شرکتهای اسلحه سازی بر طبل جنگ با ایران میکوبند
وی که کارگردان و بازیگر سینما نیز هست برای پاسخ دادن به سوال خود تلاش می کند به عقب بازگردد و ضمن واکاوی تاریخ می نویسد: در قرن چهاردهم هنگامی که انگلیس و فرانسه معاهده بریتنی را در سال 1360 امضا کردند و مرحله نخست از جنگ های معروف به یک صد ساله را به پایان رساندند، ادوارد شاه، پادشاه بریتانیا در حالی به کشورش باز می گشت که بسیاری از سربازانش مزدور بودند و دیاری برای بازگشت نداشتند. آنها کسانی بودند که برایشان فقط جنگ مهم بود و هیچ کاری جز کشتن هم بلد نبودند. برای همین آنها در فرانسه گروه های شبه نظامی ویژه ای برای خود ایجاد کردند و به فساد و چپاول و غارت در این کشور پرداختند. تا این که کارشان به جایی رسید که یک بار پاپ را دستگیر کردند و از او در برابر آزادی اش باج خواستند. پاپ هم خطای بزرگی مرتکب شد و فقط برای این که خود را نجات دهد منابع متنابهی اموال به آنها داد. این مساله باعث شد تا آنها برای استمرار ایجاد وحشت و ناآرامی قوت قلب بگیرند و رفتار خود را تا مدت ها ادامه دهند.
جونز این حادثه را با آنچه در عراق پس از جنگ سال 2003 گذشته است، بسیار شبیه می داند و می نویسد: جورج بوش، رئیس جمهوری سابق امریکا همین شیوه را در عراق به کار گرفت بدین ترتیب که نیروهای رزمی شرکت های خصوصی مثل بلک واتر را استخدام کرد، این شرکت پس از وقوع چند فاجعه مجبور شد نام خود را به "اکس ای سرویسز" تغییر دهد تا بتواند در عراق به کار خود ادامه دهد. بلک واتر در سال 2003 توانسته بود با برنده شدن در مناقصه ای به ارزش 27 میلیون دلار مسئولیت تامین سلامت و حمایت از پل بریمر، رئیس حکومت ائتلاف موقت عراق را که امریکایی ها برای حکومت بر عراق پس از تصرف بغداد ایجاد کرده بودند، بر عهده بگیرد. این شرکت از سال 2004 تا کنون توانسته است نزدیک به 320 میلیون دلار قرارداد امضا کند. در سال 2011 نیز باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا با شرکت اکس ای سرویسز قراردادی به ارزش 250 میلیون دلار امضا کرد که به موجب آن این شرکت در افغانستان خدمات امنیتی ارائه می دهد.
تری جونز سپس می نویسد: این شرکت یکی از شرکت های بسیار دنیا است که تنها زیر سایه جنگ به حیات خود ادامه می دهد.
وی در ادامه می نویسد: در سال 2000 طرح قرن امریکای جدید منتشر شد که به موجب آن یکی از اهداف امریکا باید در طول این قرن بازسازی نیروهای مسلح این کشور و افزایش درامدزایی آن از سه درصد به 3.5 یا 3.8 درصد از کل تولید ناخالص داخلی امریکا باشد. اما در واقعیت در حال حاضر این رقم به 4.7 درصد رسیده است. در حالی که این رقم برای بریتانیا 2.5 درصد است.
وی سپس می نویسد: مالیات هایی که هر روز می پردازیم در حقیقت صرف پروار شدن بودجه های نظامی شرکت های تولید کننده سلاح می شود. همان طور که در ایتالیای قرون وسطی شرکت های اسلحه سازی و تهیه سرباز سود سهم خود را از طریق جنگ ها می بردند چرا که سربازان خود سهام داران آن بودند و برای همین آتش درگیری ها را نیز خود می افروختند.
جونز سپس به یکی از مجله های تخصصی در زمینه صنعت اسلحه سازی اشاره می کند که بر روی جلد آن نوشته بود: ما از خدا برای وجود صدام حسین تشکر می کنیم. و می نویسد: هنگامی که خواننده به داخل مجله رجوع می کرد می دید که درباره کساد بازار اسلحه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد تا چه اندازه سخن به میان آمده است اما همین که صدام خود را به عنوان یک دشمن به جهانیان معرفی کرد تقاضا برای خرید اسلحه ناگهان سیر صعودی به خود گرفت.
هنگامی که جنگ عراق این دروغ را فاش کرد که صدام حسین سلاح کشتار جمعی در اختیار نداشته این حقیقت نیز فاش شد که آن جنگ باید در می گرفت چرا که شرکت های اسلحه سازی نیاز به وجود دشمن داشتند تا بتوانند سلاح تولید کنند و به حیات خود ادامه دهند.
این روزنامه نگار منتقد انگلیسی در این جا به موضوع جنگ علیه ایران می رسد و می نویسد: امروز همان طبل علیه ایران به صدا در آمده است. صدای آن زمانی بلندتر شد که هفته گذشته حادثه حمله به سفارت بریتانیا در تهران رخ داد. اگر در قرن چهاردهم کلیسا و مزدوران باج بگیر در یک جبهه بودند اکنون سیاستمداران جهان و تولید کنندگان اسلحه در یک جبهه قرار گرفته اند. ایالات متحده امریکا در سال 2010 در حدود 687 میلیارد دلار صرف نیروهای مسلح کرد. تصور کنید چه تحولی رخ می داد اگر این مبلغ صرف ساخت بیمارستان، مدارس یا خانه های تصرف شده از مصرف کنندگان توسط بانک ها، می شد.
جونز در این جا به گفته ای از دوایت آیزنهاور، رئیس جمهوری اسبق امریکا در سال 1961 اشاره می کند که به سیاستمداران نسبت به نزدیکی و هم پیمانی با سازندگان اسلحه هشدار داد و گفت: «ارتباط میان سازمان های نظامی با شرکت های خصوصی معظم اسلحه سازی تجربه ای فوق العاده در امریکا است. باید مراقب نفوذ شبکه های این شرکت های سازنده اسلحه در کشور باشیم. نفوذ آنها دانسته یا ندانسته عواقب سوئی به دنبال خواهد داشت. این نفوذ باعث خواهد شد تا در هیئت حاکمه کشور نفوذ کنند و از قدرت سوء استفاده کنند.»
وی در پایان می نویسد: این نفوذ در جهان امروز ما وجود دارد و باید گفت که غول از چراغ خارج شده است.
نظر شما :