اگر به ایران حمله شود...

۲۰ آذر ۱۳۹۰ | ۲۲:۳۷ کد : ۱۸۷۴۰ اخبار اصلی
دیگر بدون اغراق می‌توان گفت که در کنار بهار عربی که سراسر خاورمیانه را در نوردیده و دیکتاتوری‌های خود محور عرب را یک به یک سرنگون می‌کند، بحث رفتار غرب با ایران و احتمال حمله نظامی به تاسیسات هسته‌ای آن رویای بسیاری را تبدیل به کابوس کرده است.
اگر به ایران حمله شود...
دیپلماسی ایرانی: حمله به ایران همچنان در راس بسیاری از تحلیل‌های تحلیلگران جهان قرار دارد. دیگر بدون اغراق می‌توان گفت که در کنار بهار عربی که سراسر خاورمیانه را در نوردیده و دیکتاتوری‌های خود محور عرب را یک به یک سرنگون می‌کند، بحث رفتار غرب با ایران و احتمال حمله نظامی به تاسیسات هسته‌ای آن رویای بسیاری را تبدیل به کابوس کرده است. به رغم این که بسیاری از رهبران کشورهای عربی و غربی هم در رده تاییدکنندگان حمله به ایران هستند اما همان افراد نیز کابوس وحشتناک حمله به ایران را می‌بینند.

پایگاه خبری تحلیلی ایلاف در یادداشتی به قلم نهاد اسماعیل روزنامه‌نگار عرب ساکن لندن به این موضوع پرداخته و می‌نویسد: در این یادداشت قصد ندارم از ایران دفاع کنم اما لازم است به عنوان یک فرد فرهنگی و روشنفکر مخالفت صریح خود را با هر گونه جنگ نظامی علیه ایران بیان کنم. همان طور که بارها در مقاله‌های سابق در سال‌های گذشته نیز گفته‌ام که چرا باید به اسرائیل و هند و پاکستان برای توسعه سلاح‌های هسته‌ای‌شان کمک شود ولی ایران برای رسیدن به تکنولوژی صلح‌آمیز هسته‌ای باید از این حق محروم بماند.

وی در ادامه می‌نویسد: ایران در هیچ حالتی ایران پشت سوریه را خالی کند حتی اگر به این کشور حمله نظامی شود ولی اگر به خودش حمله نظامی شد نباید به این فکر کند که می‌‌تواند بر روی حمایت سوریه حساب کند. کشوری که به همین آسانی مردمش را به کشتن می‌دهد نمی‌تواند چندان قابل اعتماد باشد. از این رو ایران باید فقط به خودش اعتماد کند.   

نویسنده این یادداشت سپس به مضرات حمله به ایران اشاره می‌کند و می‌نویسد: حمله نظامی به تاسیسات هسته‌ای ایران باعث ویرانی کامل اقتصاد متزلزل جهانی خواهد شد و قیمت نفت را بشکه ای 200 تا 250 دلار افزایش خواهد داد. چین و روسیه با انجام هر گونه تحرک نظامی علیه ایران مخالفند اما تحریم‌های اقتصادی با موافقت یا عدم موافقت آنها هم اعمال خواهد شد. با این حال بر کسی پوشیده نیست که مطالعات سری‌ هماهنگ شده‌ای میان بریتانیا، اسرائیل و امریکا وجود دارد تا حمله نظامی به ایران صورت بگیرد و این در حالی است که منطقه در سایه بهار عربی تنش‌های بسیاری را پیش رو دارد. به گفته منابع غربی هدف از هر گونه حمله نظامی به ایران فقط از کار انداختن یا به تعویق انداختن برنامه‌های هسته‌ای ایران برای چند سال است.

در ادامه این یادداشت به موضوع حمله به سفارت بریتانیا در تهران اشاره شده و آمده است: حادثه سفارت بریتانیا در تهران و خروج هیئت دیپلماتیک بریتانیایی از ایران و اخراج هیئت دیپلماتیک ایرانی از لندن بر حجم تنش‌های جاری میان تهران و لندن افزوده و احتمال حمله نظامی به ایران را باز هم افزایش داده است. این در حالی است که ایران به رغم این که از سال 2006 غنی‌سازی اورانیوم در خاک خود را رسما اعلام کرده، دائما بر صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای‌اش نیز تاکید کرده و همواره گفته است که به هیچ وجه به دنبال دستیابی به سلاح هسته‌ای نیست.

