مجله هفته: آقای اوباما تو پیش جمهوری اسلامی ...هستی

۱۸ فروردین ۱۳۹۱ | ۲۲:۲۳ کد : ۱۸۹۹۶۹۹ اخبار اصلی
موضوع تاثیر تحریم های نفتی علیه ایران و افزایش نرخ نفت و بنزین در جهان بویژه در ایالات متحده امریکا، از جمله موضوعاتی است که برخی روزنامه ها و رسانه های کشورمان با زبان طنز هم به سراغ آن رفته اند.
مجله هفته: آقای اوباما تو پیش جمهوری اسلامی ...هستی
دیپلماسی ایرانی: حسین قدیانی از روزنامه نگاران مطبوعات اصولگراست که در هفته گذشته، موضوع تحریم نفتی ایران و نیاز جهان به مهار قیمت نفت و بنزین را دستمایه یک مطلب کنایی قرار داد و اعمال این سیاست ضد ایرانی را موجب ضربه زدن به نظام اقتصادی جهان بویژه ایالات متحده دانست.
او مطلب خود را به صورت یک نامه نوشت. او در این مطلب که روز سه شنبه با عنوان "نافرمانی نفتی" در روزنامه کیهان منتشر شد، چند عنصر تشکیل دهنده نفت خام را در قالب شخصیت هایی مجازی معرفی کرد و از قول آنها نامه ای خطاب به باراک اوباما نوشت و پیامدهای تحریم نفتی ایران را به وی گوشزد کرد و او را مورد انتقاد قرار داد.
این عناصر تشکیل دهنده نفت شامل سیکلوپارافین، آروماتیک، استیلن، نرمال‌پارافین، هگزان، اتان، متان و پسران، شخصیت های این نامه بودند که خطاب به رئیس جمهور امریکا نوشتند:
یک: قبل از تحریم جدید جمهوری اسلامی ایران در سال 90 موسوم به «تحریم هوشمند» که شامل نفت هم شد،«CnH2n+2» از خانواده پارافین های مقیم خلیج همیشه فارس، قصد ازدواج با دختر عموی خود به نام «CnH2n» از خانواده آلکن های اطراف آلمان را داشت و خوشبختانه بعد از آزمایش های مطول پزشکی، معلوم شد که این ازدواج فامیلی، مشکلی نخواهد داشت. مع الاسف با تحریم نفت ایران، ازدواج این 2 هیدروکربن عاشق، امری غیرممکن می نمود، چرا که نفت موجود در خلیج فارس، دیگر نمی توانست وارد خاک کشورهای اروپایی من جمله آلمان شود.
دو: با موافقت بزرگ خاندان هیدروکربن؛ جناب ابوموسی خان هیدروکربنی، تصمیم 2 خانواده بر آن شد که ضمن کنار آمدن با «جبر روزگار»، «CnH2n+2» بی خیال «CnH2n» شود. لذا ننه مرده را با هر زحمتی بود راضی کردیم با یکی از عناصر تشکل دهنده گاز شهری یعنی اتان «c2h6» دیدار و از ایشان خواستگاری کند. همه چیز داشت خوب پیش می رفت و حتی قرار مراسم بله برون را در روز طبیعت گذاشتیم، تا اینکه چند روز پیش، و دقیقاً بعد از سخنرانی رهبر انقلاب اسلامی در مشهد، خبر آمد تعدادی از کشورهای اروپایی، تقریباً همه شان از شمول تحریم نفت ایران، مستثنی شدند. بعد از این خبر، «CnH2n+2» گفت: حالا که کشورهای اروپایی از تحریم نفت ایران، آزاد شده اند، من فقط با همان عشق اولم یعنی «CnH2n» ازدواج می کنم.
سه: اما جناب اوباما! نکته دردآور ماجرا آنجا بود که «CnH2n» وقتی از خواستگاری «CnH2n+2» از «اتان c2h6» باخبر شد، دست به خودکشی زد! این اما تنها نکته دردآور ماجرا نبود، چرا که
«اتان c2h6» هم وقتی فهمید «CnH2n+2» قصد دارد او را ول کند و با عشق اولش زندگی کند، نامه ای پر از ناسزا به جناب ابوموسی خان هیدروکربنی نوشت و موجبات تیرگی روابط عناصر تشکیل دهنده گاز و نفت را فراهم آورد.
