چشم انداز خاورمیانه در سال جدید
بیم و امید دموکراسی و ناامنی
دیپلماسی ایرانی: جهان امروز ما به گونه ای شکل یافته است که نمی توان یک چشم انداز قطعی و حتمی برای تحولات تصور کرد، چرا که عوامل موثر در فضای جهان امروز آنقدر متعدد و گوناگون هستند که نمی توان با درنظر گرفتن یک یا دوعامل وضعیت آینده را به روشنی پیش بینی کرد. اما شاید بتوان با تکیه بر برخی واقعیت ها چند سناریوی محمتل برای آینده خاورمیانه در سال 1391 در نظر گرفت که در اینجا به دو سناریو اشاره می شود.
سناریوی اول که به نظر محتمل تر می رسد و نشانه هایی از آن دیده می شود این است که نظام های حکومتی جدید که ترکیبی از اسلام گرایی و دموکراسی خواهی هستند در اکثر جوامع خاورمیانه ای شکل بگیرند. در واقع به رقم چالش ها و فراز و نشیب هایی که در مسیر وجود خواهد داشت به گونه ای اسلام خواهان و اسلام گرایان را با شرایط جدید جهانی پیوند بزند.
با نگاهی به تاریخ معاصر خاورمیانه قابل درک است که جریان های سنتی، نژادی و دینی در شکل گرفتن دولت – ملت های جدید در خاورمیانه نقش جدی بازی نکرده اند. از این رو همواره چالشی دائمی بین این جریان ها و دولت های این کشورها قابل مشاهده بوده است. چالش بین جریان های موجود در بطن جامعه خصوصا اسلام گرایان با ساختار دولت مدرن بخشی مهم از تاریخ این قسمت از جهان محسوب می شود.
با این وجود تحولات سال 1390 نشان داد که اسلام گرایان جدید در خاورمیانه از گرایش های نوین اخوان المسلمین و شعب متفاوت آن گرفته تا گروههای دیگر اسلام گرا، به درک و فهم جدید والایی رسیده اند که این درک جدید و شرایط تحول نظام جهانی امکان آن را به وجود آورده که برای اولین بار در تاریخ، اسلام گرایی و دولت های مدرن با هم پیوند بخورند و این پیوند شرایط ورود آنها به جامعه جهانی را فراهم کند.
البته در ارزیابی این سناریو نمی توان گفت که همه چیز به خیر و خوشی خواهد گذشت چرا که در این راه مشکلات بسیار زیادی به وجود خواهد آمد. مثلا در جامعه ای مثل مصر که گام هایی موثری در این راه برداشته است جمعیتی در حدود 20 درصد از نیروهای سلفی وجود دارند که سازگاری با جهان مدرن را برنمی تابند و حتی تاب هم سازی و مدارا با اسلام گرایان دیگر و جریان های دیگر مسلمانان را ندارند. بنابراین به نظر می رسد که سلفی ها که جایگاهی هم در نظام سیاسی مصر پیدا کرده اند چالشی عمده برای این رویکرد جدید در مصر باشند. همچنین در لیبی سهم خواهی گروههای متفاوت در درون قدرت و نفوذ گرایشات سلفی در درون نظام تازه تاسیس لیبی دیده می شود. برای سیاستمداران لیبیایی که به دلیل نبود ساختارهای سیاسی و مدنی در این کشور باید روند دولت سازی را از نقطه صفر آغاز کنند، چنین چالش هایی می تواند نزاع ها و حتی درگیریهایی را به دنبال داشته باشد.
در یمن نیز به دلیل ترسی که از فروپاشی و تجزیه این کشور و همچنین نفوذ بنیادگرایی و القاعده در بخشی از جامعه وجود دارد حالت بیم و امید و خوف و رجایی بین پیروزی دموکراسی و اسلام گرایی از یک سو و گسترش االقاعده و بنیادگرایی از سوی دیگر وجود دارد.
در کنار این شاهد تحولات مثبتی در کشوری نظیر تونس هستیم که می تواند به شکل الگو در بقیه کشورها مورد استفاده قرار گیرد. همچنین در اردن و مراکش شاهد اصلاحاتی از درون ساختارهای فعلی این کشورها هستیم که سعی می کنند با هزینه های کمتری به این سمت گام بردارند. همچنین تاثیرات این رویکرد جدید در خاورمیانه را می توان در سازگاری بین گروهای متفاوت فلسطینی هم مشاهده کرد.
بنابراین به طور کلی می توان در این سناریو جهت تحولات را مثبت ارزیابی کرد و نوید بخش آینده ای با ثبات تر و منازعات و چالش های کمتر در خاورمیانه است.
اما در سنارویی دیگری که احتمال آن کمتر است ولی به هر شکل محتمل است، گونه ای از افزایش تنش ها و دور جدیدی از تنش ها ممکن است در صحنه خاورمیانه در سال آینده قابل مشاهده است. ریشه این تنش ها می تواند از درگیری های داخلی و منازعات قدرت مخصوصا در کشورهایی مثل مصر شکل بگیرد. احتمال وقوع مناقشه گسترده و یا جنگ داخلی و یا مداخله خارجی در سوریه و همینطور افزایش تنش ها و سرکوب در کشورهای کوچک و کلیدی مثل بحرین نیز می تواند ریشه های دیگر این منازعات باشد. همینطور اختلافات داخلی که در کشورهایی مثل عراق در حال بروز است می تواند نگران کننده ب اشد. بعضی معتقدند این شکاف ها و منازعاتی که از کشورهای کلیدی مثل مصر، عراق و سوریه ممکن است نشات بگیرد اوضاع خاورمیانه را بی ثبات نشان می دهد. علاوه بر این اگر بحران در مورد مسئله هسته های ایران افزایش پیدا کند زمینه دیگری برای ناآرامی و عدم ثبات شکل می گیرد. همه این مسائل ممکن است آتش التهاب در خاورمیانه را شعله ور کند و رسیدن به ثبات سیاسی در خاورمیانه را به تاخیر بیندازد و دوباره منطقه را به منطقه ای پر آشوب تبدیل کند.
با این وجود، حتی در سناریوی دوم نیز، آشوب ها و نا آرامی ها در نهایت ممکن است به سمت سازگاری بیشتر پیش روند، چرا که به نظر می رسد در جهان جدید هیچ کس از آشوب و درگیری و مناقشه سود نخواهد برد و حتی طرف های درگیر و متخاصم هم در پی سازگاری با وضعیت جهانی خواهند بود.
نظر شما :