وعده انگلیس برای معده ایران آشناست
اما هرچه ایران با دستگیری خائنین و جواسیس متصل به سفارت بریتانیا و خط و نشان کشیدن برای این کشور تلاش می کرد پای انگلیس را از ماجرای اعتراضات سیاسی داخلی ایران کوتاه کند و بر زبان این کشور قفل بنهد، بازهم وزیر یا سفیری از بریتانیا پیدا می شد که موضع گیری مستقیم می کرد و ایران را به نقض حقوق بشر و پدید آوردن فضای اختناق و سرکوب و... متهم می کرد و ایران نیز متعاقبا با ارائه اسناد و شواهد خود، این کشور را متهم به دخالت در امور داخلی، فتنه انگیزی و تبلیغات روانی علیه تهران می کرد.
اکنون به دنبال افزایش فشارهای بین المللی بر تهران و اقدام یکجانبه امریکا و بریتانیا و کانادا در گستراندن دایره تحریمها، بازهم تهران واکنشی متقابل نشان داده و این بار بطور جدی تصمیم به اخراج سفیر بریتانیا گرفته است. البته هنوز انگلیسیها و برخی تحلیل گران سیاسی معتقدند که قضاوت در این باره زود است و احتمال حضور سفیر انگلیسی در ایران وجود دارد. اما رئیس مجلس در جریان رای دهی نمایندگان برای تصویب طرح کاهش مناسبات با بریتانیا اعلام کرد که این اولین عکس العمل تهران است و آخری اش نیز نخواهد بود.
بریتانیا این مصوبه را که به تصویب شورای نگهبان هم رسیده، نوعی توهین تلقی کرده و گفته به آن پاسخی قاطع می دهد. البته انگلیسیها همچنان امیدوارند که ایران تعریف محدودی از تقلیل در سطح روابط داشته باشد و راهی را برای مناسبات دیپلماتیک باقی بگذارد. آنها نیز فشار متقابل را به تهران شروع کرده اند و نشست یا میتینگی با حضور سفیران اروپایی در تهران برگزار کرده و درباره این اتفاق گفتگو کرده اند.
تهران این روزها و ماهها کمترین روابط را با اروپاییها داشته است؛ به خصوص از نقطه نظر سیاسی. و اینطور که از شواهد و قرائن برمی آید، تداوم کشمکشهای هسته ای اروپا و امریکا با تهران تمامی ندارد و گویی سناریوی پیچیده و شاید اکشنی را برای ایران طراحی کرده باشند.
در چنین احوالات بین المللی، نگرانیهای تهران بابت سوریه فراموش شدنی نیست. غرب از اهمیت استراتژیک بشار اسد برای تهران به خوبی باخبر است و اگرچه تاکنون به فشارهای اقتصادی بر دمشق بسنده کرده اما همزمان دست در کار تضعیف هر دو نظام سیاسی مستقر در تهران و دمشق دارد و می خواهد همزمان با این تضعیف و تحقیر، بر قدرت منطقه ای ترکیه و عربستان بیفزاید تا خلا حاکمیتی در مصر و آنچه را تهدید قدرت گیری ایران می نامد، بپوشاند و موازنه ای جدید در منطقه ایجاد کند و رهبری و قدرت را روی ترکیه و عربستان سوئیچ کنند.
این تغییر و تحولات که با کشیده شدن سوریه در یک نزاع داخلی فرساینده، روند مشهودی به خود گرفته، بین ایران و ترکیه فاصله و چاله بزرگی ایجاد کرده است. بعد از آنکه یکی از فرماندهان سپاه پاسداران، اعلام کرد در صورت ماجراجویی نظامی غرب علیه تهران، جمهوری اسلامی نیز سپر دفاع موشکی ناتو مستقر در ترکیه را هدف قرار می دهد، یکباره همه چیز علنی شد و نگرانی و دلخوری تهران از خط مشی ترکها در جریان حوادث منطقه جنبه عینی به خود گرفت. اکنون کار به جایی رسیده که یک مقام نیروی انتظامی کشور که بطور طبیعی دستی در دیپلماسی و سیاست خارجی ندارد و مسئول برقراری نظم و امنیت در داخل مرزهاست، در همان روزی که از برخورد دستگاه متبوعش با خرافههای ماه محرم و قمه زنی خبر داده، لب به انتقاد از نخست وزیر ترکیه گشوده و گفته: "اینها اردوغان را خودشان آموزش دادند که جلوی رژیم صهیونیستی به عنوان یک مسلمان دو آتشه بایستد و در مقابل آنها موضع بگیرد و کاغذ آنها را پرتاب کند تا بگویند که این فقط در ایران نیست و ما فقط در ایران دشمن نداریم بلکه در ترکیه هم هست، آن وقت همین اردوغان را به جمع مردم مصر میفرستند و اردوغان آنها را بعد از انقلاب خودشان به دین لائیک دعوت میکند؛ همین اردوغان که او را مسلمان دو آتیشه و دشمن سرسخت صهیونیست معرفی کردند، طبق سفارش خودشان مردم مصر را به دین لائیک دعوت میکند."
روی کاغذ اینطور نوشته شده که روابط تهران و لندن – و در نتیجه اروپا – بیش از پیش به تیرگی و سردی می گراید. ایران تصمیم قاطع خود را برای ایستادگی در برابر یکجانبه گری امریکا و انگلیس و حتی اجماع اروپا و اعراب و هر ائتلاف دیگر، گرفته و تصمیم ندارد از حقوق و خواستههای خود قدمی به عقب بگذارد. چندی پیش ترکیه تلاش می کرد ایران را برای گذر از مسیر ناهموار بین المللی و نشاندنش پای میز مذاکره با غرب، یاری دهد ولی اکنون که معادلات منطقه به هم ریخته و ترکیه درصدد قدرت گیری و افزایش نفوذ و رهبری اش در محیط اطراف است، خواه ناخواه دچار چالشهایی نظری و عملی با تهران شده و ایران را برای داشتن یک متحد منطقه ای قوی و موثر در برابر قدرتهای فرامنطقه، متوجه شمال کرده است؛ جایی که سابقه تاریخی بهتری نسبت به انگلیس در قبال ایران ندارد و دیگر قرار نیست تمام تخم مرغهایمان را توی سبد روسها بگذاریم.
محدودیت روابط تهران با اروپا که قرار است با اخراج سفیر انگلیس تا پایان امسال عملی شود، شکل تازه ای به خود گرفته است. انگلیسیها ظرف همین روزها با سفیران کشورهای عضو اتحادیه اروپا در تهران دیدار کرده اند تا درباره نحوه پاسخ به این تصمیم مذاکره کنند. سخنگوی وزارت خارجه انگلیس این وعده را هم داده که روز پنجشنبه در شورای امور خارجه (اتحادیه اروپا) مذاکرات بیشتری در اینباره انجام خواهد شد. این وعدهها دیگر برای معده ایران کاملا آشنا و هضم شدنی است؛ همان گونه که واکنشهای ایران برای انگلیس غریب و ثقیل نیست. دو طرف با علمی که به کنش و واکنشهای یکدیگر دارند، چه مسیری را طی می کنند؟ و تا کجا؟
نظر شما :