سال 2012 سال جنگ خواهد بود؟

۱۳ دی ۱۳۹۰ | ۲۳:۲۷ کد : ۱۸۹۶۶۵۹ اخبار اصلی
کاخ سفید به ریاست باراک اوباما تصمیم گرفت به یک باره نیروهای خود را از عراق خارج کند و پس از تحمل نزدیک به یک تریلیون دلار (هزار میلیار دلار) هزیه و کشته شدن نزدیک به 5 هزار سرباز این کشور را به طور کامل به هم‌پیمانان ایران واگذار کند، آیا عاقلانه است که تصور کنیم امریکا همه این هزینه‌ها را بپردازد و ساکت بشیند؟
سال 2012 سال جنگ خواهد بود؟

دیپلماسی ایرانی: اگر سالی که گذشت سال انقلاب‌های عربی علیه نظام‌های سرکوب‌گر فاسدی بود که شهروندان خود را به ذلت می‌کشاندند و کرامتشان را پایمال می‌کردند، بدانیم چندان بعید نیست که سال جدید سال حمله به ایران برای ویران کردن آن یا تخریب روند فعالیت‌های هسته‌ای‌اش باشد.

برخی از اعراب به ویژه رهبران کشورهای عرب خیلج فارس نسبت به وقوع چنین اتفاقی شک دارند و معتقدند که در حال حاضر پیمانی نانوشته‌ میان ایران و ایالات متحده امریکا علیه اعراب وجود دارد، اما آن‌چه واقعیت به ما می‌گوید چیزی کاملا خلاف این دیدگاه است.

ایرانی‌ها امریکایی‌ها را در عراق فریب دادند، و اگر قصه‌ای که دکتر احمد چلبی، سیاستمدار مشهور عراقی می‌گوید، درست باشد، او به طور سری برای ایران کار کرد و به نفع آنها وارد عمل شد تا جورج بوش، رئیس جمهوری امریکا را در جنگ خونین ایالات متحده امریکا در عراق که هزینه‌های سنگین نظامی، مالی و انسانی روی دست امریکا گذاشت، زمین‌گیر کند. او در حال حاضر خود را فردی وطن‌دوست و مخالف با امریکا معرفی می‌کند و هیچ بعید نیست که امریکا درصدد انتقام از او باشد، همان طور که از اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان انتقام گرفت.

کاخ سفید به ریاست باراک اوباما تصمیم گرفت به یک باره نیروهای خود را از عراق خارج کند و پس از تحمل نزدیک به یک تریلیون دلار (هزار میلیار دلار) هزیه و کشته شدن نزدیک به 5 هزار سرباز این کشور را به طور کامل به هم‌پیمانان ایران واگذار کند، آیا عاقلانه است که تصور کنیم امریکا همه این هزینه‌ها را بپردازد و ساکت بشیند؟

معرکه امریکا با ایران معرکه نفت و گاز و از این فراتر تلاش برای جلوگیری ایران از رسیدن به سلاح هسته‌ای‌ای است که اسرائیل را تهدید می‌کند. بهتر است این گونه بگوییم که اسرائیل می‌خواهد خودش به تنهایی در این منطقه ملتهب سلاح هسته‌ای داشته باشد. دخالت غربی‌ها در لیبی برای به ارمغان آوردن دموکراسی برای این کشور و حقق بشر و نجات ملت لیبی از دیکتاتور فاسد ظالم مستبد نبود، بلکه فقط برای ذخایر نفتی فراوان این کشور بود. اسنادی وجود دارد که نشان می‌دهد احتمال مداخله غرب در الجزایر با همین هدف نیز وجود دارد و در حال حاضر بحث بر سر این است که به چه بهانه‌ای این حمله صورت بگیرد و سرپوشی بر روی آن بگذارند.

بیشتر نیروهای نظامی امریکایی که از عراق عقب نشینی کرده‌اند به کویت و دیگر کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس منتقل شده‌اند و به ایالات متحده امریکا یا پایگاه‌های آنها در اروپا فرستاده نشده‌اند، این بدان معنا است که احتمال این که این نیروها وارد جنگ دیگری در منطقه، شاید جنگی به مراتب بزرگ‌تر از قبل شوند، واقعا وجود دارد.  

مسئولان کشورهای غربی صحبت از تحریم نفتی ایران در آینده نزدیک می‌زنند که در کنار دیگر تحریم‌های اقتصادی که علیه ایران در گذشته اعمال شده مثل ممنوعیت همکاری با بانک‌ها و شرکت‌های ایرانی وضع خواهد شد. کارهای خطرناکی از این دست می‌تواند باعث سخت‌تر شدن فعالیت‌های ایران شود، موضوعی که تهران تحریکی مستقیم علیه خود می‌داند.

ایالات متحده امریکا و هم‌پیمانانش همان سناریویی را می‌خواهند برای ایران پیاده کنند که علیه نظام عراق به رهبری صدام حسین پیاده کردند، با همان بهانه، ممانعت از دستیابی ایران به سلاح کشتار جمعی و این بدان معنا است که ما باید منتظر بازگشت فضایی برای شعله‌ور شدن جنگی تازه در منطقه باشیم.

