کنفرانس امنیتی مونیخ برگزار شد؛
تلاشی برای صلح یا زمینه سازی برای جنگ؟
دیپلماسی ایرانی: کنفرانس امنیتی مونیخ امسال نیز همانند سال گذشته در ماه فوریه در شهر مونیخ آلمان برگزار شد. این کنفرانس امسال از ۱۴ تا ۱۶ بهمن ماه با حضور نمایندگان بیش از ۶۰ کشور جهان تشکیل شد. در کنفرانس امسال شرکت کنندگان عمدتا در سطوح مختلف وزرای خارجه و دفاع شرکت کردند، اما نمایندگانی در سطوح دیگر نیز حضور داشتند. به عنوان مثال از امریکا در کنار وزیر دفاع و وزیر خارجه سه سناتور نیز حضور داشته، همچنین هنری کسینجر، دیپلمات کهنهکار امریکایی هم در کنار دیگر اعضا در این جلسه شرکت کرد. رییس بانک جهانی، راسموسن دبیر کل ناتو، کمیسرعالی اتحادیه اروپا و چندین رییس جهمور نیز به این کنفرانس دعوت شده بودند.
سابقه این کنفرانس به سال تاسیس آن در سال ۱۹۶۲ بر میگردد که توسط یکی از نظامیان سرشناس آلمانی بنیانگذاری شد. این کنفرانس در ابتدا با نام کنفرانس امنیتی بینالملی بود و سپس به کنگره دفاعشناسی تغییر نام داد و در ادامه نام فعلی را بر خود گرفت.
کنفرانس امنیتی مونیخ (MSC)هرساله تشکیل شده و در هر کنفرانس موضوعات متناسب با مسایل مبتلابه جهانی در آن سال مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. امسال دستور جلسه متعدد و متنوع بود، اما چند محور از رئوس اصلی بود که توجه شرکتکنندگان و ناظران بینالمللی را به خود جلب کرده بود.
1. تحولات در کشورهای شمال افریقا و خاورمیانه؛
کنفرانس امسال تحتتاثیر بیداری اسلامی و یا بهار عرب نیز بوده است. اگرچه آنها در سال گذشته نیز در کنفرانس امنیتی مونیخ به آن پرداخته بودند، اما امسال نیز برای زیر ذرهبین گذاشتن تحولات در کشورهای شمال افریقا و منطقه خاورمیانه تاکید زیادی شد. به طور کلی نگرانی شرکتکنندگان غربی از تاثیر تحولات منطقه بر امنیت متحدین غربی به ویژه در خاورمیانه بر امنیت اسراییل بوده است.
2.برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران؛
در توضیح مسائل مطرح شده درباره مسئله هستهای ایران در این کنفرانس باید گفت که در این کنفرانس نیز مانند همیشه شرکتکنندگان عمدتا بر همان جملات کلیشهای تاکید کرده و از پیشرفت هستهای جمهوری اسلامی ایران ابراز نگرانی کردند. تا کید همیشگی کشورمان بر صلح امیز بودن فعالیت های هسته ای و نظرات هیاتی که اخیرا از سازمان انرژی هستهای از وین به تهران آمده بودند و با رضایت بیشتری بازگشتند و امادگی ایران برای پذیرش مجدد هیات موضو عاتی بودند که تعمدا از سوی غربی ها نادیده گرفته شدند.
3. مذاکرات امریکا و روسیه بر سر ساخت سپردفاع موشکی مشترک؛
که ساخت آن متوقف شده و کنفرانس درصدد پیداکردن راهحلی بود تا این مذاکرات ازسر گرفته شود. در ارتباط با سپردفاع موشکی به نظر میرسد که اختلاف میان روسها و امریکا به طور مشخص در ارتباط با استقرار سپر دفاع موشکی و سامانه سپر دفاع موشکی در نقاط مختلف اروپا همچنان پابرجاست. لاوروف به صراحت در حاشیه این کنفرانس اعلام کرد که پیشرفت جدی در مذاکرات روسیه و ناتو اتفاق نیفتاده است. این امر نشان دهنده آن است مذاکراتی که در این راستا انجام شده کماکان مورد رضایت روسها نبوده و روند اوضاع در ارتباط با مذاکرات روسیه و امریکا پیرامون سپردفاع موشکی مشترک همچنان در بنبست قرار گرفته است
4. جابجایی قدرت در عرصه جهانی ؛
بدین معنا که اولویتهای سیاسی امنیتی و خارجی امریکا تغییر کرده و توجه بیشتری به آسیا و حوزه اقیانوس آرام کرده است. به عبارت دیگر این کنفرانس استرتژی امریکا و نگاه جدید امریکا به چین که بیش از هر زمان دیگر یک استراتژی دفاعی است را مورد بررسی قرار داد. همچنین کنفرانس مونیخ با توجه به نگاهی که امریکا به چین به عنوان تهدید نظامی دارد، عواقب این نگاه را بر امنیت حوزه اروپا نیز مورد بحث و بررسی قرار داد. به نظر میرسد که اروپا نگران این است که با جابجایی این قدرت و چرخش امریکا به سوی آسیا و حضور یکجانبه امریکا در شرق آسیا و در همسایگی چین سبب خواهد شد که از یک سو اهمیت امنیتی اروپا برای امریکا کاهش پیدا کند و از سوی دیگر اروپاییها نیز از قافله بازار آسیا دور بمانند. برهمین اساس یکی از دیپلماتها قدیمی آلمانی تاکید کرده بود اینک زمان آن است که اروپا سیاست مستقل و فعال برای آسیا تدوین کند و در این خصوص دنبالهروی امریکاییها نباشد. همچنین در بحث استراتژیهای امریکا مطرح شد که امریکا به تنهایی و خارج از تحولات و فعالیتهای ناتو در کشورهای مورد نظر و یا کشورهای هدف حضور داشته است که کلید آن نیز با سفر باراک اوباما به استرالیا زده شد. با اعلام حضور نیروهای نظامی امریکا در استرلیا و سپس مانور مشترک امریکا و ویتنام در دریای چین چینیها آن را تهدیدی مستقیم علیه خود قلمداد کردند.
