مجله هفته/ نگاه خریدارانه به مطبوعات

۲۱ بهمن ۱۳۹۰ | ۱۵:۳۵ کد : ۱۸۹۷۷۵۹ اخبار اصلی
در صفحه "نگاه خریدارانه به مطبوعات" که جمعه ها پیش رویتان قرار می گیرد، مقالات و یادداشت های مهم روزنامه های کشورمان را که در طول هفته منتشر شده است از نظر می گذرانیم.
مجله هفته/ نگاه خریدارانه به مطبوعات

قدرت ایران در چیست؟

 

«قدرت صدای انقلاب» عنوان سرمقاله روز شنبه روزنامه تهران امروز است که در آن می‌خوانید: «ایران قدرتمند است» این را حتی دشمنان کشور نیز معترفند ولی قدرت ایران در چیست؟ آیا قدرت ایران در توانایی نظامی و توانمندی بالا در بازدارندگی نظامی است؟ آیا قدرت ایران در موقعیت ویژه ژئوپولتیک و ژئواستراتژیک است؟ آیا در وسعت جمعیتی و گستردگی پهنه سرزمینی است؟ آیا در اقتصاد بزرگ و داشتن ذخایر عظیم نفت، گاز و منابع طبیعی است؟ آیا در نیروی کار ماهر، تحصیلکرده و متخصص زیاد است؟ آیا در رشد علمی و موفقیت در دستیابی به توانمندی‌های عالی علمی است؟ از یک منظر می‌توان گفت که همه این موارد می‌تواند از مولفه‌ها و شاخصه‌های اساسی قدرت باشد که ایران اسلامی نیز برخوردار از آنهاست ولی آنچه وجه تمایز ایران اسلامی به عنوان یک قدرت بزرگ منطقه‌ای و حتی فرامنطقه‌ای است، این است که ایران دارای «صدا» است، ایران در منطقه و جهان دارای حرف و پیام ویژه‌ای است، حرف و پیامی که برخاسته و برآمده از هویت انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) و خلف صالحش حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای است. حرف و پیامی که ملت‌های بسیاری را به وجد آورده و به تعالی رهنمون می‌شود. این ساختار و سازمان هویتی، اعتقادی و ایمانی چیزی نیست که کشورهای دیگر بتوانند مدعی دارا‌ بودن آن باشند‌یا بتوانند با دلارهای نفتی ‌آن را به چنگ آورند و درست از همین‌جاست که همواره در رقابت قدرت نمی‌توانند از پس کاروان ایران اسلامی به راه بیفتند و عقب می‌مانند.

 

پیشنهاد تاسیس ارتش کشورهای اسلامی

 

روزنامه فرهیختگان روز شنبه 15 بهمن در سرمقاله خود، پیشنهاد تاسیس ارتش کشورهای اسلامی را داده و نوشته است: یکی از نتایج بزرگ بیداری ملت‌های مسلمان در کشورهای اسلامی می‌تواند تشکیل ارتش دفاع مشترک یا همان ارتش اسلامی باشد که امکاناتش به اندازه امکانات همه کشورهای اسلامی است. یک نگاه گذرا به وضعیت قدرت برخی از ارتش‌های کشورهای مسلمان نشانگر این است که در صورت به هم پیوستن این نیروها و یگانه شدن آنها، دشمن اسلام، هرکس که می‌خواهد باشد به خود جرأت نمی‌دهد که وارد مواجهه با مسلمانان شود، آنها را تحقیر کند و مثل زالو خون‌شان را بمکد و منابع‌شان را به غارت ببرد و... زیرا مسلمانان قادر خواهند بود با ارتش جهانی خود از هر مسلمانی و هر کشور مسلمانی دفاع تمام کرده و امنیت همه امت‌های اسلامی را تامین کنند. مصر با بیش از ۸۲ میلیون نفر جمعیت و نزدیک به ۵۰۰ هزار پرسنل نظامی در رده شانزدهم دنیا از نظر قدرت نظامی قرار دارد.

