مجله هفته/ نگاه خریدارانه به مطبوعات

۱۶ دی ۱۳۹۰ | ۱۶:۵۱ کد : ۱۸۹۶۸۰۸ اخبار اصلی
در صفحه "نگاه خریدارانه به مطبوعات" که جمعه ها پیش رویتان قرار می گیرد، مقالات و یادداشت های مهم روزنامه های کشورمان را که در طول هفته منتشر شده است از نظر می گذرانیم.
مجله هفته/ نگاه خریدارانه به مطبوعات

ایران امروز مقتدر و آرام و... است

 «ایران پس از فتنه 88» عنوان سرمقاله خواندنی روزنامه رسالت به قلم محمد کاظم انبارلویی در روز شنبه است که در آن به آرامش فضای سیاسی و اجتماعی ایران با وجود توطئه های مکرر دشمنان اشاره شده و آمده است: آرامش سیاسی و اجتماعی در ایران علی‌رغم توطئه‌های دشمنان اسلام با هیچ کشوری قابل مقایسه نیست.

ارتش، سپاه، نیروهای مسلح، نیروهای امنیتی و اطلاعاتی هیچ‌گاه در هیچ دوره‌ای از ادوار انقلاب اسلامی به اندازه امروز مقتدر و دست به ماشه نبوده‌اند.

 رسالت می نویسد: آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی ـ مثلث توطئه، دسیسه و نیرنگ علیه ملت ایران ـ هیچ‌گاه به اندازه امروز ضعیف، درمانده و بیچاره نبوده‌اند. سفیران جمهوری اسلامی در کشورهای اروپایی و آمریکایی و دیگر کشورهای جهان باید تصور درستی از تحولات ایران، منطقه و جهان داشته باشند تا بتوانند پیام ملت ایران را به ملتهای تشنه اسلام و انقلاب اسلامی ایران برسانند.

 انبارلویی در ادامه می گوید: اگر دستگاه دیپلماسی کشور نتواند حرف نو ملت ایران را کشف کند نمی‌تواند به نقش‌آفرینی در عرصه دیپلماسی جهان بپردازد. سفرا و مسئولان وزارت خارجه باید رهنمودها و روشنگری‌های مقام معظم رهبری در تبیین اوضاع ایران و جهان را جدی بگیرند و مرعوب آمریکا و دولت‌های اروپایی نشوند اوضاع آنها به هم ریخته‌تر از آن است که دیده می‌شود.

 

به نوشته وی، امروز آرایش سیاسی دنیا به سرعت در حال تغییر است. ملت ایران و رهبری هوشمند و مدبر انقلاب اسلامی نبض این تغییرات و تحولات را در دست دارند. امروز وقت آن است که به این تحلیل بنشینیم که ما چگونه به این مرتبت از عزت و عظمت رسیده‌ایم. پاسخ روشن است؛ ملت ما از روز 9 دی 88 تاکنون از یک پیچ تند تاریخی به سلامت عبور کرده است. به همین دلیل 9 دی یک نقطه عطف تاریخی در روزشمار طلایی تاریخ ملت ایران است.

 تنگه هرمز دریچه قلب ملت ایران است

 «دیپلماسی تهدید؟» عنوان سرمقاله روزنامه ابتکار به قلم محمدعلی وکیلی است که با اشاره به مانور دریایی ارتش در منطقه خلیج فارس و تنگه هرمز می نویسد: مردم ایران حق دارند، درصورت تحریم نفت و محروم‌شدن از منافع سرمایه ملی خود، هر اقدام تلافی‌جویانه را به منصه عمل بگذارد و طبیعی است انتظارشان از دولتمردان این است که تدابیر بازدارندگی را به‌کارگیرند و درصورت عملی‌شدن تهدیدات، از هرآنچه در توان دارند، جهت مقابله به مثل دریغ نکنند. مردم ایران نمی‌توانند شاهد این باشند که از «دریچه قلبشان»، خون انهدام منافع‌ و مرگ تدریجی‌ جریان داشته‌باشد. «تنگه هرمز» دریچه قلب ملت ایران است؛ باید خون ملت ایران در این دریچه جریان داشته‌باشد. اگر روزی این دریچه نتواند خون به قلب ملت ایران برساند، دیگر ارزش نگاهداری نخواهد داشت و باید مسدود شود. کارشناسان و آگاهان هم پیش‌بینی می‌کنند، اگر روزی چنین اتفاقی در صحنه اقتصاد جهان رخ نماید، بیشترین لطمه و ضرر را کشورهای منطقه به‌خصوص عربستان، امارات و کویت خواهند‌دید. ایران در کوتاه‌مدت راه‌های دیگری دارد که می‌تواند پیامدها را به حداقل برساند؛ اما اقتصاد صددرصد مصرفی و لوکس عربستان کشش چنین ریسک بزرگی را ندارد.

