اردوغان ایران را به عدم صداقت متهم کرد
گسست در روابط ایران و ترکیه و عواقب احتمالی آن
دیپلماسی ایرانی: سخنان تند رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه مبنی بر این که ایران، به دلیل عدم صداقت در حال از دست دادن وجهه بین المللی اش است، آخرین حلقه از اتفاقاتی است که اخیرا تنش را در روابط ایران و ترکیه افزایش داده است. انتقاد آقای اردوغان در پی مخالفت مقام های بلندپایه ایران در خصوص میزبانی ترکیه برای برگزاری مذاکرات ایران و گروه ۱+۵ و تغییر محل آن به کشور دیگری مطرح شده است.
اما این اولین تنش در روابط ایران و ترکیه نیست. مدت هاست که مقامات نظامی و سیاسی ایران ناراحتی خود را از رفتارهای دولت مردان ترکیه گاهی با الفاظ دیپلماتیک و گاهی به شکل تند به زبان آورده و می آورند. دلگیری مقامات کشورمان از رفتار آنکارا در ارتباط با چند موضوع است که شاید بتوان مهمترین آنها را استقرار سپر دفاع موشکی ناتو در ترکیه، همراهی ترکیه با جهان غرب و به ویژه آمریکا در انقلاب های کشورهای عربی و سوق دادن این انقلاب ها به حالت بی خطر برای دنیای غرب و رفتار ترکیه در قبال سوریه بر شمرد.
از منظر ایران که به این موضوعات نگاه کنیم حق با ایران است که از همسایه خود در قبال رفتارهای غیر دوستانه اش ناراضی باشد. اما بیایید این موضوع را از منظر آنکارا نگاه کنیم. استقرار سپر دفاع موشکی اجتناب ناپذیر است زیرا یک عضو ناتو نمی تواند در خصوص تهدید بافعل یا بالقوه اعضاء دیگر بی تفاوت باشد. علاوه بر این شاید با مخالفت با استقرار این سپر دفاعی، موقعیت ترکیه در سازمانی که دهها سال عضو آن بوده به خطر بیفتد، در حالیکه برای استقرار آن می تواند امتیازات متعددی از همپیمانان خود طلب کرده باشد. با این نگرش متوجه می شویم که رفتار و گفتار ایران نمی تواند و نمی توانست مانع استقرار این سپر دفاعی باشد و صرف وقت روی این موضوع عملا بی فایده بوده و بجز ایجاد تلاطم در روابط دو کشور اثر دیگری ندارد.
در موضوع همراهی ترکیه با آمریکا و جهان غرب و پذیرفته تر بودن الگوی دولت اسلامی عدالت و توسعه اردوغان در ترکیه نسبت به الگوی دولت اسلامی ارائه شده از طرف ایران نیز ایران تلاش بیهوده ای دارد زیرا اولا عمده این کشورها سنی مذهب هستند و الگوی یک دولت شیعه را به سختی خواهند پذیرفت. ثانیا شکوفایی اقتصاد ترکیه در طول دوران نخست وزیری اردوغان و برخی رفتارهای بسیار هوشمندانه وی دل جهان عرب و بسیاری از مردمان این کشورها را به دست آورده است در حالیکه اقتصاد ایران اوضاع نامناسبی دارد. ثالثا رسانه های غربی و دولت های عربی مکررا در تبلیغ الگوی ترکیه هستند در حالیکه بزرگترین اتفاقات کشور ما نظیر راهپیمائی های میلیون ها نفری در مناسبت ها انعکاس دو سطری هم در این رسانه ها ندارد. رابعا مردم این کشورها از جنگ و درگیری و کشت و کشتار خسته اند و الگوی ایران چشم اندازی از پایان دشمنی ها و برقراری صلح با غرب به آنها ارائه نمی دهد در حالیکه ترک ها دائما از صلح و برقراری آرامش و پیشرفت و رفاه حرف می زنند و دولت آنها در تقابل با دنیای غرب نیست. از این رو متاسفانه در اکثریت قریب به اتفاق این کشورها دیر یا زود الگویی مشابه با آنچه که در ترکیه وجود دارد طراحی و به اجرا گذاشته خواهد شد، فلذا زدن بر طبل اختلاف و دشمنی با ترکیه در این زمینه ها نیز دست آوردی برای ایران نخواهد داشت.
در موضوع سوریه نیز حفظ قدرت بشار اسد در این کشور توانائی ویژه ای را می طلبد. در حالی که بشار اسد با فشارهای یکپارچه غرب و اتحادیه عرب روبرو است، با حمایت چند کشور در دنیا نمی تواند بر مسند قدرت باقی بماند و دیر یا زود، تغییراتی در این کشور به وقوع خواهد پیوست. از این رو گذاشتن همه تخم مرغ های کشور بزرگی مثل ایران در سبد اسد کار بخردانه ای نخواهد بود مگر اینکه مقامات کشورمان خواسته باشند با خرید زمان استراتژی پس از اسد را طراحی نمایند که در این صورت توجیه دارد. چند ماه پیش در مقاله ای در سایت دیپلماسی ایرانی به پیش بینی رفتار ترکیه در قبال سوریه پرداختم و متاسفانه درست از آب در آمد و ترک ها تمام قد از مخالفان اسد حمایت کرده و با غرب همراه شدند. همانجا نوشتم که اردوغان انسان بسیار عمل گرایی است و منافع بلند مدت ترکیه را فدای دوستی اش با اسد یا روابط تجاری با سوریه موجود نخواهد کرد. عمده تغییرات در دورانهای مختلف تاریخی زمانی روی داده اند که دولت ها نتوانسته اند صدای تغییر را بشنوند و یا با تغییرات سازگار شوند. از این رو اردوغان و دولت وی رفتار هوشمندانه ای در قبال سوریه دارد و بجای تلاش برای حفظ وضع موجود که عملا ممکن بنظر نمی رسد ترجیح می دهد در غنیمتی بنام سوریه پس از اسد سهیم شود. با این نگرش تقابل با ترکیه برای ایران په منفعتی خواهد داشت؟ پاسخ قریب به واقعیت این است که هیچ. اما تقابل با ترکیه که مشکلاتی برای ایران بوجود خواهد آورد؟ پاسخ به این سوال هدف این مقاله مختصر است.
مدت ها بود که غرب و بویژه آمریکا از دوستی ایران و ترکیه آزرده بودند و نزدیکی این دو کشور بشدت آنها را آشفته می کرد زیرا طرح های نهائی خصمانه غرب در مورد ایران به همراهی یا حداقل سکوت آنکارا احتیاج دارد. غربی ها بدرستی تحلیل کرده و می دانند که ترکیه حاضر یعنی شخص اردوغان. از این رو هیچوقت مقامات آمریکائی حتی در شدیدترین اظهارنظرهای اردوغان علیه اسرائیل نیز علیه وی و گفتار او موضوع گیری نکردند. احتمالا آنها اردوغان را برای اینچنین روزی که علیه ایران موضوع گیری کند احتیاج داشتند. تغییر نظر اردوغان در مورد ایران یعنی تغییر نظر ترکیه در مورد ایران. و صد البته با این شرایط آمریکا و رژیم صهیونیستی نفس راحتی خواهند کشید که سد ترکیه برای اقدامات خصمانه خود علیه ایران هم شکسته شد.
* استاد دانشگاه و کارشناس مسائل ترکیه
نظر شما :