 

به نوشته این روزنامه، ترکیه با ۷۹ میلیون نفر جمعیت و ۶۱۳ هزار پرسنل نظامی و ۲۵ میلیارد دلار بودجه نظامی دومین ارتش بزرگ دنیای اسلام است. پاکستان با ۱۸۷ میلیون نفر جمعیت و ۶ میلیارد و ۴۱۰ میلیارد دلار بودجه نظامی همتراز رده پانزدهم قدرت‌های نظامی جهان است. عربستان سعودی با جمعیت بیش از ۲۶ میلیون نفر و بیش از ۲۳۳ هزار پرسنل نظامی در رده بیستم قدرت‌های نظامی جهان واقع شده است. عراق با ۵/۴ میلیارد دلار در رتبه سی‌وپنجم ارتش‌های جهان قرار دارد. امارات متحده عربی با ۷۴۳/۳ دلار، قطر با ۶۳۸/۲، عربستان با ۹۰۳/۱ و... براساس متوسط درآمد سرانه ملی بودجه نظامی دارند (اعداد خیلی دقیق نیستند)، این در حالی است که برخی از این اعداد نسبت به سرانه بودجه نظامی ایران از ۱۳ تا ۳۳ برابر بیشتر است. دشمن شماره یک جهان اسلام یعنی آمریکا با ۷۹۶/۱ دلار حدود ۱۶ برابر و اسرائیل با ۷۳۶/۱ دلار پانزده برابر بودجه نظامی ایران از متوسط درآمد سرانه ملی خود را صرف نیروهای نظامی خویش می‌کنند.

تجمیع توان جغرافیاهای اسلامی، و توان اقتصادی و دیگر امکانات مورد نیاز تشکیل ارتش اسلامی، بزرگ‌ترین قدرت نظامی تاریخ جهان را ثبت خواهد کرد. این قدرت علاوه‌بر تامین نیازهای امنیتی جهان اسلام در آتیه نزدیک، ‌در چشم‌انداز نه‌چندان دور می‌تواند صرف تحقق عدالت در جهان شود.

 

نگاهی حقوقی به تحریم های ضد ایرانی

 

روزنامه حمایت روز یکشنبه در ارزیابی جنبه حقوقی تحریم های ضد ایرانی می نویسد: طیف تحریم-های آمریکایی‌ها علیه ایران از تنوع موضوعی مختلفی برخوردار هستند که شامل تحریم‌های اقتصادی، انرژی، فعالیت‌های هسته ای، موشکی و تسلیحاتی، و حقوق بشر و دموکراسی می‌شوند. نکته دوم توجه به این واقعیت است که از حیث حقوقی این گونه تحریم‌ها خلاف موازین مختلف بین‌المللی هستند.

 

به نوشته حمایت، در موازین بین‌المللی، مستندات مشخصی از جمله نظر دیوان بین‌المللی دادگستری یا نظر تفسیری کمیته حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ملل متحد وجود دارد که صراحتاً اعلام داشته‌اند حتی تحریم‌های بین‌المللی مبتنی بر اعمال اختیارات شورای امنیت سازمان ملل نباید قواعد بنیادین حقوق بشر را نقض کنند. بدین معنا که اگر تحریم‌ها موجب نقض برخی از حقوق اساسی شهروندان تحت تحریم، از جمله حق حیات آنان شود، اقدامات تحریمی مشروعیت حقوقی ندارند. وقتی دست شورای امنیت سازمان ملل به عنوان مسئول حفظ صلح و امنیت بین‌المللی برابر منشور ملل متحد، باز نیست که هر کاری را انجام دهد به طریق اولی این محدودیت در مورد اقدامات یک جانبه کشورها اعمال می‌شود.

