مجله هفته/ نگاه خریدارانه به مطبوعات
صادرات نفت به اروپا را متوقف کنیم
روزنامه کیهان روز شنبه هشتم بهمن در ستون یادداشت روز خود به موضوع پیشنهاد برخی نمایندگان مجلس درباره بستن شیرهای نفت به اروپا پرداخته و نوشته است: همانگونه که از سوی بعضی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی مطرح گردیده است، ایران می تواند همین الان اعلام کند که قراردادهای خود با اروپا را لغو می کند در این حالت ممکن است لغو قرارداد را مستلزم به پرداخت غرامت از سوی ایران بدانند اما باید توجه داشت که بیانیه تحریم ابتدا از سوی اتحادیه اروپا صادر شده است بنابراین اگر کشورهای اروپایی خریدار نفت ایران، تصمیم اتحادیه را قبول ندارند باید مخالفت خود را رسما اعلام کنند و اگر با آن مخالف نیستند که اقدام ایران مقابله به مثل تلقی شده و نه تنها مستلزم پرداخت غرامت نیست بلکه طرف های اروپایی باید به ایران به علت تصمیم به لغو یکجانبه قرارداد غرامت بپردازند.
این روزنامه می افزاید: از سوی دیگر، درآمدی که از افزایش قیمت نفت نصیب ایران می شود بسیار فراتر از غرامت احتمالی خواهد بود، ضمن آن که جمهوری اسلامی ایران با پیش دستی سریع در قطع صدور نفت به اروپا با یک تیر دونشان زده است. هم پرستیژ خود را به رخ دشمن کشیده و هم هزینه سنگینی را به تحریم کنندگان تحمیل کرده است. آنگاه همه خواهند فهمید که اقدام کدام طرف مقتدرانه و درخور تحسین است. بهترین روش برای ایران این است که مجلس شورای اسلامی در یک اقدام فوری- با تهیه طرحی سه فوریتی- دولت را مکلف به توقف صادرات نفت به کشورهای امضاکننده تحریم اتحادیه اروپا بنماید. مجلس در هر کشوری، نهاد واسطه مردم و حکومت به حساب می آید و وجه مردمی آن از وجه حاکمیتی آن پررنگ تر است از این رو اقدام مجلس ایران یک اقدام ملی به حساب می آید و بازتاب دهنده عزم ملت ایران نیز خواهد بود. دولت جمهوری اسلامی با اجرای فوری این مصوبه وجه حاکمیتی را به نمایش بگذارد و این به خودی خود این نکته را اثبات می کند که «ایستادن در برابر فشار غرب» یک مسئله جناحی و یا بخشی از حاکمیت نیست بلکه همزمان مسئله ای ملی و حاکمیتی است و از قضا فشار غرب، به وحدت داخلی ایران و عملیاتی شدن نگاه مخالف غرب در ایران می انجامد.
امیدواریم دولت همت کند
روزنامه رسالت روز شنبه در سرمقاله خود به کوتاهی دولت در رسیدگی به اوضاع ارز و سکه پرداخته و با بررسی شایعات و گمانه های موجود درباره ریشه های این بحران می نویسد: بیم آن می رود که در دولت دهم نیز نگرانی سلب خدمت ، موجب شود برخی از دولتمردان بیش از آنکه خود را وقف خدمت به مردم و انجام مسئولیت های محوله کنند و بیش از آنکه در آستانه برگزاری انتخابات مجلس ، در اندیشه تامین آرامش جامعه و تامین معیشت مردم و جهاد اقتصادی باشند ، دغدغه انتخاباتی و حمایت از همگروهی ها ، فرصتهایشان را به خود اختصاص دهد و برگزاری جلسات با ستادهای انتخاباتی آنان را از توجه به مشکلات مردم باز دارد .
این روزنامه به دولت توصیه می کند: امیدواریم دولت همت کند در این شرایط که گرگ های جهانی برای پاره کردن ملت ایران دندان طمع تیز می کنند و هر روز با یک توطئه می خواهند در سر راه حرکت رو به شتاب سرعت انقلاب اخلال کنند، رئیس دولت به سوگند خود در صیانت از نظام و استقلال سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی و حراست از مرزها عمل کند و دو سال پایان کار خود را با یک رکورد خوب از خدمت به ملت و انقلاب سپری نماید.
