نهمین بخش از گفت‌وگوهای آخرین وزیر خارجه قذافی با العربیه

معمر فذافی از صدام حسین متنفر بود

۰۸ دی ۱۳۹۰ | ۲۲:۵۹ کد : ۱۸۹۶۶۱۷ آسیا و آفریقا
شلقم در این مصاحبه از دلایل حمایت قذافی از ایران در جنگ تحمیلی 8 ساله می گوید.
معمر فذافی از صدام حسین متنفر بود
 "خاطرات سیاسی" مجموعه برنامه‌هایی است که شبکه العربیه از نیمه‌های اکتبر سال جاری میلادی روزهای جمعه پخش می‌کند. در این برنامه، طاهر برکه، روزنامه‌نگار و خبرنگار لبنانی العربیه با چهره‌های سیاسی مطرح دنیا مصاحبه‌هایی را انجام می‌دهد که عموما بازگوکننده خاطرات آنها در دوران قبول مسئولیتشان است. خاطراتی که با همراهی و تعاملشان با رهبران سیاسی مختلف جهان همراه است. طاهر برکه نخستین برنامه خود را با عبدالرحمن شلقم، وزیر امور خارجه سابق لیبی و آخرین نماینده لیبی در سازمان ملل که تا قبل از آغاز انقلاب اخیر این کشور در این سمت بود و با آغاز انقلاب از نظام قذافی جدا شد، انجام داد که اتفاقا با قتل معمر قذافی همراه شد. دیپلماسی ایرانی در نظر دارد هر هفته به طور مرتب این سلسله مصاحبه‌ها را منتشر کند. تا کنون هشت بخش از این مصاحبه‌ها پیش رویتان قرار گرفته است که همگی آنها در آرشیو دیپلماسی ایرانی قابل دسترسی هستند و اکنون نهمین بخش آن پیش رویتان قرار می‌گیرد:

به جنگ ایران و عراق رسیدیم، جنگی که 8 سال به طول انجامید و نقشی که لیبی و معمر قذافی در این جنگ داشت. نظر و موضع قذافی از این جنگ چه بود؟

حقیقت این است که موضع معمر همان طور که به تو گفتم مبتنی بر درگیری با هر کسی بود که بخواهد جای عبدالناصر را بگیرد یا جایگاه رهبری‌اش را تصاحب کند. درباره حافظ اسد که حرفش را زدیم اصلا این مساله وارد نبود چرا که او خودش را به دلیل موقعیت جغرافیایی و سیاسی ویژه‌ای که کشورش و خودش با آن مواضع داشتند بر این جایگاه تحمیل کرده بود. برای همین درگیری بعد از عبدالناصر میان معمر و صدام شد. برادران ما در عربستان هیچ توجهی برای کسب جایگاه رهبری نداشتند. به مواضع و جایگاه خود راضی بودند و روحیات خاص خودشان را داشتند. برای همین از روز اول میان معمر ]با صدام[ نفرتی وجود داشت. حتی در نخستین سفری که ]به عراق[ داشت، زمانی که صدام حسین معاون بکر بود با کلاش ]کلاشینکوف[ جلویش ایستادند و گفتند تو باید صدام را ببینی در حالی که معمر به هیچ وجه نمی‌خواست او را  که معاون بود، ببیند. برای همین بکر تلاش کرد دل صدام را به دست بیاورد و آمد او ]قذافی[ را دید و دیدارشان هم واقعا خشک بود. ]این نکته اول، شلقم با انگشت نشان می‌دهد.[ ثانیا بلافاصله بعد از کودتای 1969 که تلاش کردند کودتایی ]در عراق[ انجام دهند، صدام حسین به لیبی آمد و با عامر التقیص، مسئول حزب بعث...

مسئول حزب بعث در لیبی...