 

این روزنامه می افزاید: اعمال محدودیت‌های مختلف در مبادلات مالی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای مختلف جهان، اعمال محدودیت بر رفع نیازهای دارویی و آزمایشگاهی کشور و یا امور آموزشی و توسعه ایران به روشنی حقوق ملت ایران را نقض می‌کند و باعث مزاحمت در مسیر پیشرفت کشورمان می‌شود. از این رو قطعاً خلاف موازین حقوقی است. نکته سوم اینکه در قبال این تحریم‌ها و اقدامات گستاخانه، به جز تدابیر سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و رسانه ای لازم است تدابیر حقوقی دقیقی اتخاذ نمود تا در درجه اول، ابعاد حقوقی خلاف دولت‌های زورگو به بهترین وجه در سطح جهانی تبیین شود و ثانیاً از ظرفیت‌های مختلف بین‌المللی برای مقابله حقوقی با این گونه زورگویی‌های در نقاب تصمیم گیری حقوقی، استفاده مناسب به عمل آید.

 

انتقاد از شیوه بازسازی لحظه ورود امام به وطن

 

سرمقاله روز دوشنبه سیاست روز به نقد عملکرد دولت در بزرگداشت دهه فجر و بازسازی صحنه ورود امام خمینی (ره) به ایران اختصاص داشت. این روزنامه نوشت: شاید بسیاری از مردم آن صحنه را که از تلویزیون جمهوری اسلامی ایران پخش شد، دیده باشند و با نگارنده هم عقیده و هم نظرند. بسیاری از هموطنان هم قطعا با دیدن آن صحنه‌ها از برگزاری چنین مراسمی متالم شده و با خود اندیشیده‌اند که، چرا؟ چرا چنین صحنه‌ای با این فرم و شکل باید بازسازی شود؟ لزوم چنین شکلی از برگزاری مراسم ورود حضرت امام (ره) از برای چیست؟ هدف برگزار کنندگان آن چه می‌تواند باشد؟ با توجه به این که تصاویر زیبا و گویایی از بازگشت تاریخی و سرنوشت ساز حضرت امام (ره) وجود دارد، چرا باید آن گونه بازسازی شود و از تلویزیون هم پخش شود؟ آیا برپا کنندگان آن، عمدی داشتند، یا ندانسته دست به این کار زده‌اند؟ آیا آنها نسبت به بازتاب آن مراسم درافکار عمومی داخلی، خارجی و رسانه‌های معاند و معلوم‌الحالی که به دنبال چنین صحنه‌هایی هستند تا نظام جمهوری اسلامی ایران را به استهزا بگیرند، اندیشه‌ای کرده بودند؟! در ذهن خود به عواقب آن فکر کرده بودند که چه سوء استفاده‌ها و چه تخریب‌هایی به رهبر کشوری که اکنون به عنوان حامی کشورهای انقلابی منطقه مشهور و معروف است، خواهد شد؟ اگر عمدی در کار بوده است و هدفی، این عمد و هدف غیر از تخریب چهره حضرت امام(ره) در افکار و انظار عمومی چه چیز دیگری می‌تواند باشد؟ و اگر هم عمدی در کار نبوده و نیت خیر هم پشت آن وجود داشته است، آیا مسئولین ذیربط و برگزار کنندگان مراسم نباید کمی تعقل و منطق را در اقدام خود بگنجانند که نتیجه آن کار، چنین فضای استهزا و تمسخر نشود؟!

 

در پایان این سرمقاله آمده است: تنها جمله‌ای که می‌توان گفت این است که واقعا باید به اینگونه اقدامات تاسف خورد. همین!

 

میوه‌چینان بیداری اسلامی

 

