه باباعمر یک دژ بزرگ نظامی ساخته بودند که مملو از رزمندگان مختلف بود و قرار بود از این منطقه به عنوان یک منطقه آزاد شده و مرتبط با شمال لبنان پایگاهی برای گسترش عملیات نظامی به سمت شهرهای دیگر و در نهایت سرنگون کردن رژیم سوریه استفاده شود. زمانی که این منطقه با دخالت ارتش سوریه سقوط کرد و تعداد زیادی از سلفی ها و حتی کارشناسان نظامی غربی حاضر در این منطقه را بازداشت کرد، در واقع ورق برگشت و سقوط منطقه باباعمر شکست بزرگی برای مخالفان و حامیان خارجی آن ها بود. از این مقطع به بعد مسئله سرنگونی رژیم بشار اسد و دخالت نظامی در سوریه از دستور کار خارج شد و عنوان فعالیت به حل بحران از طریق مذاکره با رژیم سوریه تغییر کرد.

ورود آقای کوفی عنان و طرح وی باید در این چارچوب مورد توجه قرار گیرد. یعنی پذیرش این که رژیم سوریه باقی خواهد ماند؛ عملیات نظامی علیه رژیم سوریه امکان پذیر نیست و بنابراین بایستی حل بحران از طریق مذاکره و تفاهم پیگیری شود. طرح شش ماده ای آقای کوفی عنان هم به هیچ عنوان به دنبال سرنگونی رژیم سوریه نیست. هدف این طرح حل بحران از طریق مذاکره، آتش بس، عقب نشینی ارتش سوریه، رساندن کمک های انسانی به مردم آسیب دیده است. این طرح مورد حمایت همه است. کوفی عنان هم نماینده شورای امنیت است، هم نماینده اتحادیه عرب است و قدرت های خارجی هم که از حکومت سوریه حمایت می کنند مانند روسیه، چین و ایران نیز طرح کوفی عنان را پذیرفته اند. به این معنی که طرح کوفی عنان مورد پذیرش همه قرار گرفته است. بنابراین وجود آقای کوفی عنان و طرح او در واقع به هدف پایان دادن بحران از طریق مذاکره است.

مسئله ای که در حال حاضر وجود دارد این است که دو طرف یعنی دولت سوریه و حامیانش و معارضان و حامیانشان در حال محکم کردن پایگاه های مذاکراتی خود هستند تا بتوانند امتیازات بیشتری در مذاکراتی که در آینده انجام خواهد گرفت، به دست آورند. این چارچوبی است که به نظر می رسد می توان از طریق آن مرحله فعلی در سوریه را تحلیل کرد.

دولت سوریه سعی می کند که سریعا شهرها و روستا ها را از وجود افراد مسلح پاکسازی کند؛ غربی ها و معارضین می خواهند که این پاکسازی به صورت کامل صورت نگیرد تا زمانی که مذاکرات آغاز می شود، معارضان هم چنان اسلحه در دست داشته باشند تا بتوانند در چانه زنی ها از این مسئله استفاده کنند و تسلیم اسلحه خود را منوط به گرفتن امتیازاتی کنند. در حالی که رژیم سوریه می خواهد قبل از شروع اجرای طرح کوفی عنان، پاکسازی را تکمیل کند. به همین دلیل دیده می شود که در کنفرانس به اصطلاح دوستان سوریه در استانبول، شرکت کنندگان بر زمانبندی شدن طرح کوفی عنان تاکید کردند و دهم آوریل را به عنوان پایان مهلت برای آتش بس درخواست کردند به این امید که تا دهم آوریل رژیم نتواند معارضه را به طور کامل خلع سلاح کند.

این طرح اجرا خواهد شد. اما در عین حال دولت سوریه این شرط را گذاشته است که با هر اقدامی که مغایر حاکمیت قانونی دولت سوریه باشد، مخالفت خواهد کرد. یعنی مسائل مانند باقی ماندن افراد مسلح یا باز کردن کریدورهایی به بهانه رساندن کمک های انسانی به مردم آسیب دیده، باید تنها زیر نظر دولت صورت گیرد نه تحت نظر جامعه بین المللی یا کسانی که به نوعی دخالت آن ها با حاکمیت دولت سوریه مغایرت دارد.

در واقع چارچوب بزرگ تر آن چه در حال وقوع است یک کشمکش بین المللی است. این نکته بسیار مهم است. مسئله به نظم آینده بین المللی بر می گردد. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در پایان دهه هشتاد قرن گذشته، امریکایی ها نظم نوین جهانی را مطرح کردند؛ نظمی که به نظر آن ها تک قطبی بود. امریکا خود را فاتح جنگ سرد می دانست و در پی ایجاد امپراطوری جهانی از طریق چنگ انداختن روی خاورمیانه بود. در مقابل قدرت هایی بودند که نمی خواستند این نظام تک قطبی حاکم باشد. طی این بیست سال، تمام تلاش هایی که صورت گرفت، در جهت تعیین نظم نوین جهانی بود. در حال حاضر قدرت هایی مانند روسیه، چین، هند، برزیل، افریقای جنوبی یا ایران بروز کرده اند که منافعی دارند و نظام تک قطبی امریکا را نمی پذیرند. این کشمکش جهانی و منطقه ای در سوریه خلاصه می شود. یعنی اگر امریکا و اسرائیل و به همراه آن ها کشورهای غربی مانند فرانسه و برخی کشورهای عربی مانند قطر و عربستان سعودی می توانستند رژیم سوریه را سرنگون کنند، ضربه بسیار مهمی به محور مقاومت در منطقه زده می شد و امریکا می توانست سلطه خود را روی خاورمیانه حفظ کند و در جهت تغییر شکل خاورمیانه مطابق با منافع خود پیش رود.

الان این طرح شکست خورده است. یعنی سقوط منطقه باباعمر در حمص و پیروزی دولت سوریه بر مخالفین، در واقع پیروزی جمهوری اسلامی ایران، پیروزی محور مقاومت و پیروزی روسیه و چین محسوب می شود. به همین دلیل می بینیم که هم زمان با این که امریکایی ها در استانبول کنفرانس به اصطلاح دوستان سوریه را تشکیل می دهند، می بینیم که در هند هم گروه بریکس تشکیل جلسه می دهند و سران کشورهایی که مخالف نظام تک قطبی هستند، از رژیم سوریه حمایت می کنند. مقایسه کنفرانس بریکس در هند و کنفرانس دوستان سوریه در ترکیه، نشان می دهد که دو جریان در مقابل هم قرار دارند تا یک نقش منطقه ای در خاورمیانه ایفا کنند و در صحنه بین المللی نیز تاثیرگذار باشند. کشمکش در سوریه صحنه اصلی این درگیری و رقابت است. تا این لحظه رژیم سوریه موفق شده و حامیان رژیم سوریه و محور مقاومت دست بالا را دارند و صحنه را از دست مخالفین خارج کرده اند. مخالفین و حامیان خارجی آن ها هم در واقع تلاش مذبوحانه ای می کنند تا آخرین پایگاه های خود را حفظ کنند تا پایگاه مذاکراتی خود را تقویت کنند.

منبع: تحریریه دیپلماسی ایرانی/12

 

نظر شما :