سوریه این بار محکوم می شود؟
مجمع عمومی میدان جدال اعراب با روسیه-چین
دکتر یوسف مولایی، استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل حقوق بین الملل در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی معتقد است وتوی روسیه می تواند مسئله سوریه را به مجمع عمومی بکشاند.
دیپلماسی ایرانی: مجمع عمومی سازمان ملل متحد امروز قطعنامه پیشنهادی عربستان سعودی و پادشاهی قطر درباره سوریه را بررسی خواهد کرد. پس از ناکامی هفته گذشته غربی ها در صدور قطعنامه ای در شورای امنیت ضد سوریه که با وتوی همزمان روسیه و چین مواجه شد، این بار قطعنامه ای به پیشنهاد عربستان و قطر ولی با همان محتوای وتو شده، در مجمع عمومی طرح خواهد شد.
غربی ها امیدوارند از آنجا که در مجمع عمومی هر کشور تنها یک رای دارد و حق وتو نیز برای هیچ عضوی وجود ندارد، قطعنامه ای را به بهانه نقض حقوق بشر در سوریه، ضد دمشق تصویب کنند. البته مصوبات مجمع عمومی سازمان ملل از نقطه نظر اهمیت، فاقد ضمانت اجرائی قطعنامه های شورای امنیت است.خبرهای غیر رسمی از مخالفت اولیه روسیه و چین به طرح مجدد همان قطعنامه قبلی ولی این بار در مجمع عمومی حکایت دارد که سو استفاده غربی ها از ارکان سازمان ملل متحد تلقی می شود.در جای جای پیش نویس قطعنامه کنونی مجمع عمومی که ذیل بند 64 منشور ملل متحد و با رویکرد حقوق بشری تنظیم شده است، نام اتحادیه عرب وجود دارد تا چنین تلقی شود که خود اعراب، دخالت سازمان ملل متحد را در سوریه خواستارند.دیپلماسی ایرانی موضع روسیه در قبال طرح این داستان در مجمع عمومی و مشروعیت حقوقی این مساله را با یوسف مولایی استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل حقوقی در میان گذاشت که متن این مصاحبه را اینجا می خوانید:
طرح مسئله ای مانند مسئله سوریه در مجمع عمومی که در شورای امنیت با وتو مواجه شده است، تا چه اندازه سابقه دارد و بر چه مبنایی است؟
مجمع عمومی بر اساس منشور ملل متحد می تواند در هر موضوعی وارد بحث شود و قطعنامه صادر کند. تنها در مورد موضوعاتی که در شورای امنیت در حال بررسی آن ها است، مجمع نمی تواند به طور همزمان وارد شود. بنابراین به لحاظ حقوقی هیچ منعی ندارد که مجمع وارد این موضوع شود. ممکن است به لحاظ فنی روس ها این طور استدلال کنند که مسئله هنوز در شورای امنیت در جریان است، نمی تواند در مجمع عمومی مطرح شود اما به نظر نمی رسد این مسئله بتواند مانعی برای طرح مسئله در مجمع عمومی باشد. قبلا در اثر استفاده مکرر از حق وتو توسط کشورهای بلوک شرق قطعنامه اتحاد برای صلح به تصویب مجمع رسید. موضوعاتی از قبیل کره شمالی و کانال سوئز و یک مورد هم در مورد افریقا، مجمع عمومی با استناد به قطعنامه اتحاد برای صلح مصوبه ای لازم الاجرا تصویب کند و بر اساس آن عمل کند.
ظاهرا بحثی که عربستان مطرح می کند نیز با اتکا به قطعنامه اتحاد برای صلح است. ماهیت قطعنامه هایی که می تواند در مجمع عمومی صادر شود چگونه است؟ آیا ممکن است در مجمع عمومی قطعنامه ای صادر شود که توسل به زور را لازم الاجرا بداند؟
در گذشته همان طور که اشاره شد، در مورد کره شمالی و کانال سوئز از این قطعنامه استفاده شده است. اما شرایط در آن زمان متفاوت بود. در آن زمان امکان این که شورای امنیت وارد شود و جلسه ای تشکیل دهد وجود نداشت و از این خلاء استفاده شد. الان خلائی وجود ندارد و بنابراین شرایط با آن زمان قابل انطباق نیست. به همین دلیل بعید به نظر می رسد که در آن چارچوب قرار گیرد. یعنی قطعنامه لازم الاجرایی تصویب شود.