«بیداری اسلامی و میوه‌چینان» عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی در روز سه شنبه 18 بهمن است که در آن به تحلیل اتفاقات اخیر مصر و صف بندی های سیاسی در این کشور پرداخته شده و آمده است: بافت اجتماعی مصر، سابقه گروه‌های غیراسلامی در جامعه مصر، نفوذ غرب در این جامعه، ماهیت فکری سلفی‌ها که در عملکرد آنها به ویژه در جایگاه قانون‌گذاری و مسئولیت‌های سیاسی ظاهر خواهد شد و از همه مهم‌تر توقعات انقلابیون مصری که در زمینه‌های مختلف بسیار بالاست، اقتضائاتی دارد که اگر رهبران اخوان المسلمین نتوانند آنها را درک نموده و به موقع برآورده کنند، خطری که در کمین است انقلاب نوپای مصر را تهدید خواهد کرد. این، خطری است که سایر کشورهای انقلاب کرده عربی را نیز تهدید می‌کند. اکنون سلفی‌ها در شکل و شمایل گوناگون درحال نفوذ در نظام‌های حکومتی این کشورها هستند و از شرایط خاص حاکم بر جوامع انقلاب کرده سوءاستفاده می‌کنند. قدرت‌های استعماری و سلطه گر غربی نیز با درک همین واقعیت، به صورت پنهانی از سلفی‌ها حمایت می‌کنند تا در موقع مقتضی بتوانند از آب گل آلود شده در اثر برخوردهای افراطی و تفریطی، ماهی مقصود را بگیرند و این انقلاب‌ها را مصادره نمایند و به مسیری که خود می‌خواهند هدایت کنند.

 

جمهوری اسلامی می نویسد: این واقعیت‌های غیرقابل انکار، وظیفه کسانی را که برای حمایت از موج بیداری اسلامی و گسترش آن مسئولیت‌هائی برعهده گرفته‌اند، سنگین می‌کند. آنها باید بدانند که با نشست و برخاست‌ها نمی‌توان به جایی رسید. کسانی که برای این موج "بیداری اسلامی" نام و عنوان "بهار عربی" را در نظر گرفته اند، بی‌صبرانه در انتظار فصل میوه چینی هستند تا با ترفندهای عملی خود، میوه‌ها را به سبدهای خود سرازیر کنند. 

 

شعار «نه شرقی نه غربی» فراموش نشود

 

«پیراهن عثمان و جنگ رومیزی» عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری در روز سه شنبه است که در آن گوشزدهایی درباره سیاست خارجی کشور در هنگامه تحریم ها مطرح شده است: مبادا شعار جنگ ایران با غرب باعث شود شعار اصولی جمهوری اسلامی مبنی بر «نه شرقی، نه غربی» فراموش شود و ایران به دامن کشورهای بلوک شرق، پناه برد تا هر زمان که آنها اراده کنند به عنوان وجه المصالحه قرار گیرد. در آشفته بازاری که ظرف چند هفته گذشته حول حمله احتمالی به ایران راه افتاده است، انتقاداتی هم به باغ ملی وارد است! اگرچه دستگاه دیپلماسی و دولت تحرکاتی داشته اند اما قیاس فعالیت دیپلمات های ایرانی با دیپلمات های غربی، باعث طرح گلایه از کم تحرکی وزارت امور خارجه می شود. مسئولین تهران باید بدانند میتوکرونیگ، مشاور ویژه پنتاگون، درباره دلا یل بحث حمله به ایران می نویسد «یک ایران هسته ای و مقتدر، آزادی عمل ایالا ت متحده را در خاورمیانه محدود می کند و دست های واشنگتن بسته می شود.»

 

درباره موافقت نامه مشعل و عباس

 

محمدعلی سبحانی در سرمقاله ای که 18 بهمن برای روزنامه شرق نوشته، توافق حماس و دولت خودگران را برای نخست وزیری محمود عباس «گامی در مسیر وحدت ملی» دانسته و گفته است: در آینده نزدیک، تمامی گروه‌های فلسطینی در قاهره در اجلاسی شرکت کرده و توافقات مشعل و عباس که مناسب است از آن به عنوان موافقت‌نامه «وحدت ملی» یاد شود را تایید خواهند کرد و در این صورت پس از ده‌ها سال، یک سند ملی جدید که همه ملت فلسطینی به آن پایبند خواهند شد، مورد قبول قرار خواهد گرفت؛ سندی که می‌تواند مبنایی برای همکاری مشترک همه نیروهای فلسطینی باشد. آنانی که از آنها با عنوان مقاومت یاد می‌شود و دیگرانی که به طرفداران صلح با اسراییل معروف شدند. نفس امضای قرارداد مهم است اما در صورت عملی شدن آن، تاثیراتش در میان فلسطینی‌ها و در تحولات منطقه و جهان عرب بسیار مهم‌تر خواهد بود.