شیمون پرز، رئیس جمهوری اسرائیل اخیرا گفت: «اسرائیل می‌تواند به تهدیدهای هسته‌ای ایران پاسخ دهد.» وی همان موقع تاکید کرد، این تهدید مشکلی برای همه جهان و نه فقط برای اسرائیل است. وی در جمع سفرای رژیمش در جهان گفت: «اسرائیل حقیقتا این قدرت را دارد که بتواند چنین تهدیدهایی را مهار کند.» اسرائیل نزدیک به 200 تا 300 کلاهک هسته‌ای در اختیار دارد.

ایران تهدیدهای امریکایی – اسرائیلی را به شدت مراقبت می‌کند، برای همین است که مانور دریایی در منطقه خلیج فارس که 10 روز به طول خواهد انجامید، تدارک دیده است تا بدین ترتیب نشان دهد که می‌تواند هجوم احتمالی امریکا و اسرائیل را هم زمان مهار کند.

آقای محمد رضا رحیمی، معاون رئیس جمهوری ایران به صراحت گفت که ایران می‌تواند در صورتی که کشورهای غربی تصمیم بگیرند تحریم‌های نفتی بر آن تحمیل کرده و از صادرات نفت آن ممانعت کنند، تنگه هرمز را که نزدیک به 40 درصد نفت جهان از آن تامین می‌شود، یعنی در حدود 18 میلیون بشکه در روز که کشورهای عربستان، کویت، امارات، قطر و عراق تولید می‌کنند، ببندد.

بستن تنگه هرمز می‌تواند باروت انفجار جنگ آینده را شعله‌ور کند چرا که غرب تامین نفت را خط قرمزی برای خود می‌داند که به هیچ کس اجازه تجاوز از آن را نمی‌دهد. لازم به یاداوری است که ایالات متحده امریکا در جنگ ایران – عراق پرچم خود را بر فراز نفتکش‌های کویتی می‌افراشت. در آن جنگ کویت به حمایت از عراق برخواسته بود و ایران تهدید کرده بود که انتقام ویرانگری از این کشور خواهد گرفت. در آن موقع کویت چهار پایانه در بندر الاحمدی در اختیار عراق قرار داده بود تا این کشور بتواند نیازهای ضروری خود از جمله اسلحه و مواد اولیه خود را تامین کند.   

جبهه ایرانی در سال جدید بسیار داغ خواهد بود. روزنامه‌های بریتانیایی افشا کرده‌اند که بریتانیا با ایالات متحده امریکا طرحی نظامی برای حمله به ایران تدارک دیده است. باراک اوباما، رئیس جمهوری امریکا نیز بارها تهدید کرده که همه گزینه‌ها برای برخورد با پرونده هسته‌ای ایران مطرح است که از جمله آن گزینه نظامی است. 

سکوت غرب در برابر آن‌چه در سوریه رخ می‌دهد ممکن است به این معنا باشد که آنها حرف رهبران عرب خلیج فارس گوش را داده‌اند که بر اساس اسناد ویکی‌لیکس از واشنگتن خواستند که سر افعی را در تهران قطع کند. شاید مقدمات برای دست به کار شدن برای بریدن این سر در سال جاری میلادی فراهم شود.

جهان عرب در بحران‌های مالی خفقان‌آوری به سر می‌برد و بستن تنگه هرمز می‌تواند قیمت نفت را به دو برابر قیمت فعلی‌اش برساند، در خوشبینانه‌ترین حالت این رقم می‌تواند به دویست دلار در هر بشکه برسد.

در صورت بسته شدن تنگه هرمز یا وقوع جنگ کشورهای عرب خلیج فارس بیشترین ضرر را خواهند دید و انتقام ایرانی‌ها حتما آنها را هم در بر خواهد گرفت به خصوص آن دسته از کشورهای عربی که میزبان پایگاه‌های نظامی امریکا هستند.

برای همین همان طور که سال گذشته میلادی انقلاب‌های عربی ما را شگفت‌زده کرد، جنگ منطقه‌ای که احتمال دارد ایران در راس بازیگران آن باشد نیز می‌تواند برای همه شک‌آور شود. به خصوص صف‌بندی‌های طایفه‌ای که منطقه شاهد آن است و خریدهای تسلیحاتی کلانی که کشورهای عربی انجام می‌دهند (خرید 120 میلیارد دلار عربستان و امارات) و تاخیر در حل مساله ناآرامی‌های سوریه و از سوی دیگر عدم رسیدن به نتیجه‌ای مطلوب در مساله فلسطینی – اسرائیلی همه اینها می‌تواند اوضاع را بیش از آن‌چه تصور می‌شود، وخیم کند. به همه اینها تغییرات ریشه‌ای که در مصر و تونس در پی پیروزی اسلام‌گرایان رخ داد را نیز بیفزایید تا دریابید که احتمالات وقوع جنگ بسیار بیشتر از احتمال برقراری صلح در منطقه است.  

منبع: القدس العربی 

نظر شما :