رئیس مرکز تجارت جهانی ایران
کشور باید یک سخنگو داشته باشد
طبق عرف بین الملل هر دولتی برای اعلام برنامهها و مواضع رسمی خود به سایر کشورهای جهان یک یا دو سخنگو انتخاب مینماید تا با ارتباط تنگاتنگ خود با رسانههای داخلی و خارجی پاسخگوی رسمی کشور خویش در برابر جهانیان باشند. لکن گفتار و اظهارنظر سایر مقامات آن کشور بدون تأیید این سخنگویان رسمیت نداشته و به نوعی نظرات شخصی آنان تلقی میگردد. این دو سخنگو عبارتند از سخنگوی ریاست جمهوری و سخنگوی وزارت امور خارجه. البته در بین تمامی کشورهای جهان سخنگوی وزارت امور خارجه رسمیت بیشتری داشته و ارتباط با رسانههای داخلی و خارجی غالباً برعهده این سخنگو میباشد و به ندرت از سخنگوی ریاست جمهوری استفاده میشود.
کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نبوده و از سالهای دور این سخنگوها انتخاب شده و در جایگاه سازمانی خود مستقر شده اند. البته مدتی است که سخنگوی ریاست جمهوری رنگ باخته و شخص سخنگو به دلیل تعدد مشاغل و مشغله بیش از حد کاری در سایه قرار گرفته ولیکن علی الظاهر جلسات هفتگی سخنگوی محترم وزارت امورخارجه با رسانهها به طور منظم برگزار میگردد و گفتنیها از طریق ایشان به سمع و نظر محافل رسمی در داخل و خارج اعلام میشود. اما مدت زمانی است که نوعی اپیدمی در بین برخی از مقامات شیوع پیدا کرده که موجب بروز مشکلات و بی نظمیهایی برای کشور و همچنین برای سایر مسئولین ذیربط در داخل و عرصه بین الملل شده است.
این اپیدمی همان دخالت در کار سایر مقامات و سازمانها و همچنین اظهارنظر در زمینههای مختلف میباشد که در اغلب موارد همین آقایان و خانمهای مسئول خودشان را نماینده خود خوانده نظام و دولت نیز میدانند، یعنی به نوعی امر بر ایشان مشتبه شده است. متأسفانه این بی انضباطی باعث شده است تا خیلی از آقایان به خود اجازه دهند تا بدون هماهنگی با دولت و یا سایر دستگاههای مربوطه، در هر جای دنیا پشت تریبون رفته و نظرات و دیدگاههای غیررسمی خود را بدون در نظر گرفتن عواقب آن برای کشور در داخل و خارج، به راحتی برزبان جاری نمایند که بعضاً آنچنان مشکلاتی را برای کشور بوجود می آورند که جمع و جور کردن آن هزینه بسیار بالایی را روی دست نظام میگذارد.
در حالیکه میبینیم خیلی از مقامات مسئول در حال برطرف نمودن مشکلات و روغنکاری چرخهای کشور هستند تا در این ایام و با وجود فشارهای بین المللی و تحریمهای بیش از حد اعمال شده از جانب کشورهای غربی، بتوانند سکان هدایت کشتی ایران را در عرصه جهانی به درستی در دست داشته باشند اما با اظهارنظر غیر مسئولانه شخصی در داخل کشور، ناگهان با کـوهی از مشکلات و موانع جدید روبـرو میشوند که برای بـرطرف نمودن و از سر راه بـرداشتن آن کـوه از مقابل کشتی ایـران، چندین مقام و وزارتخانه به چالش میافتند و تازه اگر بتوانند پس از مدت زمان طولانی اوضاع را تثبیت و به شرایط قبل بازگردانند. لکن این جای سوأل دارد که چرا هر کسی به خود اجازه میدهد تا با اظهار نظرات غیرمسئولانه با منافع ملی و موقعیت نظام در عرصه جهانی بازی کند؟
در حالیکه همه مقامات میبایست انـرژی خود را صرف گفتمان و دیپلماسی بین المللی در جهت رفع مشکلات و جلوگیری از تحریمهای پیش بینی نشده جدید و عدم پیوستن سایر کشورهای دوست به کمپین تحریم کنندگان بنمایند اما در کمال تعجب میبینیم که برخی از همین آقایان با هر نیتی ( دلسوزی – ندانم کاری – سهوی – عمدی) اظهارنظر و مصاحبههایی انجام میدهند که واقعاً تعجب محافل رسمی داخلی و خارجی را در پی دارد.
