دیپلماسی کارآمد لازمه جلوگیری از گسترش تحریمها
اهمیت بانک مرکزی در مبادلات و تجارت خارجی یک کشور چیست و تحریم آن می تواند چه تاثیری در اقتصاد کشور داشته باشد؟
اهمیت بانک مرکزی از دو جنبه مورد توجه است. یکی از منظر کارکردهای آن و دیگری از نظر ماهیت آن که متعلق به یک ملت است و علی القاعده باید از مصونیت برخوردار باشد. اما از جنبه کارکرد، بانک مرکزی در کشور ما چهار کارکرد اصلی دارد. اول این که سیاست پولی را از طریق تنظیم پایه پولی و نقدینگی تدوین و اعمال می کند. دوم این که از ذخایر کشور نگهداری می کند و آنها را مدیریت می کند. و سوم این که دریافت کننده بزرگترین منبع درآمدی کشور یعنی درآمد نفت است و چهارم این که در داد و ستدهای تجاری بین المللی نیز تا حدودی دست دارد. تحریم بانک مرکزی را در بعضی از کارکردها می توان دور زد و فقط هزینه و زمان را زیاد می کند مانند کار کرد چهارم. در کارکردهای دیگر هم ممکن است در صورت اعمال شدید آن اختلالاتی به وجود آید.
چرا بحث تحریم بانک مرکزی مطرح شده و آیا این کار منع حقوقی ندارد؟
علت مطرح شدن تحریم بانک مرکزی را باید از کسانی سوال کرد که این کار را می کنند و کرده اند. اما تحریم بانک مرکزی نشان می دهد که تحریم کنندگان در استفاده از هرگونه ابزار برای اعمال فشار هیچ نوع محدودیت اخلاقی و عرفی و بین المللی را برای خود قائل نیستند. بانک مرکزی اصولا گرچه یک ارگان دولتی محسوب می شود ولی به دلیل کارکردهای آن نوعی سازمان زیربنائی متعلق به عموم مردم تلقی می شود. مانند راه آهن، نیروگاه، سیلوی نگهداری گندم و امثالهم. تحریم بانک مرکزی مانند آن است که کشوری در حالت تخاصم نظامی به بمباران زیر بناهای عمومی مردم روی بیاورد. این کار هم غیر اخلاقی است و هم در عرف بین المللی موجود نیست.
چرا میان صاحب نظران در کشورهایی که این ایده مطرح شده، اختلاف نظر وجود دارد؟ دلیل مخالفان چیست؟
دلیل مخالفت برخی همین ماهیت عمومی بودن بانک مرکزی است. بالاخره حتی در هنگام جنگ و تخاصم نظامی خیلیها با بمباران پلها و بیمارستانها و سیلوها و نظایر آن مخالف اند ولی بعضی هم از قتل عام غیر نظامی هم ابائی ندارند. در دنیا در هنگام جنگ جهانی دوم استفاده آمریکا از بمب هسته ای بر روی دو شهر هیروشیما و ناکازاکی که بی دفاع بودند بعدها حتی در خود آمریکا مخالفان زیادی پیدا کرد. اگر دنیا آن طور که ادعا می کند از آن زمان تاکنون متمدن تر شده است پس دیگر نباید برای اعمال فشار بر دیگران خط قرمز نداشته باشد. به نظر می رسد بانک مرکزی یکی از همان خط قرمزهاست که تندروهای برخی کشورها چشم بسته به این سوی کشیده شده اند.
راه حل ایران برای حداقل سازی تبعات احتمالی این مسئله چیست؟
قبل از این که به دنبال کم کردن تبعات تحریم بانک مرکزی باشیم باید ابتدا جلوی پیوستن کشورهای دیگر به این نوع تحریم را بگیریم. به گمان من انگلیس که شروع کننده این تحریم است و تکروی کرده الان در انزوا قرار گرفته است . آمریکا که فعلا آن را تصویب کرده حتی اگر آن را اعمال کند اثر مستقیم زیادی ندارد بلکه اثر روانی دارد. لذا اگر موفق شویم تحریم بانک مرکزی را در حد این دو کشور نگهداریم، آنها را منزوی کرده ایم. البته فرانسه هم آن را به صورت محدودی اعمال کرده چون نمی خواهد منافع پژو و خودرو سازیهایش را از دست بدهد. بنابراین در درجه اول باید با اتخاذ یک دیپلماسی کارآمد از گسترش تحریم جلوگیری کرد و تحریم کنندگان را منزوی ساخت و سپس به هر طریق ممکن و بدیع آثار آن را کاهش داد.
نظر شما :