5. اثرات کاهش بودجه نظامی بر ماموریت های ناتو؛
یکی دیگر از مسایلی که مطرح شد در ارتباط با ناتو بود. در ناتو از یک سو بحث کاهش هزینههای نظامی امریکاییها مطرح است و امریکاییها نیز به صراحت مطرح کردند که مانند گذشته قادر نخواهند بود هزینههای زیادتری را در ارتباط با ناتو پرداخت کنند. به عبارت دیگر دست و دلبازیهایی که در گذشته داشتند همچون پرداخت حدود ۷۰ تا ۷۵ درصد از هزینههای جاری ناتو با کاهش هزینههای نظامی امریکا، این کشور مجبور خواهد شد که سهم خود را در ناتو تقلیل دهد که چنین امری طبیعتا بر ماموریتهای ناتو اثرگذار خواهد بود. از سوی دیگر کشورهای دیگر عضو ناتو گر چه رسما اعلام نمی کنند اما بر این باورند با توجه به اولویتهایی که در کشورهای خود دارند، نباید در افغانستان بیش از این هزینه کنند. بنابراین این موضوع نیز تبدیل به چالشی برای کشورهای عضو ناتو شده است و در ماه آوریل آینده اجلاس سران ناتو که در بخارست پایتخت رومانی تشکیل میشود به این موضوع خواهند پرداخت که بحران پیش آمده در فراروی ماموریتهای ناتو با توجه به تاثیر بحران اقتصادی و کاهش بودجه نظامی امریکا و اثرات این کاهش بر ماموریتها ناتو مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
همچنین در حاشیه این کنفرانس دیدارها و مسایل مختلفی مطرح شد که بحران سوریه محور اصلی ان بود. غربیها سعی میکردند با طرح مساله سوریه و ارتباط آن با وتوی اخیر چین و روسیه مسایل کنفرانس را جهت دهند و افکار عمومی را به این سمت جلب کنند که دفاع چین و روسیه در سازمان ملل از سوریه دفاع از کشتار مردم توسط حکومت دمشق است و این خط سیری بود که غربیها با محکوم کردن چینیها و روسها در حاشیه کنفرانس مونیخ پیگیری کرده و سعی میکردند تا افکار عمومی را متقاعد کنند که چینیها و روسها با این وتو دست بشار اسد را برای کشتن بیشتر مردم باز گذاشتهاند.
در پایان باید اضافه کرد گرچه نتایج این کنفرانس برای هیچ کشوری لازمالاجرا نیست، اما در عین حال برگزار کنندگان کنفرانس سعی داشتند برای کمرنگ کردن انتقاد ات مطروحه از سوی نهادهای حقوق بشری و سازمانهای غیردولتی و مستقل مبنی بر این که اینگونه اجلاسها محلی است برای اینکه از صلح دم بزنند، اما برای جنگ فضا سازی کنند برای اینکه چنین انتقادهایی کمتر شود، تلاش کردند تا با دعوت از چند سازمان به ظاهر مستقل و صلحدوست نشان دهند که کنفرانس امنیتی مونیخ آن چیزی نیست که معترضین گفتهاند. اما واقعیت این است که معترضین در بیرون از کنفرانس صدای خود را به گوش همه رساندند و تمامی خبرگزاریهای مستقر در محل اجلاس شعارها و بیانیه آنها را انعکاس دادند. آنها بر این باورند که برگزاری اینگونه اجلاسها علیرغم آنکه صحبت از همکاری و تعامل و صلح میکند، اما در حقیقت اجلاسیههایی است برای بسترسازی جنگ و حمله به کشورهای بیدفاع.
نظر شما :