ایران در پیچ تاریخی
مهدی محمدی روز دوشنبه در روزنامه کیهان به موضوع تحریم انتخابات مجلس از سوی گروه های اصلاح طلب پرداخته و این رویکرد را همسو با غرب خوانده و نوشته است: مجموعه ارزیابی ها نشان می دهد اصلی ترین عاملی که جریان فتنه را به سمت تحریم انتخابات سوق داد این بود که این جریان بیش از آنکه یک نیروی سیاسی در فضای داخلی کشور باشد، بازوی اجرای درخواست های غرب در فضای داخلی ایران است و بنابراین پاسخ دهی به نیازهای راهبردی غرب برای آن نسبت به تعقیب هر هدف دیگری اولویت دارد.
نویسنده می افزاید: نیاز راهبردی امروز غرب در قبال ایران چیست؟ انبوهی از شواهد وجود دارد که نشان می دهد غربی ها بسیار نگرانند که ایران پیچ تاریخی فعلی را با موفقیت طی کند و با بسط الگوی خود به سراسر منطقه وارد دوران بی پایانی از مصونیت و برتری راهبردی شود بنابراین اولویت شماره یک غرب اکنون این است که ایران در همین پیچ متوقف شود و برای این منظور هیچ چیز برای غربی ها مهم تر از آن نیست که صحنه انتخابات مجلس در ایران آنقدر خلوت باشد که ایران توان الگودهی به انقلابیون منطقه را نداشته باشد.
جریان اصلاح طلب از آنجا که بالکل مسلوب الاختیار است و باید هر طور شده اوامر واصله از بیرون را مو به مو اجرا کند، انتخابات را تحریم کرد، از جمله به این دلیل که آمریکا به کاهش مشارکت در انتخابات نیاز جدی دارد و طبعا سران و عوامل فتنه نمی توانند نسبت به این درخواست اربابان خود بی تفاوت باشند. در واقع خیانت تقلب در سال 88 با خیانتی بزرگتر به نام تحریم در پیوند کامل با راهبرد طرف خارجی تکمیل شده است بنابراین تا همین جای کار کافی است که بتوان نتیجه گرفت اصلاح طلبی به معنای مصطلح کلمه به ضد انقلاب پیوسته و دیگر یک نیروی سیاسی درون نظام نیست.
درباره انتقادناپذیری اصول گرایان
روزنامه ابتکار دهم بهمن ماه در سرمقاله ای به انتقاد از انتقادناپذیری اصولگرایان پرداخته و نوشته است که گروههای مختلف این اردوگاه، چندان توجهی به مسئله "تحزب" نداشتهاند و برخی از این گروهها هنوز از قرار گرفتن در زیر تابلوی حزبی امتناع میکنند.
به نوشته این روزنامه، افراد و گروههایی از این جناح، در شکایت از احزاب مطبوعات و رسانههای منتقد، ید طولایی دارند. انتقادات بیشتر چهرهها ی این جناح از برخورد با مطبوعات، تنها زمانی اتفاق افتادهاست که رسانههای نزدیک به خودشان، در معرض تهدید وشکایت قرار گرفتهاند.
ابتکار می نویسد: در چند سال اخیر، انتقادات این گروهها از همدیگر در زمانی اتفاق افتادهاست که چشم رقیب اصلاحطلب را دور دیدهاند و البته، بزرگان این جناح، بارها بر این موضوع تاکید کردهاند که این انتقادات، تا زمانی حق مطرح شدن دارد که حریف سیاسی دیرینه در میدان نباشد. حتی، گاهی نیز اعلام کردهاند: انتقادات تا جایی مجاز است که موجب استفاده حریف نشود. مثلا؛ در نگاه این گروه، انتقاد به وضعیت معیشت مردم، تنها به شرطی مجاز است که حریف از آن بهرهای نبرد. به نظر میرسد، اصولگرایان در بیان انتقاد، بیش از حد به چیزی به نام"مصلحت" میاندیشند. درحقیقت، موضوع مورد انتقاد، چندان محلی از اعراب ندارد؛ مثلا، فشار اقتصادی وارده بر مردم، خود به تنهایی شرایط لازم برای ابرازبه عنوان یک انتقاد را ندارد، بلکه به رقیب یا دشمنی مشترک وابسته است.