بطور مثال یکی اعلام میکند که ما به هیچ کشوری نیاز نداریم! دیگری میگوید اگر نفت ما را نخرند خودشان ضرر میکنند، آن یکی اعلام مینماید که تحریم بانک مرکزی ایـران هیچ مشکلی بـرای ما ایجاد نمیکند! و دیگری مجدداً میگویـد که اگـر خرید نفت ما را تحریم نمایند تنگه هرمز را میبندیم! اما همزمان مقام دیگری اعلام میکند که ما هیچگاه تنگه هرمز را نمیبندیم، یکی دیگر از آقایان میفرماید نه تنها خوب کردیم که به سفارت انگلیس حمله نمودیم بلکه باید برخورد ما با دولت انگلیس قاطعتر و شدیدتر از این هم باشد! اما همزمان مقامات رسمی کشورمان از بابت حمله به سفارت اظهار تأسف میکنند، لکن دیگری موشکهای ایران را به سوی کشورهای دیگر پرواز میدهد و آن یکی این عمل را تکذیب مینماید و.... دهها مورد قابل اشاره دیگر.
در هر صورت کار اکثر وزارتخانهها علی الخصوص سخنگوی وزارت امورخارجه صرف تأیید و تکذیب گفتهها و بر طرف کردن تنشهای بوجود آمده در عرصه جهانی میشود. زیرا وقتی که این آقایان برای مقامات مسئول و جایگاه سازمانی سایرین ارزش و احترام قائل نبوده و مثلاً به نمایندگی از جانب نظام و دولت به اظهارنظر میپردازند این شائبه را برای سایر دولتها و سازمانهای بین المللی بوجود میآورند که شاید فی الواقع اینان نماینده این کشور و مردم هستند که اینچنین محکم و استوار مواضع خود را اعلام و بعضاً دیگران را هم تهدید میکنند پس آنها نیز فرمایشات این آقایان را موضع رسمی دولت و کشور ایران قلمداد کرده و در برابر آن واکنش نشان میدهند که چه بسا تصمیماتی را علیه ما اتخاذ میکنند که از بابت همین تصمیمات مشکلات بزرگ و جبران ناپذیری برای ایران بوجود میآید.
اینگونه اعمال و رفتار غیر مسئولانه و هماهنگ نشده برخی از آقایان و تعدد اظهارنظرها واقعاً موقعیت ایران را در عرصه جهانی تضعیف میکند و حتی برای برخی از مقامات خارجی این سوأل پیش میآید که در ایران چه کسی رئیس و چه کسی تصمیم گیرنده است زیرا هر مقام غیرمسئولی حق اظهارنظر و دخالت در امور دیگران را به خود میدهد. فلذا ضروری به نظر میرسد تا بزرگان نظام تدبیری اتخاذ نمایند تا حد و مرزها مشخص و چارچوب هر مقام و مسئولی دقیقاً تعریف و به ایشان یادآوری گردد تا هیچکس از خط و خطوط تعین شده تخطی ننماید.
مع الوصف اعتقاد اینجانب بر این است که باتوجه به شرایط موجود و موقعیت حساس ایران در این برهه از زمان، منافع ملی ایران حکم میکند که کشورمان فقط یک سخنگوی رسمی داشته باشد تا هم دنیا تکلیف خودش را با مواضع رسمی ایران بداند و هم از تنشهای آتی با سایر کشورهای جهان جلوگیری و پرهیز شود.
نظر شما :