حمایت های روسیه هم حدی دارد

۰۶ دی ۱۳۹۰ | ۱۴:۲۱ کد : ۱۸۹۶۵۲۰ اروپا
اکنون دمشق به این درک رسیده است که چندان هم نمی تواند حمایت های روسیه را برای خودش همیشگی تصور کند، چرا که روسیه اگر بیش از اندازه تحت فشار قرار بگیرد و ببیند که بر سر حمایتش از نظام حاکم بر سوریه حیثیتش مورد خدشه قرار گرفته دست از حمایتش از او بر می دارد.
حمایت های روسیه هم حدی دارد
دیپلماسی ایرانی: تحولات جهان عرب از ابتدای سال 2011 تا کنون روز به روز رنگ و بوی تازه ای به خود گرفته و این مساله باعث شده است تا کشورهای درگیر هر کدام به سیاق خود نسبت به آن موضع بگیرند و حتی مدت به مدت مجبور شوند مواضع خود را تغییر دهند.

بهار عربی که اکنون به روشنی به سمتی می رود که ردای اسلامی به تن کند، همچنان ابعاد غامض و پوشیده ای برای روسیه دارد. کشوری که به واسطه نزدیکی اش با کشورهای اسلامی و همچنین نفوذی که در منطقه خاورمیانه دارد نگرانی بسیاری از به قدرت رسیدن اسلام گرایان در کشورهای مختلف منطقه احساس می کند.

به گزارش روزنامه الحیات، چاپ لندن، قطعا نخبگان روسیه و شهروندان آنها اطلاعات دقیق و مستقیمی از تحولات عظیمی که در منطقه رخ می دهد ندارند. حداقل آن چه در رسانه های محلی روسیه انعکاس می یابد چنین چیزی را القا می کند چرا که اغلب آنها ضد اعراب هستند و از دقت و وسواس لازم برای انتقال صحیح اطلاعات از دنیای عرب به شهروندان روسی برخوردار نیستند.

پوشش خبری نقش به سزایی در مواضع روسیه داشته است. به ویژه در مواردی که بر روی نگرانی ها از نقش اسلام گرایان سخن به میان می آید و حساسیت های ویژه ای که برای جریان های اسلام گرا که می توانند به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر وضعیت داخلی روسیه تاثیر بگذارند، صحبت می شود.

علاوه بر آن مسکو، همواره ترجیح داده است که روابط خود را با آن دسته از حکومت هایی در منطقه ثابت نگه دارد که از ثبات برخوردارند و تهدیدی متوجه آنها نیست. چرا که این گونه تصور می کرده است  که با اتخاذ این سیاست می تواند ثبات در مناطق جنوبی خود را تقویت کند. بر کسی پوشیده نیست که حسنی مبارک، رئیس جمهوری مصر تنها یک روز قبل از سقوطش با الکساندر سلطانف، معاون امور خاورمیانه و عربی وزارت امور خارجه روسیه دیدار کرد و پیام مسکو بر حمایت قاطع از او را دریافت کرد.

با این حال نباید در میزان اهتمام روسیه به تحولات منطقه نیز چندان مبالغه کرد. البته بر کسی پوشیده نیست که این منطقه دومین منطقه مورد رقابت کشورهای بزرگ جهان پس از منطقه تحت نفوذ نظام های کمونیستی در جهان بوده است که همواره در ابعاد نظامی، سیاسی، تجاری و اقتصادی جدال های بسیاری را ایجاد کرده است.

مثلا حجم مبادلات تجاری روسیه با جهان عرب در حال حاضر حداقل پنج برابر میزان داد و ستدش با ترکیه یا ایران است، یعنی چیزی در حدود 8 میلیارد دلار در سال. روابط نظامی نیز به قوت خود کما فی السابق در جریان است و همچنان محصولات نظامی روسیه روانه کشورهای الجزایر، سوریه، یمن، سودان و به زودی لیبی می شود.

