خروج نیروهای امریکایی از عراق تا چه اندازه جدی است

کالای بازار افکار عمومی یا واقعیت امنیتی؟

۱۲ آذر ۱۳۹۰ | ۲۰:۲۴ کد : ۱۸۵۳۹ اخبار اصلی
دیپلماسی ایرانی با دکتر سیروس برنا،نماینده مجلس و کارشناس مسایل عراق، درباره تبعات خروج نظامیان امریکایی گفتگویی داشته است که در زیر می‌خوانید.
کالای بازار افکار عمومی یا واقعیت امنیتی؟
 دیپلماسی ایرانی: آیا نیروهای آمریکایی واقعا از عراق می روند؟ آیا باراک اوباما در سومین سال حضور در قدرت می‌رود تا به وعده پایان دادن به حضور نیروهای بیگانه در عراق جامه عمل بپوشاند؟ بهانه این خوش بینی سخنان ژنرال جفری بوکانن است که از خروج نظامیان امریکایی از خاک عراق در یک ماه آینده خبر داده و  تاکید دارد که پیش از کریسمس امسال همه این نظامیان از طریق مرز کویت خاک این کشور را ترک خواهندکرد. امنیت در عراق وابسته به نظامیان امریکایی بوده و شاید با رفتن آنها ترس از اقدامات تروریستی و خرابکارانه روزبروز بیشتر شود. دیپلماسی ایرانی با دکتر سیروس برنا،نماینده مجلس و کارشناس مسایل عراق، درباره تبعات خروج نظامیان امریکایی گفتگویی داشته است که در زیر می‌خوانید:

 

درمیان تحلیل‌هایی که در گذشته داشتید مخالف خروج نظامیان امریکایی از عراق بودید، با توجه به خروج تدریجی نظامیان از عراق آیا همچنان بر این باور هستید که خروج آنها مساوی با عدم امنیت در عراق خواهد بود؟

 

خروج نظامیان امریکا بدون تردید با تصویب کنگره امریکا و نظر مساعد سیا و پنتاگون از یک سو و از سوی دیگر بر اساس  توافقات و مذاکرات مستمری  با مسوولین ارشد ملی دولت عراق در طول سال‌های اخیر صورت گرفته است. براساس آن توافق شده بود که تا پایان سال 2011  امریکا همه نیروهای خود را از عراق خارج کند. درباره این خروج چند ملاحظه وجود دارد:

1.     با عنایت به الزامات ساختار نظامی، سیاسی و به ویژه امنیتی عرصه داخلی عراق و همچنین ملاحظات منطقه‌ای، به نظر می‌رسد که امریکا بدون تردید همه نیروهای خود را از عراق خارج نخواهد کرد.

2.     با توجه به استقرار پایگاه‌های نظامی و امنیتی امریکا در عراق به ویژه در مناطق مرکزی و شمالی عراق به نظر می‌رسد که با توجه به وجود حدود 11 الی 12 هزار نفر از نیروهای امریکایی در شرایط فعلی در عراق مالا در فرایند نهایی حدود 3 تا 4 هزار نفر مورد نیاز هستند که در آنجا باقی خواهند ماند. همچنین باقی ماندن این نیروها با نظر مساعد مجموع مقامات ارشد عراقی صورت خواهد گرفت.

3.      هدف باقی ماندن این بخش از نیروهای امریکایی در عراق یکی از الزامات ساختار داخلی عراق تلقی می‌شود، بدین معنا که به استقرار تدریجی امنیت در این کشور کمک می‌کند. به همین دلیل بخش قابل توجهی از نیروهای سیاسی اجتماعی عراق با چنین مساله‌ای موافق هستند. از سوی دیگر امریکایی‌ها اهدافی مانند الف: بازگشت بعثی‌ها به ساختار قدرت به ویژه به بخش‌های نظامی و امنیتی ب: آموزش نیروهای نظامی، امنیتی و انتظامی عراقی د: رسوخ در این ساختار با چینش برخی از نیروهای همگرا و هماهنگ با خود و یا به تعبیر دیگر پرورش کادری از نیروی سیاسی و امنیتی که در آینده سکاندار این بخش‌ها باشند، عمده‌ترین اهداف نیروهای امریکایی قلمداد می‌شود. ی:در صدر اولویت‌ها و الزامات و اهداف عراق تقویت روند سیاسی عراق و یا فرایند دولت‌-ملت‌سازی و یا تضمین این روند رو به جلو مهمترین هدفی است که به نظر می رسد همچنان به مسوولین امریکایی و عراقی دیکته می‌کند تا بخشی از این نیروها در عراق باقی بمانند. در نتیجه باید بگویم که همچنان بر همان نظر گذشته خود تاکید دارم.