 به نوشته این روزنامه، فرجام سخن اینکه طلای سیاه نقش دوگانه دارد: هم بلای جان است و هم قاتق نان؛ هم ابزار تهدید است و هم فرصت بی‌بدیل! و درصورتی‌که با تدبیر از آن استفاده شود، مهمترین برگ برنده و عامل توازن قواست. پس هم قدر موقعیت تاریخی ایران را بدانیم که آن‌ را به مرکز قلب انرژی دنیا تبدیل کرده است و هم ارزش نعمت نفت را بیش از پیش ارج نهیم؛ چراکه بخش مهمی از استقلال سیاسی ایران، مرهون نفت و موقعیت جغرافیایی‌اش است.

 سیاست چماق و هویج این بار از سوی ایران

 «سیاست چماق و هویج این بار از سوی ایران» عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم بهروز بیهقی در روز یکشنبه است که در آن آمده است: با ارزیابی هایی که تاکنون و به صورت خاص در آستانه ورود رزمایش به اصلی ترین مراحل خود صورت گرفته، می توان باور داشت که ایران قادر است در مقام واکنش به انتخاب گزینه های خصمانه ای همچون تحریم صادرات نفتی از سوی غرب، هزینه های قابل توجهی را به طرف مقابل تحمیل کند.

 این روزنامه می نویسد، دیپلماسی هوشمندانه ایران البته به این نکته ظریف وقوف داشت که قدرت نمایی نباید به جنگ طلبی تعبیر و از آن سوءاستفاده شود. دعوت دکترسعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی از گروه ۱+۵ برای از سرگیری مذاکرات تایید کننده این موضع است که جمهوری اسلامی ایران در عین داشتن توانایی های کافی برای پاسخ گفتن به تهدیدها، تعامل را بر تقابل رجحان می نهد و باب مذاکرات و همکاری های بین المللی را گشوده می خواهد. این در حالی است که حتی آژانس بین المللی انرژی اتمی که علی القاعده باید کارکردی صرفا فنی داشته باشد، پاسخ به نامه جدید ایران برای سفر بازرسان آژانس به کشورمان را به تاملات بیشتر موکول کرده است. در این شرایط می توان قدر و اهمیت دیپلماسی توامان دفاعی و هسته ای ایران را بیشتر دریافت که اینک غرب را در برابر راهبرد دوسویه اش یعنی «چماق و هویج» نشانده و از موضع قدرت و نه تحت فشارهای روانی و تهدیدهای نظامی، گروه ۱+۵ را به مذاکره فراخوانده است.

 میزان الحراره انتخابات

 روزنامه سیاست روز در سرمقاله روز یکشنبه خود با عنوان «نوسانات تعداد داوطلبان و میزان الحراره انتخابات» به کاهش ثبت کنندگان در انتخابات مجلس اشاره کرده و نوشته است: بررسی مقایسه‌ای آمار داوطلبان ثبت نام کننده در ادوار مختلف، حاکی از نوسان نسبی تعداد داوطلبان در ادوار مختلف و کاهش نسبی آن در دوره اخیر نسبت به دوره‌های گذشته می‌باشد. بر اساس گزارش ستاد انتخابات کشور، تعداد داوطلبان ثبت نام کرده در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی ۵ هزار و ۴۰۴ نفرند که از این تعداد ۳۹۰ نفر زن و بقیه مرد می باشند. بیشترین تعداد داوطلبان در تهران ثبت نام کرده و حدود یک پنجم کل ثبت نام کنندگان یعنی ۱۰۶۶ نفر را تشکیل می دهند.

