تحلیل القدس العربی از کنارهگیری البرادعی از گرونه رقابتهای مصر
بیمهری به این مرد بیمهری به مصر است
دیپلماسی ایرانی: هنگامی که محمد البرادعی، دبیر کل سابق آژانس بینالمللی انرژی اتمی از رقابت در انتخابات ریاست جمهوری مصر منصرف میشود و به راه دموکراتیک کشور شبهه وارد میآورد، باید هشدارهای او را جدی گرفت و همه چیز را با تمامی ابعادش مورد بررسی قرار داد. بدین ترتیب چگونه میتوان گفت مصر در ماهها و سالهای پیش رو آینده روشنی دارد.
بیشک با کنارهگیری دکتر البرادعی از معرکه سیاسی مصر حیات سیاسی در این کشور پایان نخواهد گرفت اما هنگامی که فردی با بزرگ، ثقل و خبرگی کسی چون برادعی تصمیم به کنارهگیری از گردونه رقابت میکند به این معنا است که در مصر خللی جدید وجود دارد خللی چنان بزرگ که قبل از آن که دیر شود و نتایج سلبی به دنبال داشته باشد باید فورا فکری برای درمان آن کرد.
تصمیم ناگهانی البرادعی تفسیرهای گوناگونی داشته، تصمیمی که رعد و برقهای جدی بالای سر بسیاری از افراد ایجاد کرده است. کسانی که با دکتر البرادعی دشمنی دارند میگویند او چون که دید که شانس پیروزیاش کم است تصمیم به کنارهگیری از گردونه رقابتها گرفت، در حالی که بسیاری نیز میگویند او حق دارد که این گونه اعتراض کند چرا که آن دموکراسی که ملت مصر به دنبال آن بود و انتظار آن را داشت به تدریج در حال فروپاشی است یا لااقل تا کنون نیازهای جوانان مصری و به خصوص میدان التحریر را پاسخگو نبوده است.
دکتر البرادعی اشاره کرده که مشکل اصلی شورای نظامی است که بر ادارههای تصمیمگیر کشور سایه انداخته است و تلاش میکند که از چارچوب کلی نظام سابق حفاظت کند. ولی اگر نگاهی به کلیت عرصه سیاسی کشور بیندازیم مییبنیم که اکثر مفاصل کشور همچنان در دست یاران حسنی مبارک، رئیس جمهوری مخلوع مصر است و علاوه بر آن حالت فوقالعادهای که ملت تلاش کرد از طریق انقلابش در سال گذشته لغو کند به رغم گذشت یک سال همچنان به قوت خود باقی است.
آنچه البرادعی به صراحت میگوید این است که مجلس نظامی میخواهد همچنان قدرت را در دست داشته باشد و زمام امور را تا آنجا که ممکن است همچنان حفظ کند، آن هم از طریق قانون اساسی جدید. و همچنین قصد دارد با هر کسی که بخواهد ریاست جمهوری آینده کشور را در دست بگیرد یا هر جریان سیاسی که بخواهد وارد عرصه سیاسی کشور شود قرار و مدار بگذارد که باید قدرت مطلق آن را به رسمیت بشناسد.
بسیار روشن است که نیت دکتر البرادعی لااقل آنچه علنا روشن است این است که میخواهد که وجههای لیبرال از مصر وجود داشته باشد که آن را نهضتهای جدید مردمی هدایت کنند تا بتوانند کشور را به سلامت به خشکی ایمن اقتصادی هدایت کنند و راه حلی ریشهای برای حل مشکلات کشور بیابند تا با قدرت با با فساد، آموزش عالی عقب افتاده کشور و سوءخدمات جاری در آن مبارزه کند، اما وقتی که صندوقهای رای صحبت از پیروزی اکثریت اسلامگرای کشور زد، آرزوهای البرادعی نیز نقش بر آب شد.
البرادعی کسی بود که با قدرت قدم به میدان رقابت سیاسی مصر گذاشت و بیپروا رو در روی حسنی مبارک ایستاد و توانست به محض بازگشتش از وین سنگ بزرگی را در آب راکد و متعفن فضای سیاسی مصر بیندازد و حتی حیات خود را در معرض خطر قرار دهد.
وی حتی زمانی که پیشنهاد تشکیل دولت انتقالی را به جای آقای عصام شرف داد، بیش از آن که خواستار کسب قدرت باشد قصد داشت که به کشورش خدمت کند. اما با همه این حرص و جوشها شورای انتقالی نظامی نیز با او همان رفتاری را کرد که مبارک با او کرد. یعنی بیاعتنایی مطلق به او و عدم اعطای یک مسئولیت رسمی در دولت بعد از انقلاب و به جای آن دولت را به دکتر الجنزوری، یکی از مردان سیاسی مبارک تسلیم کرد.
ما تسلیم این واقعیت هستیم که رئیس جمهوری آینده مصر را ملت مصر خودشان به تنهایی از طریق انتخابات آزاد انتخاب میکنند و ملت مصر خود در راس همه امور خواهد بود و حداقل این است که بهترین فرد را برای رهبری دوره آینده ریاست جمهوری مصر انتخاب خواهد کرد اما همزمان مصر به بهکارگیری افراد با کفایت مجرب نیز نیاز دارد که دکتر البرادعی یکی از مهمترین آنها است.
عقبنشینی مردی با ثقل و وزنه و خبرگی بینالمللی البرادعی که به خوبی میداند چگونه با قضایای پیچیده بینالمللی و حساس برخورد کند زیانی بزرگ برای مصر محسوب میشود. به ویژه در چنین وضعیتی که چارهای نداریم جز این که کسی در قد و اندازه البرادعی را برای راس امور آینده مصر متصور شویم. بیشک مصر افراد با کفایت بسیار دارد که باید به آنها احترام گذاشت و از آنها تجلیل کرد ولی ما نیاز به مصری داریم که بتواند انقلاب و ملت خوب آن را از وضعیت بغرنج فعلیاش نجات دهد.
نظر شما :