بشار از فرصت پیش آمده استفاده می کند؟

سوریه، پس از وتوی روسی- چینی

۱۶ بهمن ۱۳۹۰ | ۱۷:۵۸ کد : ۱۸۹۷۶۱۷ اخبار اصلی
محمد عطایی، تحلیلگر امور خاورمیانه، در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی، به وتوی قطعنامه علیه سوریه در شورای امنیت پرداخته و آن را فرصتی برای بازگرداندن پرونده این کشور به چارچوب سوری و عربی و زمینه ساز گفتگو میان بشار اسد و سران مخالفان می داند.
سوریه، پس از وتوی روسی- چینی
دیپلماسی ایرانی: وتوی قطعنامه ضد سوریه در شورای امنیت، ضربه ای سنگین به اپوزیسیون اسد و متحدان خارجی آن به شمار می رود. دومین وتوی مشترک روسی-چینی، امیدهایی را که اپوزیسیون به بین المللی ساختن بحران و هموار کردن راه دخالت نظامی در سوریه داشت به یاس بدل کرد.

ناکامی این قطعنامه که خواستار کناره گیری رئیس جمهوری سوریه بود، حکومت اسد را وارد مرحله تازه ای از رویارویی با مخالفان می کند. از این نقطه به بعد، باید دید دو طرف با شکاف پر نشدنی درون شورای امنیت چگونه برخورد کرده و موضع سرسختانه موسکو و پکن را چگونه در محاسبات خود لحاظ خواهند کرد.

از اواسط تابستان به این سو، گروه های مخالف حکومت به شکل فزاینده ای به استفاده از روش های خشونت آمیز و حملات مسلحانه علیه ارتش و مراکز دولتی روی آورده اند. به موازات سرکوب معترضان توسط نیروهای امنیتی، حملات ارتش آزاد سوریه و تحرکات گروه های مسلح در نقاط مختلف این کشور اوج گرفته است. روشن است که شورای ملی سوریه، به عنوان بزرگترین چتر سیاسی مخالفان رژیم، و ارتش آزاد که در نقش جناح نظامی آن ظاهر شده است، بر روی عملیات مسلحانه علیه ارتش سوریه و حمایت غربی از آن حساب ویژه ای باز کرده است.

درست است که این اقدامات مسلحانه در رفتار رژیم سوریه و سرکوب های آن ریشه دارد، اما دلایل توسل مخالفان به خشونت فراتر از این مساله بوده است. در سایه ناکامی اپوزیسیون در رساندن اعتراض ها به فراگیری و وسعت لازم برای سرنگون ساختن بشار اسد، شورای ملی سوریه در صدد برآمده تا ضعف سیاسی و ناتوانی خود در بسیج نیروهای اجتماعی را با پشتیبانی از ارتش آزاد و ایجاد چالش نظامی برای حکومت جبران کند. به این ترتیب در حالیکه اپوزیسیون ادعای صلح آمیز بودن اعتراض ها را دارد، بیشتر رهبران مخالفان در خارج سوریه، بویژه شورای ملی، به مسلحانه شدن اعتراض ها و رهبری ارتش آزاد در میدان تن داده اند.

این در حالیست که اعضای شورای ملی سوریه بیش از آنکه وقت و توان خود را صرف ارتباط گرفتن با گروه های فعال در جامعه مدنی و جوانان معترض در گوشه و کنار سوریه بکنند، در حال رایزنی با مقامات خارجی و سفر از این پایتخت به پایتخت دیگر بوده اند. تصور آنها این است که با استفاده از امکانات عربی و غربی، ارتش آزاد و گروه های مسلح وابسته به آن خواهند توانست  کنترل بخش هایی از کشور را در دست گرفته و سپس با حمایت غربی و عربی پایگاهی در داخل کشور برای سازمان دهی و تسلیح سربازان و افسران فراری ایجاد کنند. این همان سناریوی ایجاد یک «بنغازی» و سرنگونی برق آسای بشار اسد به شیوه لیبی است که در میان برخی رهبران مخالف محبوبیت خاصی دارد.

قطعنامه اخیری که با هماهنگی غرب و شیخ نشین های خلیجی تهیه شده بود، می توانست گامی در این راستا باشد. این قطعنامه بر خشونت نظام سوریه، بدون اشاره به اعمال خشونت بار مخالفان، انگشت می گذاشت و در صدد بود عدم اجماع در داخل سوریه بر سر برکناری بشار اسد را با اجماع شورای امنیت و فشار بین المللی جبران نماید. اما مخالفت موسکو و پکن مانع از ایجاد این اجماع و مشروعیت بین المللی از کانال شورای امنیت برای اقدامات مسلحانه ارتش آزاد سوریه شد.

در عین حال ناکامی این قطعنامه، فرصتی دوباره برای جستجوی راه حلی سیاسی برای بحران سوریه فراهم آورده است. روزها و هفته های آینده نشان خواهد داد که بشار اسد و مخالفان وی از این فرصت چگونه سود خواهند جست. آیا اسد وتوی روسیه و چین را چراع سبزی برای ادامه سرکوب تفسیر کرده یا آنکه با فاصله گیری از رویکرد امنیتی، از این فرصت تازه برای گفتگو با رهبران مخالف استفاده خواهد کرد؟ در سوی دیگر ماجرا باید دید تا چه اندازه شکست قطعنامه دیروز، اپوزیسیون چند پاره سوری را به مرور اشتباهات ماه های گذشته اش و بازبینی محاسبات خود در قبال نظامی شدن «انقلاب» این کشور وا خواهد داشت. تردیدی نیست که سوریه وارد دوره ای مبهم و هراسناک شده است. تا زمانی که حکومت و مخالفان به قدرت و نفوذ یکدیگر اعتراف نکرده و حاضر به تغییر سیاست های خود نشوند، بعید به نظر می رسد که راه خروج از این حمام خون نزدیک باشد.

 

نظر شما :