حمایت ایمن الظواهری از مخالفین بشار اسد

انقلابیون سوریه با القاعده همراه هستند؟

۲۴ بهمن ۱۳۹۰ | ۱۳:۴۶ کد : ۱۸۹۷۸۹۳ اخبار اصلی
صادق زیباکلام استاد دانشگاه تهران و تحلیلگر مسائل خاورمیانه در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی ضمن اشاره به حمایت ایمن الظواهری، رهبر القاعده از انقلابیون سوریه معتقد است بدنه اصلی اسلام گرایان سوریه همانند دیگر کشورهای عربی متعلق به گروههای میانه رو است.
انقلابیون سوریه با القاعده همراه هستند؟
 دیپلماسی ایرانی: جریانی که در ده ماه گذشته در سوریه خواب و آرامش را از چشم بشار اسد ربوده است، جدا از جنبش دموکراسی خواهی که در یک سال گذشته در دیگر کشورهای عربی به راه افتاده است، نیست. یعنی موجی که از تونس به راه افتاد و خیلی سریع مرزهای شمال آفریقا را در نوردید، برخلاف تصور بشار اسد به این کشور رسید و ماههاست این کشور را دچار بحران کرده است و هر روز بر ابعاد این بحران افزوده می شود. شاید تصور بشار اسد این بود که مواضع ضد آریکایی و اسرائیلی او و این که سوریه تحت حاکمیت خاندان اسد یکی از اعضای محور مقاومت در مقابل اسرائیل در سالهای گذشته بوده است، برای این حکومت مصونیت ایجاد می کند و از موج اعتراض در امان می ماند. اما به نظر می رسد که این مواضع ضد اسرائیلی هم چندان اصل موضوع را تغییر نمی داد. چه این که پیش از بشار اسد قذافی نیز گرفتار این بحران شده بود و نه تنها حکومت خود را که جان خود را در پی این سیل ویرانگر از دست داده بود و کسی به مواضع ضد غربی او در طی سالها توجهی نکرده بود. به عبارت دیگر این گونه نیست که مردم در کشورهای عربی حاضر باشند خواست اصلی خود یعنی دموکراسی و آزادی را با مواضع ضد غربی و ضد اسرائیلی تعویض کنند. مطالبه اساسی کسانی که در تونس، مصر، لیبی، بحرین، یمن و سوریه به پا خواسته اند دموکراسی، انتخابات آزاد، آزادی مطبوعات، آزادی زندانیان سیاسی، حاکمیت قانون است و نمی پذیرند که چون رژیمی که در دمشق بر سر کار است مواضع ضد آمریکایی، ضد غربی و ضد اسرائیل بود است آن را تحمل کنند که به استبداد و دیکتاتوری ادامه دهد. اصلا به این نحو نیست و مردم سوریه نیز همان خواسته هایی را دارند که دیگر جوامع عربی دارا هستند.

اما چرا در سوریه مسئله پیچیده تر از دیگر کشورها شده است؟ به نظر می رسد این پیچیدگی به این بر می گردد که در مصر، تونس، یمن و لیبی ما شاهد حاکمیت یک اقلیت قومی نبوده ایم. در مصر حسنی مبارک و مجموعه او اقلیت قومی و مذهبی نبودند. در تونس، لیبی، یمن و مراکش هم به همین منوال بود. تفاوت مهم سوریه تفاوت با دیگر کشورهای عربی این است که یک اقلیت قومی مذهبی بر اکثریت حکومت می کند. از جمعیت 22 میلیون نفری کشور سوریه حدود 85 تا 86 درصد آنها سنی مذهب هستند. 14 تا 15 درصد دیگر شامل دروزی ها، شیعیان، مسیحی ها و علوی ها می شوند. البته اقلیت کرد هم هستند که در این جا جزء 86 درصد محسوب می شود.

