بشار اسد، طعمه غرب برای قطع نخاع مقاومت

۰۸ آذر ۱۳۹۰ | ۲۰:۲۸ کد : ۱۸۳۷۳ اخبار اصلی
دیپلماسی ایرانی، درباره تبعات و دلایل تحریم‌ها علیه سوریه با مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل خاورمیانه، گفتگویی داشته است که در زیر می‌خوانید.
بشار اسد، طعمه غرب برای قطع نخاع مقاومت
دیپلماسی ایرانی: 48 ساعت پیش اتحادیه عرب با اکثریت آرا آغاز تحریم های اقتصادی و سیاسی علیه سوریه را اعلام کرد. بشار اسد که تا دیروز در کنار همین رهبران عرب عکس یادگاری می گرفت ناباورانه این همراهی اعراب با قاره سبزنشین ها را به نظاره نشسته است.

دیپلماسی ایرانی، درباره تبعات و دلایل این تحریم‌ها با مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل خاورمیانه، گفتگویی داشته است که در زیر می‌خوانید:

 

قطعنامه تحریم‌های اتحادیه عرب برای سوریه تا چه اندازه موفقیت‌آمیز خواهد بود و آیا برای سوریه عواقبی خواهد داشت؟

 

آنچه در ارتباط تحریم‌های جدید اتحادیه عرب باید گفت این است که بیش از ضرر اقتصادی آن که بی‌تردید نمی‌توان به راحتی از کنار آن گذشت،‌ اثرات سیاسی و عملیاتی ناشی از تحریم‌های اتحادیه عرب است. به بیان دیگر ایالات متحده امریکا با ایجاد اجماع بین‌المللی و منطقه‌ای علیه سوریه هم اکنون با تحریم‌های اتحادیه عرب زمینه‌پرور ایجاد اجرای مدیریت اعمال فشار بیشتر علیه سوریه شده و گام جلوتر در جهت لیبرالیزاسیون کردن سوریه برداشته‌اند. همچنین این تحریم‌ها از نظر قوانین می‌تواند در دفع منطقه‌ای و فضای بین‌المللی تاثیرگذار باشد. سوریه اکنون در وضعیتی قرار می‌گیرد که در منطقه خاورمیانه و جهان عرب که اساسا منطقه اصلی قدرت سوریه محسوب می شود،‌انزوای عینی از منظر سیاسی پیدا می‌کند و زمانی‌که این انزوای عینی پدیدار شد در جهت زمینه‌سازی برای ایجاد فشار بیشتر روانی، سیاسی، اقتصادی و احیانا نظامی پیش می‌آورد. قدرت هوشمند برآن بود که با تقویت قدرت سخت و قدرت نرم و با تلفیق قدرت نرم تبدیل شده با قدرت سخت فهم شده در قالب قدرت نرم به اعمال سیاسی ایالات متحده امریکا در ارتباط با رقبا حقانیت بخشد. بنابراین ایالات متحده امریکا با اجماع بر ضد سوریه و مدیریت آن به‌گونه‌ای عمل کرده که اتحادیه عرب را در برابر سوریه می‌بینیم، نه در کنار آن. در نتیجه تا حدودی توانسته است این فرایند را عملیاتی کند، بدین معنا که با حقانیت بخشیدن به رفتارهای ضد سوری در منطقه در قالب کاربرد قدرت نرم از پیش طراحی شده زمینه‌پرور اجماع عربی برضد سوریه شود. که این امر نشان دهنده گامی فراتر برای تحت فشار گذاشتن سوریه خواهد بود. 

 

اگر سوریه پروتکل اعزام ناظران اتحادیه عرب را نپذیرد، چه عواقبی دارد و اگر بپذیرد از تحریم‌ها کاسته خواهد شد؟

 

آنچه که هم‌اکنون پیش از اقدام سخت علیه سوریه مطرح است، تغییر رفتار دولت بشاراسد است. اگر بشاراسد تغییر رفتار دهد تا حدود زیادی باید بگوییم که می‌توان در آینده میان مدت امیدی به بازماندن خود در مسند قدرت داشته باشد. اگر این اقدام را انجام نداده و تغییر رفتاری صورت نپذیرد بی‌تردید گام بعدی تحت فشار گذاشتن سوریه از طریق بین‌المللی و ایجاد فضای روانی ازمسیر ایجاد جنگ فیزیکی خواهد بود. سوریه در این وضعیت یا باید به تغییر رفتار بیندیشد یا از منظر ایالات متحده امریکا و کشورهای همسو با امریکا یا تن به تغییر رژیم سیاسی در سوریه دهد. در حقیقت می‌توان گفت چنین اتفاقی هزینه‌های زیادی برای امریکا خواهد داشت، چراکه جایگاه سوریه در مقاومت و جغرافیای خاورمیانه بسیرا بالاتر از جایگاه لیبی و تلاش قذافی در افزایش سطح این جایگاه در اتحادیه افریقا و جهان اسلام است. بنابراین سوریه نمی‌تواند همانند لیبی و با موقعیت آن مدیریت کند. بر همین اساس امریکا و کشورهای همسو با آن در ارتباط با سوریه بر این باورند که اگر بشاراسد بماند و رفتار سیاسی خود را تغییر دهد، می‌توان تا حدودی به نفع سیاست‌های منطقه‌ای کشورهای غربی در خاورمیانه حرکت کند. اما اگر سوریه مقاومت بیشتری داشته باشد، جایگاه سوریه در مقاومت در منطقه از وضعیت قابل پروایی برخوردار است و  می‌تواند به صورت ستون فقرات مقاومت عمل کند. به نظر می‌رسد که غرب هزینه‌های گزاف مربوط به سوریه را حاضر به پرداخت باشد تا بتواند مقاومت را قطع نخاع کند. در نتیجه هزینه‌های گزافی که امریکا در منطقه خاورمیانه به ویژه در ارتباط با سوریه که ستون فقرات مقاومت بوده، می‌کند را از این طریق برای افکارعمومی قابل قبول و پذیرش کند.