به نظر شما روسیه نمی تواند در طرح مسئله در مجمع عمومی مانع ایجاد کند؟
همان طور که گفتم احتمال دارد روسیه استناد کند که به این دلیل که موضوع در دستور کار شورای امنیت قرار دارد، نمی تواند در دستور کار شورای عمومی قرار گیرد و رای و نظر شورای امنیت ارجحیت دارد. اما سابقه چنین مسئله ای در دست نیست تا بتوان پیش بینی کرد که چه اتفاقی خواهد افتاد.
با توجه به بحث هایی که از گذشته در خصوص محدود سازی استفاده از حق وتو در ساختار سازمان ملل مطرح بوده است، به نظر شما آیا ممکن است این مسئله منجر به زنده شدن بحث محدود کردن حق وتو شود و تحولی در این زمینه صورت گیرد؟
این بحث، بحث جدیدی نیست. حداقل از سال 2004 به این طرف، همواره بحث اصلاح ساختار شورای امنیت مطرح بوده است. حدودا هفت، هشت سال است که بحث تغییرات ساختاری در شورای امنیت مطرح است و مدل های مختلفی هم برای این کار مطرح شده است. تا به حال شش پیشنهاد داده شده که مهم ترین آن ها پیشنهاد گروه الف و ب بوده است. بنابراین، بحث تغییر ساختار عملا بحث زنده ای است. اما با توجه به حق وتو و این که پنج عضو دائم باید با هر تغییری در ساختار شورای امنیت موافقت کنند،امکان عملی این کار وجود ندارد.
نکته ای لازم می دانید اضافه بفرمایید؟
این جریان برای تحلیل گران حقوق بین الملل موضوع مهم و قابل توجهی است. باید دید که استدلال روس ها در مخالفت با این مسئله چه خواهد بود. البته روسیه می تواند در مجمع عمومی نیز به عنوان یک عضو مخالفت خود را ابراز نماید اما مانند شورای عمومی نیست که این مخالفت مانع از تصویب قطعنامه شود. با توجه به این که در مجمع عمومی حق وتو نداریم، نمی توان جلوی طرح مسئله ای را گرفت. این که گفته شود که این موضوع در شورای امنیت در حال بررسی است، نمی تواند توجیه خوبی باشد برای این که مسئله در مجمع عمومی بررسی نشود. به نظر می رسد شورای امنیت نیز باید با اجماع به تصمیم برسد که البته رسیدن به این اجماع نیز بسیار بعید است.
بنابراین اعضای دیگر شورای امنیت تمایل دارند که مسئله در مجمع عمومی مطرح شود؟
قطعا؛ بحث این است که سازمان ملل با این ساختاری که دارد، نمی تواند پاسخ مناسبی در حوزه صلح و امنیت بین المللی به دغدغه های جهانی بدهد. خلاءها در چنین فضا ها و شرایطی خود را به آسانی نشان می دهد. ممکن است این مسئله در شکل گیری و یا فعال شدن و یا سرعت گرفتن برخی گفتمان ها تاثیر بگذارد. از طرف دیگر مجمع عمومی همواره محلی برای بیان اراده عمومی در مورد مسائل مختلف بوده است. از این جهت هم از تریبون مجمع عمومی استفاده می شود تا دغدغه های بخشی از جامعه جهانی در آن جا نشان داده شود. در کنار این ها قطعنامه های مجمع عمومی اگر با اکثریت بالایی تصویب شود و تعداد مخالفین بسیار اندک باشد، با این که به لحاظ قانونی قطعنامه های مجمع عمومی لازم الاجرا نیست، اما این به آن معنی نیست که چنین قطعنامه هایی تاثیرگذار نیست.رای بالا به قطعنامه می تواند به عنوان اهرم فشاری بر روسیه و سوریه استفاده شود و بلافاصله تحولاتی در شورای امنیت رخ دهد.