چهار: و متأسفانه، اینها همه درد ما نیست؛ چند روزی است که «CnH2n+2» از اینجا رانده و از آنجا مانده، از خانه فرار کرده و تا الان که به لانه... یعنی ببخشید؛ لوله خود بازنگشته است. ما خواستیم به روزنامه ها آگهی گمشده همراهی با مژدگانی بدهیم و حتی متن آن را بدین شرح تنظیم کردیم: «توجه! توجه! یک هیدروکربن به شدت آلکان گم شده است. هر کس این عنصر را پیدا کرد، به او 100 لیتر بنزین، به عنوان مژدگانی می دهیم»، اما مسئله اینجا بود که ایام عید، روزنامه ای نبود که بخواهیم این آگهی را به آن بدهیم!
پنج: آری جناب اوباما! وقتی یک روز برمی داری ایران را تحریم هوشمند می کنی، روز بعدش وقتی سخنان رهبر ایران را در جمع ملت ایران می شنوی، عملاً تحریم را منتفی می کنی، اینگونه بازی می شود یا حیثیت خانواده بزرگ نفت و گاز. حالا ما «CnH2n+2» را از کجا پیدا کنیم؟! مرض داری وقتی زورت به انقلاب اسلامی نمی رسد، الکی دم از تحریم نفت ایران می زنی؟! رهبر ایران با یک سخنرانی، این ور سال، گزینه نظامی را از میز تو برمی دارد، با یک سخنرانی، هنگام سال تحویل، کاری می کند تعداد مهمی از کشورها از لیست تحریم نفت ایران خارج شوند، با یک سخنرانی، اون ور سال، گزینه تحریم را عملاً و رسماً از میز تو برمی دارد؛ سؤال اینجاست که میز اتاق بیضی، اگر مال کاخ سفید است، پس چرا چینش گزینه هایش رسماً دست جمهوری اسلامی است؟! این وسط، گناه ما چیست که تو پیش جمهوری اسلامی، سوسک هستی؟! یک روز نفت ایران را تحریم می کنی، روز بعدش اغلب کشورها را از این تحریم، معاف می کنی؟! فکر آبروی خودت را نمی کنی، فکر آبروی ما را بکن لااقل. اسم ما نفت خام است، لیکن آنکه خام و نپخته دارد عمل می کند، فی الواقع شمایی!
شش: استاد! این درست که «تغییر» شعار شما بود، اما می خواهم ببینم این «تغییر»، آیا حد و حدودی ندارد؟! «بارباپاپا» اینقدر عوض نمی شد که تو دم به ساعت عوض می شوی! اینکه تو داری می کنی، اسمش «تغییر» نیست، اسمش یک چیز دیگر است که بعداً در یک نامه خصوصی اسمش را به تو می گویم!!
هفت: جناب اوباما! هم ما و هم شما، روی مان سیاه است، اما ما پیش خدا روسفیدیم، چرا که ما بخشی از بقایای مفید موجودات قبلاً زنده و فعلاً خفته در زمین هستیم، که به بشریت بیدار در زمین، گرما، حرارت و انرژی می دهیم وسوخت خودروهای شان را با فرآورده های خود نظیر گازوئیل و بنزین تامین می کنیم، اما تو چی؟! تو چه سودی داری برای بشریت؟! تو سوخت گودرز را تامین می کنی یا سوخت شقایق را؟!
هشت: نظر به اینکه قصه فوق الذکر، مشتی از خروارهاست، ما عناصر تشکیل دهنده نفت و گاز، با استعانت از خدای متعال که آفریننده ماست، از این پس برای نظام سلطه، بد خواهیم سوخت. گذشت دوره آبی سوزی! این اولین گام ما در راه «نافرمانی نفتی» است. در این راه، از فرآورده مهم خود، جناب بنزین خواسته ایم خودش را مبدل به کابوس نظام سلطه کند، و می بینیم که کرده است. بنزین، بنزین نیست اگر حیثیت نظام سلطه را لکه دار نکند! ازدواج اعضای خانواده ما را بهم می زنی؟! با آبروی ما بازی می کنی؟! موجبات خودکشی «CnH2n» را فراهم می کنی؟! باعث شوریدن «اتان c2h6» می شوی؟! ما را در به در «CnH2n+2» می کنی؟! ما کی همچین چیزهایی داشتیم در خانواده بزرگ هیدروکربن ها؟!هیدروکربن نیستیم اگر کاری کنیم که نفت در علاء الدین خانه هانری کربن اینا(!) بهتر بسوزد، تا گازوئیل در موتورخانه مایکل لدین!!
یعنی اوباما! تو آن روی نفت ما را بالا آوردی...
امضا: سیکلو پارافین، آروماتیک، استیلن، نرمال پارافین، هگزان، اتان، متان و پسران!
 

نظر شما :