 به نوشته این روزنامه، بررسی آمارهای ارائه شده از سوی ستاد انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی در انتخابات دوره گذشته مجلس، ۷ هزار و ۱۶۸ نفر ثبت نام کرده بودند که از این تعداد ۵۸۵ نفر زن بودند. این آمار در تهران که بیشترین تعداد داوطلبان ثبت نام کرده بودند، ۱ هزار و ۶۱۰ نفر بود. همچنین در انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی، ۸هزار و ۱۷۲ نفر ثبت نام کرده بودند. در استان تهران تعداد داوطلبان ثبت نام کرده، ۱ هزار و۷۵۳ نفر بودند... دلیل این نوسان محسوس تعداد داوطلبان چیست؟ آیا این کاهش داوطلبان، ممکن است در شدت رقابت‌های انتخاباتی اثر مستقیمی داشته باشد؟

 نشست‌ انتخاباتی دولتی ها

 روزنامه تهران امروز در روز یکشنبه سرمقاله ای نوشت با تیتر «دولت و نشست‌های انتخاباتی» و در آن به شعارهای شنیده شده در نشست محمود احمدی‌نژاد با جمعی از اعضای ستاد (سابق) انتخاباتی وی پرداخت. این روزنامه می نویسد: طبق مفاد قانون اساسی وظیفه برگزاری انتخابات برعهده دولت و به‌طور مشخص وزارت کشور است. هرگونه فراروی از این وظیفه یا دخالت و تلاش برای راهیابی افرادی که منظور دولت هستند به مجلس، تخلف آشکار از قوانین است. متاسفانه نشانه‌هایی دیده می‌شود که حاکی از تلاش‌های مستقیم و غیرمستقیم دولت برای تاثیرگذاری یا جهت‌دهی به انتخابات آتی مجلس است.

 تهران امروز می افزاید: هنوز معلوم نیست که ستاد سابق انتخاباتی محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهوری برای چه منظوری باید فعال باشد. مگر دوره ریاست‌جمهوری بیش از دو دوره است؟ در این نشست شعار «احمدی بت‌شکن بت‌بزرگ رو بشکن» معطوف به کیست؟ گرچه مشاور رسانه‌ای و سرپرست روزنامه دولتی ایران کوشیده است این شعار را به‌گونه‌ای تفسیر کند که منظور شعاردهندگان شخص خاصی بوده است، اما وی از این شخص خاص نام نبرده است. همین نهان‌روشی و پنهان‌کاری، موجب نگرانی دلسوزان نظام و انقلاب است، مبادا رئیس‌جمهوری که مورد اقبال مردم بود، خناسان و منافقان مسیرش را اندک‌اندک از مسیر انقلاب و نظام جدا کنند. شاید محل برگزاری این نشست یعنی ساختمان مجلس سابق نیزبا هدف انتخاب شده و نشانه‌ای از تقابل حاضران در این نشست با بهارستان باشد.

 پشت پرده خریدهای فله‌ای سلاح توسط سران ارتجاع عرب

 جمهوری اسلامی روز دوشنبه به «پشت پرده خریدهای فله‌ای سلاح توسط سران ارتجاع عرب» پرداخته و تاثیر قراردادهای تسلیحاتی امریکا و اعراب را این چنین تشریح کرده است: آمریکا با هدف وارد کردن خلیج فارس به یک مسابقه تسلیحاتی و تلاش برای برهم زدن توازن نظامی منطقه اقدام به فروش این تسلیحات به عربستان کرده تا سایر شیوخ این حوزه را به خرید تجهیزات جنگی از آمریکا ترغیب کند. آمریکائی‌ها با امضای این قرارداد نظامی موجب می‌شوند دیگر اعضای شورای همکاری خلیج فارس نیز برای مقابله با تهدیدهای نظامی موهوم که به آن اشاره خواهد شد، دست به خرید گسترده نظامی بزنند. از این روست که امارات، کویت، عمان و عراق نیز قصد دارند 74 میلیارد دلار سلاح از آمریکا خریداری کنند و حجم فروش سلاح‌های آمریکایی به کشورهای خلیج فارس را به 134 میلیارد ریال برسانند که این بزرگترین قرارداد فروش سلاح در زمان صلح به شمار می‌رود. بدین ترتیب تا سال 1393 امارات، کویت، عمان و عراق هر یک جداگانه 40، 14، 9 و 11 میلیارد دلار برای خرید سیستم‌های موشکی و به روزکردن سیستم‌های راداری خود به جیب کمپانی‌های آمریکائی خواهند ریخت.