 از میان این 14 یا 15 درصد اقلیت در سوریه، عمده ترین آنها علوی ها هستند که بین 10 تا 12 درصد از جمعیت سوریه را تشکیل می دهند. به عبارت دیگر 10 الی 12 درصد از این 22 ملیون جمعیت سوریه علوی هستند که حدود2 تا  2.5 ملیون نفر می شوند. مشکلی که در سوریه به وجود آمده است این است که این اقلیت 12 درصدی یا 2 ملیون نفری ظرف 40 سال گذشته قدرت را به طور کامل در سوریه در دست داشته است. به این معنا که اکثریت رهبران سیاسی سوریه، چه درون حزب بعث و یا پست ها و سمت های سیاسی کلیدی علوی ها هستند. اکثریت کسانی که فرماندهی ارتش سوریه را در دست دارند علوی هستند. اکثر مسئولین و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی و پلیس سوریه علوی ها هستند. این اقلیت با اتکاء به ابزار سیاسی، نظامی و امنیتی شبکه قدرتی را در سوریه ایجاد کند و ظرف 40 سال گذشته در قالب حزب بعث اقلیت علوی توانسته است قدرت را برای خود حفظ کند. البته اقلیت علوی فقط بر ارتش و قوای مسلح و نیروهای امنیتی و حزب بعث مسلط نیست بلکه بسیاری از پست های سیاسی هم در اختیار علوی ها است علاوه بر این بخش بزرگی از  اقتصاد سوریه هم در دست علوی ها هست. چرا که اقتصاد سوریه یک اقتصاد دولتی است و علوی ها این اقتصاد را در دست دارند و سنی ها بیشتر در بخش خصوصی اقتصاد سوریه که بخش کوچکی از فعالیت های اقتصادی را در بر می گیرد مشغول هستند.

 بنابراین آنچه ما امروز شاهد هستیم جنگ مذهبی در سوریه نیست بلکه خیزش 86 درصد اکثریت علیه 12 درصد علوی ها است. علت مقاومت بشار اسد و رهبران سوریه این است که این 12 درصد اقلیت علوی به خوبی می دانند که اگر در نبرد کنونی شکست بخورند، همه قدرت را به طور کامل از دست می دهند. یعنی ارتش، حزب بعث، دولت و وزارت خانه ها و به طور کلی همه چیز را ازدست می دهند. از این نظر است که برای حفظ قدرت و حاکمیت خود به صورت خشن به سرکوب مردم می پردازند و 86 درصد اکثریت هم به این نتیجه رسیده اند که هیچ چاره ای ندارند جز این که به سمتدرگیری نظامی بروند. یعنی به هیچ نحوی وحدت و وفاق امکان پذیر نیست چراکه 12 درصد علوی که حاکمیت فعلی را در سوریه در دست دارد، همه چیز را از دست می دهند. البته در میان این 86 درصد اهل سنت، همانند مصر و تونس شاهد جریانات مختلفی هستیم. در حقیقت این 86 سنی یک طیف هستندکه در یک سر طیف جریانات سکولار، لیبرال و متمایل به غرب هستند و در سر دیگرآن جریانات رادیکال اسلام گرا هستند. در میانه این طیف هم اخوان المسلمین سوریه هستند که درست مثل اخوانی های مصر هستند. یعنی همانطور که در مصر و تونس اسلام گرایان طیفی هستند که بخش عمده ای از آنها معتدل و میانه رو هستند، در سوریه نیز بدنه اسلام گرایان متعلق به گروههای میانه رو است و همانطور که جریانات سلفی و جریانات نزدیک به القاعده را در جریانات اسلامگرای مصر و تونس و سایر کشورهای عربی داریم در سوریه هم همینطور جریانات تندرو و رادیکال اسلام گرا دیده می شود. ولی به هر حال بدنه اصلی اسلام گرایان سوریه تفاوت فاحشی با اسلام گرایان مصر و تونس ندارند و ذات جنبش آنها شباهت خیلی زیادی به اخوان المسلمین در مصر دارد.

بنابراین اگر ایمن الظواهری، رهبر القاعده از انقلابیون سوریه حمایت می کند و برضد بشار اسد فراخوان می دهد به این معنا نیست که بدنه اصلی انقلابیون سوریه از گروههای تندرو و بنیادگرای نزدیک به القاعده هستند.

 

( ۱ )

نظر شما :