امتیازگیری از راه حرکت ناوهای روسی به سمت مدیترانه

۰۹ آذر ۱۳۹۰ | ۱۹:۱۹ کد : ۱۸۴۲۲ اروپا
دکتر بهرام امیراحمدیان، استاد دانشگاه و تحلیل‌گر مسائل بین المللی در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی معتقد است روسیه با حرکت دادن ناوگان دریایی خود به سمت آب‌های مدیترانه در صدد امتیازگیری دوجانبه از غرب و سوریه است.
امتیازگیری از راه حرکت ناوهای روسی به سمت مدیترانه
 دیپلماسی ایرانی: در حالی که ترکیه تمام تلاش خود را برای سرنگونی حکومت بشار اسد در سوریه به کار بسته است، روسیه با حرکت دادن ناوگان دریایی خود به سمت آب‌های مدیترانه، پیام روشنی به تمامی‌طرف‌هایی که خواهان حذف بشار اسد هستند منتقل کرد. دیپلماسی ایرانی این مسئله را در گفت و گو با دکتر بهرام امیراحمدیان، استاد دانشگاه و تحلیل‌گر مسائل روسیه بررسی کرده است:


به نظر می‌رسد ترکیه در نشست‌های اخیر اتحادیه عرب درباره سوریه نقش مهمی ‌ایفا می‌کند. شما این نقش را چگونه تعریف و ارزیابی می‌کنید؟

 

به نظر می‌رسد ترکیه نقش بسیار حساسی در این برهه به عهده دارد. از این جهت که با بسیاری از کشورهای عربی روابط نزدیک دارد و در ضمن می‌داند که اگر با اتحادیه عرب هماهنگ عمل نکند، نقش خود را از دست خواهد داد. بنابراین خیلی مهم است که در این شرایط که اتحادیه عرب سوریه را تحریم کرده است، ترکیه چگونه موضع گیری نماید. در حال حاضر ترکیه بیش از آن که سوریه را تهدید کند، به یک دیپلماسی نرم روی آورده و بشار اسد را نصیحت می‌کند و می‌گوید که ما می‌خواهیم از آقای اسد بعد از کناره گیری نامی‌نیک باقی بماند و کناره گیری کند و شرایط را برای یک انتخابات آزاد آماده کند.

اما طبیعی است ترکیه که در اجلاس اتحادیه عرب شرکت می‌کند انگیزه‌های متفاوتی برای ایفای یک نقش فعال در اختیار دارد. ترکیه با سوریه هم مرز است و توانسته است در سال‌های اخیر نسبت به گذشته روابطه بهتری را با سوریه برقرار کند. اما یک نکته خیلی مهم ترک‌ها را نگران می‌کند و آن هم این که اگر در سوریه حکومتی سر کار آید که در آن آنارشی و بی نظمی‌رشد پیدا کند، طبیعی است که در این فضا کرد‌ها هم فعال خواهند شد. کردهای سوریه برای پ ک ک این امکان را فراهم خواهند کرد که در سوریه نیز فعالیت داشته باشد. البته اوجالان هم در میان کردهای سوریه پایگاه داشت. بنابراین نگرانی از ناآرامی‌در مرزهای جنوبی و جنوب شرقی ترکیه می‌تواند انگیزه خوبی برای این گونه موضع گیری‌ها باشد.

 

به نظر می‌رسد که خود ترکیه انگیزه‌های زیادی برای انتقاد از شرایط سوریه داشت. حضور ترکیه در نشست‌های اتحادیه عرب تا چه حد در تصمیمات اتحادیه عرب موثر بوده است؟

 

ترکیه نوعی دیپلماسی را برگزیده که شاید بتوان آن را تلفیقی از دیدگاه‌های غرب و شرق دانست. ترکیه دغدغه‌های حقوق بشر و دموکراسی غربی را با دغدغه‌های اسلامی‌شرقی تلفیق کرده است. این گونه برداشت می‌شود که ترکیه در هم سویی با اتحادیه عرب این سوال را از سوریه دارد که چرا برادران مسلمان خود را می‌کشد؟ در اسلام آمده است که مسلمان نباید خون برادر مسلمان خود را بریزد. خصوصا در ماه‌های حرام که در حال حاضر با شروع ماه محرم الحرام این مسئله ابعاد جدی تری نیز از نظر اسلامی‌پیدا خواهد کرد. در حالی که علیرغم توصیه‌های اتحادیه عرب و ترکیه، سوریه هم چنان کشت و کشتار را ادامه می‌دهد. از آن سو ترکیه از نگاه حقوق بشری غرب به مسئله ورود می‌کند و می‌گوید ملت‌ها باید در ابراز عقاید خود آزاد باشند و تظاهرات مسالمت آمیز باید از سوی دولت‌ها به رسمیت شناخته شود و هر اقدامی‌که در سرکوب مردم توسط دولت صورت بگیرد، نقض حقوق بشر است و آن دولت مرتکب خطا شده است و اگر دست به کشتار شهروندان خود بزند که تا به حال بیش از سه هزار و پانصد نفر در سوریه به این صورت کشته شده، جنایت علیه بشریت محسوب می‌شود.

از این منظر است که وقتی ترکیه در نشست اتحادیه عرب شرکت می‌کند دو دیدگاه را نمایندگی می‌کند. از یک طرف به غرب متصل است و از سوی نهادهای اروپایی و ناتو صحبت می‌کند و از طرف دیگر به جهان اسلام مرتبط است و در کنار اتحادیه عرب قرار گرفته است. به نظر می‌رسد موقعیت ترکیه به این کشور این امکان را می‌دهد که چنین نقش فعال و دوجانبه ای بازی کند. از این منظر وقتی ترکیه در اتحادیه عرب شرکت می‌کند، به این دلیل که دیپلماسی سنجیده و فکر شده ای را دنبال می‌کند، می‌تواند نقش مهمی‌در جهت گیری این اتحادیه بازی کند.