نهاد اسماعیل سپس می‌نویسد: تهدیدهای اسرائیل از یک سو و واکنش تهران از سوی دیگر نشان می‌دهد که ایران از هر گونه حمله نظامی احتمالی از سوی اسرائیل به کمک اروپا و امریکا نگران است. برخی از ایرانی‌ها بر این اعتقادند که دشمنی ایالات متحده امریکا با ایران به سال 1979 به زمانی که سفارتش در تهران تسخیر شد و دیپلمات‌های آن 444 روز دستگیر شدند، باز می‌گردد. اما حقیقتا غربی‌ها می‌ترسند که دولت ایران بخواهد با هدف حذف اسرائیل از نقشه سلاح هسته‌ای در اختیار حزب الله و القاعده قرار دهد.

وی درباره امکانات ایران برای دفاع از خود در برابر هر گونه حمله نظامی احتمالی نیز می‌نویسد: بی‌شک حمله به ایران مشکلات بسیاری را برای غربی‌ها ایجاد خواهد کرد. مثلا ایران می‌تواند متحدان خود را در عراق علیه امریکایی‌ها بسیج کند به ویژه این که آنها در حال عقب‌نشینی از آن هستند. ایران همچنین می‌تواند از نفوذ خود در منطقه خلیج فارس استفاده کرده و بحرین، کویت، امارات متحده عربی و عربستان سعودی را متشنج کند. به ویژه این که افراد بسیاری در این کشورها هستند که علاقه قلبی به ایران دارند و برای حفظ و حیثیت آن دست به هر کاری می‌زنند. همچنین در لبنان توسط حزب الله و در غزه توسط حماس می‌تواند برای اسرائیل به صورت مستقیم یا مستقیم مزاحمت ایجاد کند. ناگفته نماند که غرب از این که در لبنان جنگی در بگیرد و در پی آن افرادی ترور شوند که دوستان غرب باشند، به شدت نگران است. عده‌ای نیز بر این باورند که در صورتی که اوضاع تا مرز جنگ تغییر کند ایران می‌تواند صدها موشک مستقیما روانه اسرائیل کند و خسارت‌های سنگین و ویرانگری را متوجه آن سازد. در این میان شاید نظام سوریه که از یک سو درگیر جنگ داخلی است و از سوی دیگر به هیچ وجه مایل نیست که جبهه تازه‌ای را علیه اسرائیل به ویژه در جولان بگشاید، نخواهد با تلاویو بجنگد. پس ایران نمی‌تواند چندان بر روی آن حساب کند. از سویی ایران می‌تواند با استفاده از تنگه هرمز خسارت‌های سنگین نفتی به جامعه جهانی و کشورهای عربی این حوزه وارد آورد. روزانه نزدیک به 17 میلیون بشکه نفت یعنی معادل 30 درصد نفت جهان از تنگه هرمز عبور می‌کند. برای درک این موضوع همین قدر کافی است که بدانیم امریکا 25 درصد نفت وارداتی خود را از خاورمیانه تامین می‌کند و هر گونه خللی در صادرات نفتی ایران می‌تواند قیمت نفت را حداقل برای کوتاه مدت 200 تا 250 دلار افزایش دهد.

وی سپس می‌نویسد: ایران دومین کشور تولیدکننده نفت در خاورمیانه است و 10 درصد نفت ذخیره جهان را تامین می‌کند. بسیاری از کارشناسان معتقدند که به رغم ادعاهایی که برخی کشورهای نفت‌خیز دنیا می‌کنند آنها نمی‌توانند نفت مورد نیاز بازار را در نبود نفت ایران جبران کنند به ویژه این که تقاضای نفت از سوی کشورهای جنوب شرق آسیا روز به روز در حال افزایش است چرا که عربستان سعودی، کویت، نیجریه و روسیه بر خلاف ادعاهای خود کمتر از آن‌چه می‌گویند نفت تولید می‌کنند و توانایی افزایش تولید نفت را برای تامین نفت مورد نیاز بازار جهانی ندارند. در این میان هم نمی‌توان به عراق و لیبی دو کشور بزرگ تولیدکننده نفت چندان امید بست چرا که اولی تازه از بحران جنگ خارج شده و دومی نیز هنوز نتوانسته پس از انقلابش علیه قذافی به روند عادی صادرات نفت باز گردد. 

در پایان این یادداشت آمده است: خلاصه کلام باید گفت که نظریه حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران شاید در ابتدای امر کاری آسان به نظر آید ولی در نهایت حرکتی بسیار سخت خواهد بود که مخاطرات بسیار سنگینی در پی خواهد داشت اگر چه احتمال را نمی‌توان دور از ذهن دانست.

 

( ۱ )

نظر شما :