 دور زدن تحریم جدید با دیپلماسی

 روزنامه ملت ما روز دوشنبه در یادداشتی با عنوان «دور زدن تحریم جدید با دیپلماسی» با اشاره به احتمال تحریم های نفتی و بانک مرکزی از سوی اروپا نوشت: دولت باید از طریق متدولوژی علمی طرح و برنامه جامعی برای مقابله با وضع پدید آمده داشته باشد و در ازای نفت، کالاهایی دریافت کند که به دنبال آن اشتغال، تولید و رشد اقتصادی مطلوبی نصیب کشور شود. دولت باید از طریق دیپلماسی حساب شده و مذاکره با امریکا این مسئله را حل کند چراکه نمی‌توان با تمام دنیا وارد جنگ شد. باید با حضور متخصصان اقتصاد سیاسی و کارشناسان خبره امور بانکی بین‌المللی کمیته‌هایی تشکیل شود تا عبور از این مرحله با پیدا کردن مسیری صحیح برای دریافت پول نفت فراهم شود. در حال حاضر تلاطم عجیبی بر بازار ارز حکمفرما شده و کاری هم از دست بانک مرکزی بر نمی‌آید چراکه بخشی از افزایش قیمت ارز مربوط به همین تحریم بانک مرکزی است و شاهدیم که حسگرهای بازار به لحاظ روانی به سرعت نسبت به این مسئله واکنش نشان داده‌اند.

 این روزنامه می نویسد: از سوی دیگر بر اساس آمارهای بین المللی میزان تولید نفت ایران حدود 300 هزار بشکه کم شده است و همین مسئله درآمدهای نفتی ایران را کاهش می‌دهد.از سوی دیگر با ورود نفت لیبی به بازار و تضمین‌هایی که عربستان به جامعه جهانی داده است به نظر می‌رسد حتی در صورت قطع صادرات نفت ایران افزایش قیمت ناشی از این مسئله به سرعت خنثی شده و پس از مدت کوتاهی بازار دوباره آرام شود.

 خسته نباشید

 روزنامه جهان صنعت در سرمقاله روز سه شنبه اش به موضوع افزایش روزانه نرخ دلار در ایران پرداخت و نوشت: تحریم‌های خارجی در کنار تدابیر ناصحیح داخلی تنها به التهاب بیشتر انجامید. حالا نه‌تنها بازار ارز که بازار سکه و حتی مسکن هم متاثر از پول آمریکایی‌هاست. جالب اینجاست که در اوج این التهاب‌ها هیچ صدایی از مسوولان ایرانی بلند نمی‌شود و هیچ‌کس حاضر نیست به مردم بگوید علت این اتفاقات چیست.

 صنعت می نویسد: محمود بهمنی هنوز هم در خواب تبدیل کردن ذخایر کشور به طلاست و هر بار که از او انتقاد می‌کنند ، سینه سپر می‌کند که من تشخیص دادم ذخایر کشور به طلا تبدیل شود تا با گرانی طلا، کشور میلیاردها دلار سود کند. شمس‌الدین حسینی هم که مقابل نامش عنوان سخنگوی دولت نشسته است نه به رسانه‌ها پاسخ می‌دهد و نه سیاست جدیدی را اعلام می‌کند که بر پایه آن کشتی اقتصاد کشور از توفان خودساخته نجات یابد. دوربین‌های صداوسیما هم که در هر حرکت کوچکی دولتمردان محبوبشان را تنها نمی‌گذارند، این روزها سراغ هیچ‌کدام از مسئولان نمی‌روند و دلیل این همه نابسامانی را جویا نمی‌شوند. سخن گفتن از لزوم استعفای مدیران بانک مرکزی هم به لطیفه‌ای مانند شده که از فرط تکرار دیگر خنده‌دار نیست، استیضاح هم که یک‌بار با لطایف‌الحیل ناکام ماند. پس تا اطلاع ثانوی نه کسی استیضاح می‌شود و نه از استعفا خبری است، تدابیر مخصوص دولت هم چاره‌ساز نبوده و بهتر آن است که بنشینیم به تماشای بازاری افسارگسیخته که سر ایستادن ندارد.