البته ممکن است روسیه برای این که این گونه فشارها را از دوش خود بردارد، به رایزنی هایی بپردازد تا عربستان و دیگر کشورها را متقاعد کنند تا روسیه بحث های دیپلماتیک خود را با آقای اسد ادامه دهد. به هر حال تصویب قطعنامه در مجمع عمومی یک تصمیم تاثیرگذار است؛ حتی اگر لازم الاجرا نباشد.
غربی ها امیدوارند از آنجا که در مجمع عمومی هر کشور تنها یک رای دارد و حق وتو نیز برای هیچ عضوی وجود ندارد، قطعنامه ای را به بهانه نقض حقوق بشر در سوریه، ضد دمشق تصویب کنند. البته مصوبات مجمع عمومی سازمان ملل از نقطه نظر اهمیت، فاقد ضمانت اجرائی قطعنامه های شورای امنیت است.خبرهای غیر رسمی از مخالفت اولیه روسیه و چین به طرح مجدد همان قطعنامه قبلی ولی این بار در مجمع عمومی حکایت دارد که سو استفاده غربی ها از ارکان سازمان ملل متحد تلقی می شود.در جای جای پیش نویس قطعنامه کنونی مجمع عمومی که ذیل بند 64 منشور ملل متحد و با رویکرد حقوق بشری تنظیم شده است، نام اتحادیه عرب وجود دارد تا چنین تلقی شود که خود اعراب، دخالت سازمان ملل متحد را در سوریه خواستارند.دیپلماسی ایرانی موضع روسیه در قبال طرح این داستان در مجمع عمومی و مشروعیت حقوقی این مساله را با یوسف مولایی استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل حقوقی در میان گذاشت که متن این مصاحبه را اینجا می خوانید:
طرح مسئله ای مانند مسئله سوریه در مجمع عمومی که در شورای امنیت با وتو مواجه شده است، تا چه اندازه سابقه دارد و بر چه مبنایی است؟
مجمع عمومی بر اساس منشور ملل متحد می تواند در هر موضوعی وارد بحث شود و قطعنامه صادر کند. تنها در مورد موضوعاتی که در شورای امنیت در حال بررسی آن ها است، مجمع نمی تواند به طور همزمان وارد شود. بنابراین به لحاظ حقوقی هیچ منعی ندارد که مجمع وارد این موضوع شود. ممکن است به لحاظ فنی روس ها این طور استدلال کنند که مسئله هنوز در شورای امنیت در جریان است، نمی تواند در مجمع عمومی مطرح شود اما به نظر نمی رسد این مسئله بتواند مانعی برای طرح مسئله در مجمع عمومی باشد. قبلا در اثر استفاده مکرر از حق وتو توسط کشورهای بلوک شرق قطعنامه اتحاد برای صلح به تصویب مجمع رسید. موضوعاتی از قبیل کره شمالی و کانال سوئز و یک مورد هم در مورد افریقا، مجمع عمومی با استناد به قطعنامه اتحاد برای صلح مصوبه ای لازم الاجرا تصویب کند و بر اساس آن عمل کند.
ظاهرا بحثی که عربستان مطرح می کند نیز با اتکا به قطعنامه اتحاد برای صلح است. ماهیت قطعنامه هایی که می تواند در مجمع عمومی صادر شود چگونه است؟ آیا ممکن است در مجمع عمومی قطعنامه ای صادر شود که توسل به زور را لازم الاجرا بداند؟
در گذشته همان طور که اشاره شد، در مورد کره شمالی و کانال سوئز از این قطعنامه استفاده شده است. اما شرایط در آن زمان متفاوت بود. در آن زمان امکان این که شورای امنیت وارد شود و جلسه ای تشکیل دهد وجود نداشت و از این خلاء استفاده شد. الان خلائی وجود ندارد و بنابراین شرایط با آن زمان قابل انطباق نیست. به همین دلیل بعید به نظر می رسد که در آن چارچوب قرار گیرد. یعنی قطعنامه لازم الاجرایی تصویب شود.