مرغ عربی تنها یک پا دارد
روزنامه خراسان روز دوشنبه 11 بهمن تحلیلی از وضعیت سوریه به دست می دهد و گسترش درگیری ها در این کشور را زمینه ساز ورود شورای امنیت به قضیه می داند. این روزنامه می نویسد: قطر و عربستان بهتر از هرکسی می دانند که مدل یمن، حداقل در شرایط کنونی سوریه شدنی نیست. سوریه در ماه های گذشته قدم به قدم با طرح اتحادیه عرب به پیش آمده بود. بشار اسد شرایط فوق العاده کشور را پس از ده ها سال لغو کرد. ناظران اتحادیه عرب را پذیرفت. 5 هزار معترض را آزاد کرد و از اصلاح در قانون اساسی این کشور خبر داد. هفته گذشته کار آنچنان به سامان شده بود، که عدنان منصور، وزیر خارجه لبنان، پیشنهاد داد تعلیق حضور نماینده سوریه در جلسات اتحادیه عرب لغو شود. اما ناگهان همه چیز به هم خورد. اتحادیه عرب درباره سوریه دچار اختلاف شد. یک روز پس از تمدید فعالیت ناظران، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، 50 نماینده خود در هیئت ناظران اتحادیه عرب را به کشورهایشان بازگرداندند. گویی کسی به دنبال بازگشت آرامش در سوریه نیست. مرغ عربی تنها یک پا دارد و اعراب منطقه تنها با رفتن بشار اسد آرام می گیرند. قطر و عربستان، در اقدامی خارج از توافقات اتحادیه عرب، پیش نویس قطعنامه ای را بوسیله مراکش به شورای امنیت ارائه دادند که روسیه آن را "گذر از خط قرمزها" اعلام کرده است. به نظر می رسد که پس از عدم امکان تحقق مدل های لیبی و یمن در سوریه، مخالفان بین المللی و منطقه ای بشار اسد به دنبال مدل جدیدی برای سوریه هستند.
هدف امریکا از مذاکره با طالبان
سرمقاله روز دوشنبه جمهوری اسلامی به مذاکره نمایندگان امریکا و طالبان در قطر اختصاص داشت. در بخشی از این مقاله، هدف امریکا از مذاکره با این گروه تروریستی این چنین برداشت شده است: امریکا میخواهد از طریق مصالحه با طالبان، به این گروه افراطی قدرت بدهد و آن را وارد معادلات منطقهای نماید تا به عنوان یک مرکز تهدید بالقوه در اختیار آمریکا باشد و هر زمان که منافع امریکا اقتضا کرد از این اهرم تهدید بهره بگیرد. امریکا دریافته است که این گروه در بخشهایی از افغانستان و پاکستان دارای پایگاه است. بهزعم امریکاییها، مهار کردن و کنترل این گروه افراطی میتواند ابزاری باشد تا از آن برای فشار آوردن بر کشورهای همسایه افغانستان بهرهبرداری کند.
انتظار ایران از اوپک
سرمقاله روزنامه شرق در روز چهارشنبه 12 بهمن به گله گذاری از سازمان اوپک و وظیفه این سازمان در حمایت از صنعت نفت ایران اختصاص داشت. حسین کاظمپور اردبیلی عضو سابق هیات عامل اوپک در این مطلب نوشت: کشورهای مصرفکننده نفت با اعمال تحریم یکی از موسسان اوپک، از نفت به عنوان ابزار فشار سیاسی استفاده کردهاند. این بار نوبت اعضای اوپک است که متحد شوند و به اقدام نامناسب مصرفکنندگان پاسخی مناسب و در حد توان بدهند. اگر امروز ایران، تحریم نفتی میشود شاید فردا نوبت عضوی از اعضای دیگر اوپک باشد. همانطور که دیروز، نفت، عراق و لیبی را به آتش جنگ کشاند. بنابراین لازم است اوپک در مقابل اقدام سیاسی مصرفکنندگان از خود واکنش مناسب نشان دهد. البته انتظارات از این سازمان باید منطقی باشد. در این سازمان، اعضا در عین منافع مشترک، با هم رقابت دارند. اوپک در عرصه بینالمللی هم وظایف و معذوریتهایی دارد. با این همه میتوان از رییس عراقی کنفرانس اوپک و دبیرکل لیبیایی این سازمان انتظار داشت تا از اعضای دیگر بخواهند سهمیه مصوب در اجلاس دسامبر 2011 را رعایت کنند. با ترغیب اتحاد بیشتر در اوپک به همه اعضا یادآوری کنند که هیچکدام نباید کمبود فروش عضو دیگر را جبران و این موضع را اعلام کنند. رییس عراقی کنفرانس وزرا و دبیرکل لیبیایی اوپک میتوانند موکدا از اعضا بخواهند تا از سهمیه تولید نفتشان در اوپک تخلف نکنند و از فرصتطلبی بپرهیزند. اعضای اوپک با اعلام پایبندی به سهمیههایشان میتوانند این پیام را به مصرفکنندگان مخابره کرده که برای تحریم یک عضو اوپک حداقل «دوبار» باید فکر کنند.
نظر شما :