 مسئولان امنیتی برای کشف سرنخ این ماجرا دست به کار شوند

 روزنامه کیهان روز چهارشنبه با اشاره به موعد تحریم بانکی ایران از سوی امریکا می نویسد: اکنون دو پرسش با اهمیت در پیش است که پاسخ به آن می تواند تابلوی روشنی از برخی تحرکات داخلی ارائه دهد. اول: طرح تحریم بانک مرکزی ایران آنگونه که اشاره شد و روزنامه آمریکایی یو.اس.ای تودی نیز با ارائه مستندات قابل توجهی بر آن تاکید ورزیده است، قبل از آن که ظرفیت اجرایی داشته باشد، یک تهدید است، ضمن آن که زمان عملیاتی شدن آن را به 6 ماه بعد موکول کرده اند و این فاصله 6 ماهه به اعتراف برخی از اقتصاددانان آمریکایی و اروپایی - به تحلیل های نیویورکر، دی میل، واشنگتن پست و... مراجعه شود- از آن روی است که طرح یاد شده در عمل قابل اجرا نیست و فاصله 6 ماهه برای یافتن طرح جایگزین در نظر گرفته شده است. بنابراین باید پرسید در حالی که آمریکایی ها با تلویحی نزدیک به تصریح از تهدیدی بودن این مصوبه و غیرعملیاتی بودن آن سخن می گویند، چه کسانی در داخل کشور به کمک آمریکا شتافته و با افزایش غیرمنتظره و بی دلیل قیمت دلار، تلاش کرده اند تهدید آمریکا را جدی و اثرگذار جلوه داده و به خیال خام خود، دل ملت را خالی کنند؟! وظیفه مبرم و ضروری مسئولان محترم اطلاعاتی و امنیتی کشور است که برای کشف سرنخ این ماجرا دست به کار شوند و ستون پنجم دشمن را ضمن برخورد شدید و پشیمان کننده با آنان، به ملت معرفی کنند. پیگیری این ماجرا دشوار نیست و سرنخ ها به آسانی قابل کشف است.

 و در سوال دوم می پرسد: اوباما و تیم اقتصادی او با استناد به دلایل یاد شده با امضای مصوبه مجلس نمایندگان برای تحریم بانک مرکزی ایران به شدت مخالف بودند و رئیس جمهور آمریکا بعد از فشارهای پی درپی لابی صهیونیست ها- آیپک- نهایتا قول داد که تصمیم نهایی را درباره امضای این مصوبه را بعد از پایان تعطیلات سال نو مسیحی اتخاذ خواهد کرد ولی ناگهان در آخرین ساعات سال 2011 و قبل از شروع تعطیلات و در حالی که مشغول گذران تعطیلات در جزایر هاوایی بود، طرح یاد شده را امضاء کرد.

 مسئولان به دام غرب نیفتند

 سرمقاله روز چهارشنبه مردم سالاری اختصاص دارد به موضع گیری های وزارت نفت در موضوع بستن تنگه هرمز. این روزنامه معتقد است: مواضع وزیر نفت ایران حکایت از تمایل او بر حرکت صنعت نفت ایران در مسیری بی حاشیه و خارج از میدان بازی ترسیم شده توسط غرب دارد. رستم قاسمی چندی پیش به صراحت اعلام کرد ایران برنامه ای برای مسدود کردن تنگه هرمز ندارد و چندین بار هم بر تمایل ایران برای تداوم مبادلا ت نفتی با سایر کشورهای جهان همچون گذشته تاکید کرده است. روز گذشته، قاسمی باز هم مواضع پیشین خود راتکرار کرد و گفت که دنیا نفت ایران را تحریم نمی کند و سیاست ایران هم در بخش انرژی داشتن روابط خوب با سایر کشورهاست.

 به نوشته این روزنامه، مهم ترین پیام این سخنان و مواضع پیشین وزیر نفت درباره تهدیدهای غرب این است که صنعت نفت ایران به عنوان صنعتی که بیش از سایر بخش های اقتصادی کشور با مساله تحریم ها دست به گریبان است، قصد ندارد وارد حاشیه های سیاسی ساخته غرب شود و این امر به ویژه در کشور ما که بسیاری از مسایل اقتصادی به نادرست با سیاست پیوند خورده، نکته ای نیست که بتوانیم با بی تفاوتی از کنار آن عبور کنیم. چرا که در کشور ما، معمولا مرز باریک دو حوزه اقتصاد و سیاست در مسایل دیپلماتیک به خوبی به رسمیت شناخته نمی شود. ضمن اینکه بازی در زمین ترسیم شده توسط غرب، همان چیزی است که غرب تمایل دارد مسئولان ایرانی به ویژه مسئولان اقتصادی کشور به دام آن بیفتند تا این دسته از اظهارات مقامات ایرانی به ویژه در عرصه اقتصاد، توسط رسانه های غرب بازتاب گسترده ای پیدا کند و رسانه ها به عنوان بازوی سیاسی و دیپلماتیک این کشورها، زمینه برای مانورهای بعدی روی این اظهارات را فراهم سازند.


( ۱ )

نظر شما :