 

ترکیه به این تحریم‌ها نگاه مثبت داشته و از سوی دیگر عراق و لبنان تاکید بر همکاری‌های گذشته خود کردند. چنین موضع‌گیری‌هایی را چگونه می‌توان تحلیل کرد؟

 

موضع‌گیری لبنان و عراق، موضع‌گیری برخاسته از منافع ملی کشورهای خود در بافت کنونی است. لبنان به عنوان یکی از اعضای جبهه مقاومت است و عراق نیز در مرحله گذارتاریخی از رژیم کهن به رژیم جدید بسر می‌برد. ایالات متحده امریکا در عراق حضور دارد و عراق در کنار یکی از اصلی‌ترین مرزهای مقاومت، مرز بسیار گسترده‌ای را با ایران و سوریه دارد. بنابراین در اینجاست که باید موضع‌گیری‌های لبنان و عراق را در چارچوب منافع ملی این دو کشور در موقعیت کنونی مورد بررسی قرار داد. این درحالیست که ترکیه به عنوان پایتخت دیپلماسی مغرب زمین در خاورمیانه هم اکنون به نوعی جغرافیای هماهنگ‌کننده دیپلماسی در راستای ایجاد فضای مناسب و گسترش اسلام‌گرایی با رویکرد ترکیه شده است. برهمین اساس است که امروز شاهد هستیم در دمشق، قاهره، تونس و کشورهای دیگر تلاش می‌کنند که بهار عرب را به سمت و سوی الگوی ترکیه‌ای سوق دهند. این الگو در برابر الگوی ایران به اصطلاح غربی‌ها الگوی رادیکال انقلاب اسلامی، در کنار الگوی سنتی عربستان  که اسلام سنتی مطرح می‌شود و می‌تواند مکملی برای اجرای دکترین نهم امنیتی امریکایی‌ها در منطقه، یعنی گسترش دموکراسی هدایتی شود.

 

در تحریم‌های علیه سوریه قطر میدان‌دار بوده و عربستان نیز بر این مساله پافشاری کرده است. این هماهنگی‌ها چه دلایلی دارد و در آینده چه نتیجه‌ای دربرخواهد داشت؟

 

آنچه که امروزه از نظر عینی وجود دارد، ارتباط آنکارا، ریاض وقطر  مثلثی را تشکیل می‌دهد که دیپلماسی غرب را اجرا می‌کند. این مثلث ممکن است در آینده به یک شش ضلعی از الگوی اسلام گرای ترک نیز پیوند بخورد. به عبارت دیگر در مثلث آنکارا، دولت اسلام‌گرای قاهره و دولت احتمالی اسلام گرا در دمشق با پیوند با الگوی آنکارا ریاض و قطر شش ضلعی را بوجود بیاورند که در قالب این شش ضلعی و پیوندهای منطقه ای آن اجماع بعدی علیه دیگر اعضای مقاومت درمنطقه برنامه‌ریزی شود.

 آنچه که در هفته گذشته در بحرین شاهد بودیم و گزارش کمیته حقیقت‌یاب، استعفای علی عبدالله صالح و آنچه که در اتحادیه عرب شاهد بودیم، همگی نشان‌دهنده این است که  الگوی اسلام گرای ترکیه و سنتی عربستان در یک برنامه‌ریزی ارایه عملیات دکترین جدید امریکا یعنی گسترش دکترین دموکراسی ارشادی را دنبال می کند. در تکمیل این معنا شاهد آن هستیم که پشتیبانی این مدیرت اجرایی نیز توسط کشورهای فرادستی و فرامنطقه ای با رهبری امریکا و همکاری مثلث انگلیس، آلمان و فرانسه صورت می پذیرد. به باور من دکترین امریکایی‌ها، دکترین گسترش دموکراسی ارشادی در منطقه خاورمیانه است. در موقعیت فعلی کشورهای ترکیه، عربستان و قطر این دکترین را دنبال می‌کنند. اگر جنبش اسلام‌گرایی مدرن ترکیه دردمشق و قاهره شکل بگیرد، ما شاهد خواهیم بود که این مثلث پایگاه اصلی در ترکیه، قاهره و دمشق خواهد گذاشت.

 

نظر شما :