ترکیه توانسته است با استفاده از شرایط جغرافیایی و ژئوپلیتیکی خود، سیاست خارجی ای که در پیش گرفته و هم چنین مسائل اقتصادی در این مسئله صاحب نفوذ باشد و مدخلیت داشته باشد. ترکیه در مورد سوریه نقشی را ایفا می‌کند که هیچ کدام از همسایگان سوریه این نقش را بر عهده نگرفته اند. همسایگان سوریه عبارتند از لبنان، اردن، اسرائیل و ترکیه. عمده ترین کشوری که می‌تواند در این میان در حوادث نقش بازی کند، ترکیه است. از همین منظر هم هست که نقش ترکیه حساس است.

 

به نظر می‌رسد چین و روسیه بعد از وتوی قطعنامه ای که در شورای امنیت مطرح شد، بیشتر به دنبال این هستند تا حدی از تصمیمات اتحادیه عرب دنباله روی کنند. به نظر شما در این شرایط این موضع می‌تواند تداوم داشته باشد؟

 

به نظر می‌رسد روسیه در حال حاضر در شرایط بسیار حساسی قرار دارد. به این دلیل که در داخل در آستانه دو انتخابات یعنی انتخابات دوما و انتخابات ریاست جمهوری قرار دارد و پیش بینی می‌شود که این انتخابات منجر به روی کار آمدن آقای پوتین در روسیه شود. او بیشتر گرایش‌های نظامی‌امنیتی دارد. در حالی که آقای مدودف بیشتر به جهانی شدن و حرکت به سوی ساختارهای بین المللی و فضای باز سیاسی و دموکراسی تمایل داشت. البته او نتوانست ایده‌های خود را اجرا کند. در حال حاضر به نظر می‌رسد که روسیه در حال طی دوران انتقال قدرت از مدودف به پوتین است. در این شرایط روسیه در صدد است تا از مسئله سوریه نهایت بهره برداری را داشته باشد.

روسیه تصور می‌کند که از پس از پایان جنگ سرد، تمام بازی‌ها در خاورمیانه را از دست داده و نتوانسته ایفای نقش نماید. در حال حاضر اطرافیان آقای پوتین این گوه تبلیغ می‌کنند که در قطعنامه شورای امنیت در مورد منطقه پرواز ممنوع بر فراز لیبی، روسیه فریب غرب را خورده است و متحد سنتی خود را در خاورمیانه که از نظر سرمایه گذاری برای روسیه مهم بوده است را از دست داده است. حال در مورد سوریه دیگر نباید مرتکب همان اشتباه شود. این مسائل در داخل روسیه مطرح می‌شود تا برای رای آوردن آقای پوتین از آن استفاده شود. یعنی در حقیقت مسئله سوریه در روسیه به عنوان ابزاری مورد استفاده حلقه پوتین قرار می‌گیرد.

 

حرکت ناوگان دریایی روسیه به سمت آب‌های مدیترانه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 

تنها پایگاهی که روسیه در مدیترانه در اختیار دارد، همین بندری است که در سوریه قرار دارد. ارسال ناوگان دریایی روسیه به آب‌های مدیترانه شبیه اتفاقی است که در دوران پایانی حکومت شوروی و در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران رخ داد. شوروی هم در آن زمان ناوگانی به خلیج فارس فرستاد. اما در عمل تاثیری نداشت و کاری از پیش نبرد. این کار روسیه هم شبیه همان اقدام شوروی است. روسیه برخی هم پیمانان خود را به دلیل تغییر ساختار‌های بین المللی از دست داده است. امروزه کشورهای خاورمیانه اگر هم به امریکا تمایل نداشته باشند، به طرف روسیه جذب نمی‌شوند. چرا که در صدد هستند با اروپا و تمام جهان در چارچوب یک اقتصاد لیبرال ارتباط داشته باشند.

وقتی هم پیمانان سوریه در مخالفت با این کشور صف کشیده اند، این کار روسیه برای ارسال ناوگان دریایی برای حمایت از بشار اسد اقدام درستی به نظر نمی‌رسد. مگر این که از نظر تبلیغاتی و مصرف داخلی به صرفه باشد.

 

و در نهایت به نظر شما این اقدام روسیه برای کنترل بحران تاثیرگذار است؟

 

فکر نمی‌کنم تاثیر چندانی داشته باشد. مگر این که روسیه بخواهد اگر در شورای امنیت حمله نظامی‌به سوریه مطرح شود، آن را وتو کند. حمایت روسیه از سوریه به این بستگی دارد که این حمایت برای روسیه به په بهایی تمام شود. اگر حمایت از سوریه به بهای رویارویی با غرب و از دست دادن روابط کنونی روسیه با غرب باشد، هیچ گاه روسیه ترجیح نخواهد داد که غرب را رها کرده و از سوریه حمایت کند. احتمال دارد در حال حاضر روس‌ها پیگیر چانه زنی برای امتیاز گیری از هر دو سو باشد. حرکت ناوگان دریایی روسیه به سمت آب‌های مدیترانه شمشیر دو دمی‌است که در صدد است هم از غرب امتیاز بگیرد و هم از سوریه. اما در هر حال به نظر من شرایط کنونی، شرایط مناسبی برای این مانور نبوده است.


نظر شما :