به نظر شما روسیه نمی تواند در طرح مسئله در مجمع عمومی مانع ایجاد کند؟
همان طور که گفتم احتمال دارد روسیه استناد کند که به این دلیل که موضوع در دستور کار شورای امنیت قرار دارد، نمی تواند در دستور کار شورای عمومی قرار گیرد و رای و نظر شورای امنیت ارجحیت دارد. اما سابقه چنین مسئله ای در دست نیست تا بتوان پیش بینی کرد که چه اتفاقی خواهد افتاد.
با توجه به بحث هایی که از گذشته در خصوص محدود سازی استفاده از حق وتو در ساختار سازمان ملل مطرح بوده است، به نظر شما آیا ممکن است این مسئله منجر به زنده شدن بحث محدود کردن حق وتو شود و تحولی در این زمینه صورت گیرد؟
این بحث، بحث جدیدی نیست. حداقل از سال 2004 به این طرف، همواره بحث اصلاح ساختار شورای امنیت مطرح بوده است. حدودا هفت، هشت سال است که بحث تغییرات ساختاری در شورای امنیت مطرح است و مدل های مختلفی هم برای این کار مطرح شده است. تا به حال شش پیشنهاد داده شده که مهم ترین آن ها پیشنهاد گروه الف و ب بوده است. بنابراین، بحث تغییر ساختار عملا بحث زنده ای است. اما با توجه به حق وتو و این که پنج عضو دائم باید با هر تغییری در ساختار شورای امنیت موافقت کنند،امکان عملی این کار وجود ندارد.
نکته ای لازم می دانید اضافه بفرمایید؟
این جریان برای تحلیل گران حقوق بین الملل موضوع مهم و قابل توجهی است. باید دید که استدلال روس ها در مخالفت با این مسئله چه خواهد بود. البته روسیه می تواند در مجمع عمومی نیز به عنوان یک عضو مخالفت خود را ابراز نماید اما مانند شورای عمومی نیست که این مخالفت مانع از تصویب قطعنامه شود. با توجه به این که در مجمع عمومی حق وتو نداریم، نمی توان جلوی طرح مسئله ای را گرفت. این که گفته شود که این موضوع در شورای امنیت در حال بررسی است، نمی تواند توجیه خوبی باشد برای این که مسئله در مجمع عمومی بررسی نشود. به نظر می رسد شورای امنیت نیز باید با اجماع به تصمیم برسد که البته رسیدن به این اجماع نیز بسیار بعید است.
بنابراین اعضای دیگر شورای امنیت تمایل دارند که مسئله در مجمع عمومی مطرح شود؟
قطعا؛ بحث این است که سازمان ملل با این ساختاری که دارد، نمی تواند پاسخ مناسبی در حوزه صلح و امنیت بین المللی به دغدغه های جهانی بدهد. خلاءها در چنین فضا ها و شرایطی خود را به آسانی نشان می دهد. ممکن است این مسئله در شکل گیری و یا فعال شدن و یا سرعت گرفتن برخی گفتمان ها تاثیر بگذارد. از طرف دیگر مجمع عمومی همواره محلی برای بیان اراده عمومی در مورد مسائل مختلف بوده است. از این جهت هم از تریبون مجمع عمومی استفاده می شود تا دغدغه های بخشی از جامعه جهانی در آن جا نشان داده شود. در کنار این ها قطعنامه های مجمع عمومی اگر با اکثریت بالایی تصویب شود و تعداد مخالفین بسیار اندک باشد، با این که به لحاظ قانونی قطعنامه های مجمع عمومی لازم الاجرا نیست، اما این به آن معنی نیست که چنین قطعنامه هایی تاثیرگذار نیست.رای بالا به قطعنامه می تواند به عنوان اهرم فشاری بر روسیه و سوریه استفاده شود و بلافاصله تحولاتی در شورای امنیت رخ دهد.
البته ممکن است روسیه برای این که این گونه فشارها را از دوش خود بردارد، به رایزنی هایی بپردازد تا عربستان و دیگر کشورها را متقاعد کنند تا روسیه بحث های دیپلماتیک خود را با آقای اسد ادامه دهد. به هر حال تصویب قطعنامه در مجمع عمومی یک تصمیم تاثیرگذار است؛ حتی اگر لازم الاجرا نباشد.
نظر شما :