می توان گفت پس از پایان جنگ سرد و بازگشت روابط با اسرائیل، منطقه دیگر آن اهمیت استراتژیک سابق را برای روسیه نداشت. اگر چه همچنان بسیاری از پرونده ها جذابیت خود را برای مسکو حفظ کرده اند ولی با این حال روسیه پس از عادی سازی روابط با اسرائیل بسیاری از کمک هایش به جریان های سیاسی منطقه را متوقف کرد. بر کسی پوشیده نیست که روسیه کمک های بسیاری به مردم فلسطین برای رسیدن به حقوق ملی شان می کرد. یا این که در توسعه بندر نظامی طرطوس در سوریه سرمایه گذاری های بسیاری کرد ولی ندیدیم که این کشورها یا جریان ها به انضمام دایره کمونیستی روسیه در آمدند.

این روابط در کشورهای دیگر منطقه مثل مصر، تونس، امارات متحده عربی، اردن و اسرائیل تنها محدود به گردشگری بوده است.

این در حالی است که جامعه روسی از نخستین روزی که تحولات کشورهای منطقه از ابتدای سال 2011 آغاز شدند به طور دقیق اوضاع را دنبال کردند و از تونس و قاهره تا طرابلس و دمشق و بحرین پا به پای اعراب اوضاع را دنبال کرده اند. اما با این حال عملیات ناتو در لیبی و نبود یک دیدگاه روشن از سوی روسیه در این زمینه به خوبی نشان داد که این کشور هیچ استراتژی روشنی در برابر تحولات منطقه ندارد. در حالی که روسیه احساس می کند به دلیل بی اعتنایی به مواضعش در قبال لیبی به آن خیانت شده است بر سر قضیه سوریه رویکردی کاملا قاطعانه دارد و مخالف هر گونه مداخله نظامی در این کشور است. به همین دلیل است که در شورای امنیت در کنار چین از حق وتوی خود در برابر جامعه غربی بر سر سوریه استفاده کرد. همچنین روسیه تلاش کرد برای حفظ مصالح خود مواضع امنیتی بیشتری اتخاذ کند. برای همین است که از مذاکره میان حکومت با مخالفان در این کشور حمایت می کند. اگر چه خوب می داند که دولت اسد چندان به انجام گفت و گوی جدی با مخالفان پایبند نیست. با این حال روسیه از طرح جامعه عربی حمایت کرد و حتی برای این که از حجم انتقادهای جامعه غربی به خود بکاهد تحریم های بسیار سبکی را علیه سوریه اعمال کرد. مساله ای که باعث شد تا به شدت از سوی جامعه جهانی سرخورده شود و از ارائه طرح خود به سازمان ملل برای حل بحران سوریه انصراف دهد.

سوریه در ابتدا چندان توجهی به فشارهای جامعه غربی به روسیه نکرد چرا که تصور می کرد هیچ طرحی علیه آن در شورای امنیت مادامی که روسیه با آن موافقت نکرده به تصویب نخواهد رسید. اکنون دمشق به این درک رسیده است که چندان هم نمی تواند حمایت های روسیه را برای خودش همیشگی تصور کند، چرا که روسیه اگر بیش از اندازه تحت فشار قرار بگیرد و ببیند که بر سر حمایتش از نظام حاکم بر سوریه حیثیتش مورد خدشه قرار گرفته دست از حمایتش از او بر می دارد.

با توجه به روابط روسیه با جامعه عربی می توان تصور کرد که این کشور در آینده روابط خود را به گونه ای دیگر تعریف خواهد کرد و تنها بر اساس مصالح دو جانبه روابط خود را پیش خواهد برد و دیگر هیچ گاه وارد کارزار مسائل داخلی آنها نخواهد شد. همچنین تلاش خواهد کرد که به هر نحوی شده خود را از گزند اتفاقات بزرگ و پیش بینی نشده در امان نگه دارد تا متهم به تاثیر سلبی بر بهار عربی نشود.

 

نظر شما :