چشم بادامی ها محترمانه تحریم ها را اجرا می کنند
تهاتر تحمیلی چین با ایران
سه سال پیش دولت ایران طی قراردادی با دولت چین حاضر شده که درآمد حاصل از فروش نفت را نزد دولت چین گذارد تا به عنوان پشتوانه ال سی های خرید کالای چینی برای ایران استفاده گردد. امضای چنین قراردادی چه توجیهی دارد؟
این حرکت چین، برخورد محترمانه ای با جمهوری اسلامی است که نشان می دهد چین تحریم های بین المللی را قبول کرده اما به ایران یک راه تنفس داده است. آن هم این که اگر نمی تواند پول نفت را از طریق سیستم بانکی پرداخت کند، یعنی همان مشکلی که هندی ها به آن برخورده اند، اما این امتیاز را به ایران می دهد که پول ایران در چین حبس نمی شود و ایران می تواند از این پول استفاده کند و از چین کالا بخرد. این بازی برای آن ها دو سر برد است؛ یعنی هم نفت را گرفته اند، هم پول را به ایران نمی دهند و هم ایران را وادار می کنند که کالای چینی از آن ها بخرد.
البته امروز در چین شرکت های چند ملیتی سرمایه گذاری کرده اند و بسیاری از کالاهای اروپایی و امریکایی در چین و تحت لیسانس تولید می شوند. بنابراین ایران می تواند کالایی را که کشورهای اروپایی با قیمت بالا عرضه می کنند، از چین به قیمت پایین تر بخرد. کالاهای تمام کشورهای پیش رفته صنعتی در حال حاضر در چین تحت لیسانس تولید می شود و ایران می تواند از این فرصت استفاده کند. چین و روسیه دو کشوری هستند که اعلام کرده اند تحریم های بانکی بین المللی را نمی پذیرند و این بخشی از تحریم های بانکی است که علیه ایران وضع شده است.
تنها این بحث را به این صورت می توان تعبیر کرد که چین این تحریم ها را پذیرفته ولی در چشم جمهوری اسلامی ایران نگاه نکرده که بگوید نه پول خود را می توانید از طریق شبکه بانکی دریافت کنید و نه تا زمانی که تکلیف قطعنامه ها روشن شود، از آن استفاده کنید. البته حق انتخاب ایران کاهش پیدا کرده است. ممکن است ایران نخواهد در یک سال این همه از چین کالا و خدمات خریداری کنیم. اما این مسئله ایران را ناچار می کند که حتی برای خرید خدمات فنی و مهندسی هم چه در حوزه نفت و چه در حوزه های دیگر به دانش فنی و تکنولوژی چین متوسل شود. این یکی از مصائب تحریم های بین المللی و هم چنین تحریم های بانکی است که علیه ایران وجود دارد اما باز جای شکر است که چینی ها پول ایران را بلوکه نکرده اند. هندی ها هم همین راه و روش را در پیش گرفته اند و می گویند به جای پول نفت از ما برنج و گندم بخرید. البته هند از نظر صنعتی و تولیدی به اندازه چین پیشرفت نکرده است. بنابراین یکی از اثرات این تحریم ها این است که کشوری که آن چنان تابع تحریم های غرب علیه ایران نیست، به این شکل ایران را تحت فشار قرار می دهد که در ازای بهای نفت، به ایران کالا بدهد. این نوعی تهاتر تحمیلی است چون انتخاب جمهوری اسلامی ایران نبوده است.
سه سال پیش هنوز بحث تحریم بانک ها و انسداد مالی که الان با آن مواجه هستیم، ایجاد نشده بود. چه عاملی باعث شده که ایران از سه سال پیش این راه را انتخاب کند؟
درست است؛ اما این سوال را باید مسئولان دیپلماسی کشور پاسخ دهند. آیا چینی ها در آن زمان در چشم انداز سه سال آینده می دیدند که چنین تحریم هایی در حال شکل گرفتن است؟ این تحریم ها یک شبه وضع نشده است. به تدریج اضافه شده و بر دامنه آن افزوده شده است. ابتدا کالاهای با مصرف دوگانه تحریم شدند. بعد انواعی از کالاهای استراتژیک را به ایران ندادند. این روند به همین شکل ادامه یافت تا به تحریم های بانکی رسید و الان کار به جایی رسیده است که ما نمی توانیم ال سی باز کنیم و نیازمندی های خود را از طریق ال سی بانکی تامین کنیم.
بنابراین چینی ها احتمالا به دلیل این که عضو دائم شورای امنیت هستند و دائما با دیگر اعضای دائم در ارتباطند، می توانند پیشاپیش از تصمیمات آن ها مطلع باشند. لذا احتمالا چینی ها پیش بینی می کردند که غرب در پی گسترده کردن تحریم ها علیه ایران هستند و برای خود سپر حفاظتی ایجاد کردند. حتما مسئولان دستگاه دیپلماسی ایران می توانند در این مورد توضیح دهند. تصور من این است که چون چینی ها اطلاع دقیق داشتند که دامنه تحریم ها اضافه خواهد شد، پیشاپیش برای خود سپر حفاظتی ایجاد کردند.
این شرایط که از سه سال پیش برای فروش نفت ایران به چین برای ایران پیش آمده، تا چه حد در اقتصاد داخلی ایران تاثیرگذار بوده است؟ برخی از این قرارداد به عنوان قرارداد ترکمانچای ارزی نام برده اند، به نظر شما تا چه حد این شباهت تاریخی وجود دارد؟
ببینید امروز کشورهای دنیا در درجه اول نگران منافع ملی خود هستند. منافع ملی ایران برای کشورهای دیگر چه چین باشد، چه روسیه باشد و چه هر کشور دیگر، در اولویت های چندم قرار دارد. هیچ کشوری حاضر نیست منافع اقتصادی و منافع ملی خود را فدای منافع ملی کشور دیگری کند که جزء ابرقدرت ها یا کشورهای پیشرفته صنعتی نیست. بازار ایران، می تواند بازار هشتاد میلیونی خوبی برای اقتصاد چین باشد، اما این گونه نیست که چین تمام منافع درازمدت و استراتژیک خود را فدای روابط دربست با ایران کند. به این قیمت که روابط خود را با امریکا، اتحادیه اروپا و سایر قدرت های جهانی خدشه دار کند.
اگر روزگاری ایران نیز در جای چین امروز قرار داشت، ایران نیز به همین صورت اقدام خواهد کرد. یعنی در مرحله اول به منافع ملی خود می اندیشد و بعد بر اساس آن تصمیم گیری می کند. به نظر می رسد چین در راستای منافع ملی خود حرکت می کند که لزوما با منافع ملی ایران منطبق نیست.امیدوارم با نزدیک شدن نوروز اتفاقات خوبی در صحنه جهانی و منطقه ای بیفتد که باعث شود نگاه دنیا به ایران تغییر کند و نیز در تصمیم گیری ها و سیاست گزاری های ایران نیز اتفاقات مبارکی روی دهد که به ایران کمک کند مشکلات را پشت سر بگذارد و سال خوبی را از هر جهت آغاز کند.
تهیه کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/12
نظر شما :