شاخه عراقی آن در ]لیبی[ که بعدا توسط معمر کشته شد، دیدار کرد و صدام به او گفت حرکتشان بده ]برای سرنگونی معمر[. سعدون حمادی که عضو رهبری قطری و رئیس مجلس نمایندگان بود در ابتدای دهه شست در لیبی بود، خود او مسئولیت حزب بعث ]در لیبی[ را بر عهده داشت و با دختری لیبایی که اصالتا فلسطینی بود ازدواج کرده بود که به او ]عامر التقیص[ دستور می‌داد. بنابر این یک سابقه دشمنی وجود داشت، علاوه بر آن دشمنی‌ای نیز میان بعث و عبدالناصر مطرح بود. برای همین موضع معمر از حزب بعث و عراق موضعی.. ]این گونه بود[. بکر روابط ملایم‌تری با معمر داشت اما صدام فرق می‌کرد. برای همین حقیقت این است که نه حب لعلی بلکه بغض لمعاویه بود، برای این نبود که ایران را دوست داشت بلکه برای این بود که از صدام و نه از عراق متنفر بود.

تا این اندازه که از ایران با سلاح در جنگ با عراق حمایت کند؟

بله او از ایران حمایت کرد ولی حقیقت را الآن باید بگوییم، معمر در داخل لیبی با خیلی تردیدها و مخالفت‌ها مواجه بود، من هم از جمله آنها بودم، هم‌زمان حمایتی هم از لیبی به عراق بود اما هیچ گاه.. حتی مثلا عبدالسلام جلود در سفر سالانه‌اش به ایران، من در آن موقع وزیر اطلاع‌رسانی بودم، اختلاف‌هایی میان من و آنها به وجود آمد و من راضی نشدم برخی توافق‌نامه‌ها را امضا کنم که وقتی همه ما به مسکو بازگشتیم و آنها را خواند، ]معمر قذافی[ شب با من تماس گرفت و گفت که چرا امضا نمی‌کنی، گفتم مساله وحدت بخشیدن میان دو انقلاب نیست، وحدت که با امضای قرار و مدارها حاصل نمی‌شود. برای همین متاسفانه یکی از اتهام‌های معمر حمایت از ایران بود! بغداد با موشک‌های لیبی هدف قرار می‌گرفت. من به آنها گفتم، هر توپی که از عراق بیاید جزئی از تاریخ ما را دارد، آیا این کار عاقلانه است؟ سعید الصحاف که الآن زنده است و در ابوظبی به سر می‌برد، در آن زمان مثل من در ایتالیا سفیر بود، روابط ما با هم خیلی نزدیک بود، ما هر شب من و همسرم و او همسرش در خانه من یا در خانه او تا دیر وقت می‌نشستیم و گپ می‌زدیم در حالی که روابط ما با عراق قطع بود. من عراق را در روزنامه‌ها تایید می‌کردم اما هم‌زمان هیچ کدام از دیگری انتقاد نمی‌کردیم، موضع لیبی در کش و قوس این درگیری بود اما در حقیقت این اختلاف ناشی از نفرت معمر قذافی از صدام حسین بود.  

آیا درست است که کمک تسلیحاتی لیبی به ایران در پی تقاضای سوریه بود و این تقاضا باعث شد که قذافی آن کمک را انجام دهد یا این که عوامل دیگری داشت؟

نه، معمر برای آن کار آماده بود و شاید در این کار حتی بیشتر از سوریه دفاع می‌کرد. من به تو گفتم، جناب اسد موازنه‌هایی در نظر داشت، او ضد صدام و ضد عراق بود، حقیقت این است که جنگ عراق علیه ایران به هیچ وجه قابل قبول نبود ولی می‌توانست در کنار الجزایر نقش صلح‌جویانه ایفا کند. مثلا الجزایر ضد این جنگ بود و حتی بنده خدا نخست‌وزیر الجزایر، فکر کنم اسمش عبدالغنی بود، کشته شد با موشک مشکوکی که گفته می‌شود موشک عراقی بود و عراقی‌ها حتی به عروبیت الجزایر شبهه وارد کردند برای این که الجزایری‌ها تلاش کردند نقش صلح‌جویانه ایفا کنند اما معمر از صدام حسین نفرت داشت. 


( ۷۱ )

نظر شما :