 

سبحانی افزوده است: حماس و فتح و سایر نیروهای فلسطینی از دو طرف طرفداران مقاومت و هواداران صلح با اسراییل از نزدیک شاهد تحولات یک‌ساله اخیر جهان عرب بوده‌اند. آنها تحولات در مصر و سوریه را بهتر از هر جهت خارجی دیگر درک کرده‌اند. حماس همراهی مردم فلسطین و جهان عرب با مردم سوریه را مشاهده و درک کرده است و بدون شک برای آنها همراهی با مردم سوریه بااهمیت‌تر است و منافع آینده خود را در همراهی با آنان جست‌وجو می‌کنند. از طرفی سقوط حسنی‌ مبارک و شکل‌گیری دولت مردمی در مصر امکان فعالیت حماس در مصر را افزایش داده است و حماس همراهی نیروهای انگیزه‌دار و پیروز صحنه سیاسی جهان عرب را ترجیح می‌دهد؛ نیروهایی که تاکنون مصر، لیبی، تونس، یمن و سوریه را درنوردیده‌اند و فعالان دموکراسی‌خواهی که همه دولت‌های عرب را به انفعال کشیده‌اند.

 

ممیزی و تاریخ‌سازی حریم و حدودی نمی‌شناسد

 

احمد مسجدجامعی در سرمقاله روز چهارشنبه روزنامه شرق با عنوان «حکایت یک تصویرسازی» به انتقاد از برخی حرکت های تبلیغاتی در دهه فجر امسال پرداخته و نوشته است: در سال‌های پس از انقلاب، کم و بیش شاهد نوعی تاریخ‌نگاری توسط برخی اشخاص بوده‌ایم که براساس قداست خود به بیان وقایع پرداخته‌اند. گاه نام‌هایی حذف شده و بعضا مطالبی ناگفته مانده و شاید وقایعی هم اضافه شده یا حداقل از حاشیه‌ها به متن راه یافته باشد. اگر به نخستین عکس‌های ورود امام راحل به ایران توجه کنیم، هرساله کم و بیش شاهد حذف برخی از چهره‌های پیرامونی هستیم. این حذف عموما با تعبیر منقول از امام ناسازگار است که گفته‌اند تاریخ درست آن است که عین واقعیت باشد.

 

مسجدجامعی افزوده است: سال‌ها پیش در جلسه‌ای با حضور یکی از وزرای پیشین ارشاد بحثی بود که نامه امام به شاه حذف یا به تعبیر خودشان ویرایش شود؛ یعنی نوشته مرحوم امام محترمانه تغییر داده شود، در حالی‌که واقعیت تاریخی از وجود چنین نامه‌ای با چنان عباراتی حکایت می‌کند و نمی‌دانم بالاخره چه شد؟ در اوایل انقلاب کتاب‌هایی چاپ می‌شد که در آن اعلامیه‌های بزرگان درباره حرکت انقلاب‌ اسلامی درج شده بود و در چاپ‌های بعدی جای برخی نام و نامه‌های قبلی، فضایی سفید جایگزین می‌شد. ظاهرا روند ممیزی و تاریخ‌سازی حریم و حدودی نمی‌شناسد و اگر تا دیروز اطرافیان و همراهان امام راحل حذف می‌شدند به نظر می‌رسد که امروز برای ساختن تصویر دیگری از ایشان هم تلاش‌هایی در جریان است. در این تصویر، زمان به عقب برمی‌گردد و این بار امام با هواپیمای ایران به وطن می‌آید. در کنار ایشان دیگر خلبان فرانسوی که امام دست او را گرفته بود، نیست. فرزند و یادگار امام، که در پشت‌سر بودند، دیده نمی‌شود. انبوه مردم و رجال دینی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و بزرگان ادیان رسمی کشور را در فرودگاه نمی‌بینیم...


نظر شما :