 

آیا عده‌ای از نظامیان که قصد ماندن در عراق را دارند، می‌توانند حافظ امنیت در عراق باشند؟

 

با توجه به چالش‌ها و شکاف‌هایی که در عرصه سیاست داخلی عراق وجود دارد، این نیروها به مثابه نیروهایی هستند که دو نقش ایفا می‌کنند، یکی درحوزه سیاستگذاری، برنامه‌ریزی و ریل‌گذاری برای سایر نیروهای بومی، نظامی و امنیتی عراق و دوم کارویژه آنها عبارت است از در دسترس بودن یک‌سری از نیروها به مثابه نیروهای واکنش سریع جهت تقابل با برخی از اقدامات ایذایی، خرابکارانه و تروریستی؛ چراکه همچنان ظرفیت این قبیل اقدامات باتوجه به رسوخ نیروهای تروریستی که شامل بازماندگان هواداران صدام و بعثی و همچنین رسوخی که سازمان القاعده شاخه عراقی طی سال‌های اخیر پس از مارس 2003 داشته‌اند،‌وجود دارد. بنابر دلایلی که ذکرشد، وضعیتی بگونه‌ای است که این نیروها مجبور به ماندن هستند و یا به عبارت دیگر نوعی الزام استراتژیک برای راهبرد منطقه‌ای امریکا تلقی می‌شود.

 

آیا در داخل کشور عراق نظرهای متفاوتی درباره خروج و یا ماندن نیروهای امریکایی وجود دارد؟

 

در عراق گرایش‌ها و طیف‌های متفاوتی در بین نیروهای سیاسی، اجتماعی عراق درباره این موضوع وجود دارد. بخشی از این نیروها مانند گروه موسوم به ملشیا یا شبه نظامیان هستند که اکنون خلع سلاح شدند، گروه موسوم به صدریون یا مقتداصدر و بخشی از نیروهای مجلس اعلی و شاخه نظامی سابق آن که سپاه بعث بوده که هم‌اکنون در ساختار سیاسی و  اداری رسوخ پیدا کرده و مناصب دولتی را بدست آوردند. این گروه به عنوان گروه اول به شدت مخالف استقرار و حضور نیروهای امریکایی در عراق هستند.

گروه دوم نیروهایی هستند که شامل نیروهای مذهبی معتدل یا میانه‌رو هستند،مانند بخش قابل‌ توجهی از حزب مقتدر موسوم به حزب‌الدعوه که آقای مالکی نیز منتسب به این گروه است. همچنین برخی از گروه‌های نوظهور اسلامی اصولگرای میانه‌رو.

گروه سوم نیز گروه‌ موسوم به تکنوکرات‌های ملی‌گرایی هستند که به تعبیری لیبرال هم هستند. این گروه نیز به دلیل آنکه خواهان تضمین روند سیاسی عراق است، همچنان از حضور و کمک این قبیل نیروها برای شرایط اضطراری بهره می‌برند، ضمن آنکه از ابتدای سقوط صدام توافق ضمنی نانوشته محکمی میان رهبران گروه‌های معارض اعم ازکردها، شیعیان و بخشی از نیروهای سنی با مسوولین امنیتی و نظامی امریکا شده است. بدین معنا که امریکایی‌ها در این کشور پایگاه داشته باشند و در مرحله دوم نیروهای خود را تا زمانی‌که خود آنها تشخیص می دهند در خاک عراق نگه‌دارند.

بنابراین به نظر می رسد اعلام مواضعی که طی این ایام مبنی بر خروج کامل نیروهای امریکایی از عراق در عراصه جراید،رسانه‌ها و افکارعمومی و محافل سیاسی بروز نموده سبقه تبلیغاتی هم دارد. به این معنا که تا اندازه‌ای به مطالبات افکارعمومی پاسخ دهند، چراکه بخش قابل توجهی از افکارعمومی عراق خواهان خروج نیروهای امریکایی هستند. بر همین اساس نشان داده می‌شود که نظامیان امریکا در حال خروج هستند. اما باید بازهم تاکید کرد که نیروهای امریکایی در میان مدت یعنی تا 7-8 سال آینده به طور کامل خارج نخواهند شد.  


نظر شما :