ادامه بازی قدرت در مصر

چرا اخوانی ها به فکر قبضه قدرت نیستند؟

۱۴ دی ۱۳۹۰ | ۱۷:۳۴ کد : ۱۸۹۶۷۸۳ اخبار اصلی
اخوانی‌ها را باید به سه دسته تقسیم کرد: اول، حزب آزادی و توسعه که یک جریان حزبی سیاسی است؛ دوم، جماعت اسلامی که متاثر از اندیشه‌های سلفی است و سوم، حزب وسط که جوانان اخوان المسلمین آن را تاسیس کرده‌اند.
چرا اخوانی ها به فکر قبضه قدرت نیستند؟
دیپلماسی ایرانی: معادلات در مصر بیش از هر کشور دیگری حساس شده است. پس از وزیدن بهار عربی و برگزاری انتخابات آزاد در مصر بسیاری پیش بینی می کردند که اخوانی ها برنده انتخابات مصر باشند و جلوتر از هر حزب دیگری آرای رای دهندگان مصری را به نفع خود جمع کنند اما صعود سلفی ها و رسیدن به رتبه دوم، هر چند با فاصله بسیار از اخوانی ها، ناظران تحولات مصر را انگشت به دهان کرده است. به راستی در مصر چه می گذرد؟ سیاست اخوانی ها در صورت تصاحب قدرت چیست و کلا این که چه آینده ای در انتظار مصر است؟

روزنامه النهار، چاپ لبنان یادداشتی را در این زمینه نوشته و تلاش کرده است که با توجه به اطلاعات جدیدش از جامعه مصر به این پرسش ها پاسخ دهد. در این یادداشت آمده است: درباره وضعیت فعلی مصر، اسلام‌گرایان عرب و لبنانی‌ها می‌گویند که جهان عرب مملو از اخبار ارتباطات نزدیک شورای عالی نیروی نظامی مصر با اخوان المسلمین است. درباره این که دو طرف گاهی اوقات مانور سیاسی علیه هم انجام می‌دهند نیز باید گفت که نباید چندان به آنها اهمیت داد و باید با فاصله گرفتن از این مانورها به تحلیل اوضاع پرداخت.

نویسنده این یادداشت سپس می نویسد: درباره این که آیا اخوانی‌های مصر با توافقات بین‌المللی قبل از انقلاب موافقند یا خیر، اخباری که به گوش می‌رسد و ظاهرا هم به دور از سوء نیت و نظرات شخصی است، این است که اخوانی‌ها را باید به سه دسته تقسیم کرد: اول، حزب آزادی و توسعه که یک جریان حزبی سیاسی است؛ دوم، جماعت اسلامی که متاثر از اندیشه‌های سلفی است و سوم، حزب وسط که جوانان اخوان المسلمین آن را تاسیس کرده‌اند. این سه جریان 45 درصد کل مصر را نمایندگی می‌کنند. سهم حزب وسط 5 درصد بیشتر نیست. سلفی‌ها نیز نماینده بیشتر از 20 درصد جامعه مصر نیستند. از این رو می توان گفت اکثریت مردم مصر طرفدار اسلام‌گرایان اخوانی ای هستند که قدرت را در مصر قانونی به دست گرفته‌اند. اما اخوانی‌ها به دلایل بسیار از این که قدرت را به تنهایی در اختیار بگیرند، امتناع می کنند. آنها معتقدند که مشکلات بسیاری وجود دارد که باید برای حل و رفع این مشکلات در قدرت حضور یابند. از این رو ورود به قدرت سیاسی را از این ناحیه لازم می‌دانند و می‌گویند هر چه زمان بگذرد و آنها وارد کارزار سیاسی نشوند کار آنها سخت‌تر خواهد ‌شد. مهم‌ترین مشکلاتی که ذهن آنها را به خود مشغول کرده فساد اداری و اقتصادی، فقر، ساخت نظام جدیدی برای کشور و رابطه با اسرائیل زیر سایه معاهده صلح امضا شده در سال 1979 است.

در ادامه این یادداشت آمده است: برای همین است که هیچ کس از اخوان برای ریاست جمهوری نامزد نشده است. شاید از المعوا، یکی از نامزدهای نسل جوانشان حمایت کنند ولی تا کنون نیز تصمیمی بر سر آن نگرفته اند. اما در دولتی که پس از تشکیل موسسه های قانون گذاری، تشکیل خواهد شد، شرکت خواهند کرد، البته در آن دولت نیز خود را از وزارت خانه های کلیدی دور نگه خواهند داشت و به تصدی وزارتخانه های خدماتی اکتفا خواهند کرد. چرا که اخوانی ها تنها از حکومتی حمایت می کنند که اساسش دین اسلام باشد و منبع اصلی قانون گذاری آن نیز اسلام باشد.

در این یادداشت درباره رویکرد اخوانی ها نسبت به معاهده صلح مصر با اسرائیل نیز آمده است: درباره اسرائیل نیز باید گفت که آنها در موضع اسلام گرایان افراطی از جمله سلفی ها نیستند. میان مصر و اسرائیل یک توافق نامه صلح امضا شده و از نگاه بین المللی امکان تجدید نظر در آن به رغم گذشت 30 سال از امضای آن وجود دارد. اما درباره آن چه در شبه جزیره سینا می گذرد، این گونه به نظر می آید که این منطقه تقریبا از جمهوری مصر جدا شده و ارتش و نیروهای امنیتی فعلا نمی توانند کنترلی بر آن داشته باشند. اکثریت افرادی که در آن جا ساکنند، عشایر و روستایی هستند که اکثر آنها تلاش کرده اند که یک گروه شبه نظامی مسلح تشکیل دهند و به برخی جریان های اسلام گرا و تروریست خدمات برسانند. برای همین لازم است که در معاهده صلح با اسرائیل تجدید نظر شود تا بدین ترتیب بتوان با تهدیدهایی که در این منطقه وجود دارد مقابله کرد، بارزترین آنها عملیات تروریستی است که در سراسر سینا به وقوع می پیوندد و موضوع گازی که به اسرائیل می رود. همچنین در فروش گندم به امریکا نیز پیش بینی می شود که تجدید نظری صورت بگیرد. برای رسیدن به این اهداف لازم است که ارتش مصر نقشی بزرگ در صحرای سینا بر عهده بگیرد و حتی حضور فیزیکی در آن جا داشته باشد.

نویسنده در پایان می نویسد: اخوانی ها، اسلام گرایان و لبنانی ها می گویند که به دلیل مشکلات مذکور نمی خواهند پشت میز مذاکره بنشینند ولی مانع نمی شوند که کسی برای حل این مشکلات از طرف آنها پشت میز مذاکره بنشیند. همچنین آنها معاهده صلح با اسرائیل را نیز که باعث آزادسازی سینا شد، لغو نمی کنند. اما سوال این است که اگر روزی سینا اشغال شد، آنها باز هم خواستار لغو معاهده صلح نخواهند شد؟ فراموش نکنیم که حماس ریشه های اخوانی دارد و بر غزه مسلط است، در سینا نفوذ و وجود دارد و برای مرتب کردن اوضاعش همکاری با آن همچنان ادامه دارد.   

 

نظر شما :