چرا کرزی قانون اساسی را دور می‌زند؟

۳۰ آبان ۱۳۹۰ | ۲۱:۰۴ کد : ۱۸۰۶۲ گفتگو
دیپلماسی ایرانی در گفت و گو با محمد ابراهیم طاهریان، سفیر سابق ایران در پاکستان آخرین وضعیت افغانستان را بررسی کرده است.
چرا کرزی قانون اساسی را دور می‌زند؟
دیپلماسی ایرانی: نشست لویه جرگه افغانستان با دستور کار مذاکره با طالبان و انعقاد پیمان استراتژیک میان افغانستان و امریکا در حالی برگزار شد که تقریبا هر دو دستور کار نتایجی از پیش تعیین شده داشتند. طالبان با پرتاب راکتی به محل برگزاری این نشست به روشنی پیام خود را به دولت افغانستان منتقل کرد. از سوی دیگر سخنان کرزی در افتتاحیه نشست درباره انعقاد پیمان استراتژیک به نوعی از نتیجه این نشست خبر می‌داد. دیپلماسی ایرانی این مسئله را در گفت و گو با محمد ابراهیم طاهریان، سفیر سابق ایران در پاکستان بررسی کرده است:

 

به طور کلی جایگاه لویه جرگه در ساختار سیاسی افغانستان چیست و تصمیمات این نشست تا چه حد در جریانات سیاسی افغانستان تاثیر گذار است؟

 

در مجموع به نظر می‌رسد که نشست کابل، نشست استانبول و نشست بن اقداماتی زنجیره ای است برای توجیه حضور نیروهای خارجی در افغانستان و قاعدتا کمکی به بهتر شدن اوضاع افغانستان نخواهد کرد. برگزاری نشست لویه جرگه نیز می‌تواند در امتداد این اقدامات ارزیابی شود.

آن دسته از نمایندگان مجلس یا ولسی جرگه و آن دسته از رهبران سیاسی افغانستان که با چنین نشستی که با عنوان نشست سنتی یا نشست لویه جرگه یا بزرگ برگزار شد، مخالف هستند استدلال می‌کنند که از آن جا که افغانستان دارای ساز و کار سیاسی و قانونی در چارچوب قانون اساسی شامل دو پارلمان یعنی ولسی جرگه و مشرانو جرگه است و اصولا در قانون اساسی تفکیک قوای مجریه و مقننه و قضاییه به طور جدی مطرح است، چنین اقداماتی به معنای دور زدن قانون اساسی و تضعیف آن است.

از یک طرف جریان افراط و تروریست‌ها به لحاظ امنیتی مردم افغانستان را تحت فشار قرار داده اند و از طرف دیگر قوای داخلی علیه هم عمل می‌کنند و در این شرایط چنین اقدامی‌به معنای بازگشت به راهکارهای سنتی و فراقانونی و موقعیتی است که در آن افغانستان قانون اساسی نداشته است. بنابراین منتقدان اساسا چنین اقدامی‌را از سوی زعامت سیاسی و رئیس دولت اقدامی‌خلاف قانون می‌دانند و معتقدند چنین اقدامی‌به نوعی تفسیر به رای کردن قانون اساسی است. بنابراین اساسا نظر مثبتی نسبت به برگزاری چنین نشست‌هایی که تفسیر غیرقانونی از قانون اساسی افغانستان است وجود ندارد.

 

مهم ترین مباحثی که در دستور کار این نشست قرار گرفته چه بوده و چه دستاوردی داشته است؟

 

 از ابتدا دو محور اصلی برای این نشست اعلام شده بود. یکی مذاکره با جریان افراط و دیگری فراهم کردن شرایط برای امضای پیمان استراتژیک که ترجمه آن دادن پایگاه‌های نظامی‌دائم به کشورهای فرامنطقه ای و امریکا است. این دو دستور کاری بود که از ابتدا برای چنین نشستی متصور بود.

الان هم که اجلاس به پایان رسیده است می‌توان گفت که زعامت سیاسی افغانستان موفق شد تا به تعبیر برخی از کارشناسان شریک جرمی‌برای خود بیابد. به این دلیل که تجربه گذشته نشان داده است که نه مذاکره با جریان افراط موفقیت آمیز بوده کما این که دیدیم جریان افراط پاسخ خود را به لویه جرگه با پرتاب یک راکت داد و نه حضور نیروهای خارجی در افغانستان دردی از این کشور دوا کرده است. حضور این نیروها در افغانستان آن زمان که با مصوبه شورای امنیت صورت گرفت چنین نتیجه ای داد. هیچ تضمینی وجود ندارد که اگر چنین پیمانی با توصیه این نشست به امضا رسد، ممد همین شرایط در افغانستان نباشد. لذا به نظر نمی‌رسد آن چه در این نشست گذشت و به عنوان توصیه به زعامت سیاسی ارائه خواهد شد، کمکی به تحولات افغانستان کند.

 

صحبت‌هایی که آقای کرزی در افتتاحیه نشست داشت، این حس را منتقل می‌کرد که کابل یک عزم جدی برای انعقاد پیمان استراتژیک دارد و مخالفت همسایگان هم در این زمینه چندان اهمیتی ندارد. آیا واقعا این گونه است؟

 

بله. علاوه بر این حس دیگری هم به ناظرین منتقل می‌شود و آن هم این است که زعامت سیاسی افغانستان از بیرون تحت فشار است و به همین دلیل آن چه را که باید خروجی نشست باشد حقنه می‌کند.

 

انعقاد این پیمان تا چه حد نزد افکار عمومی‌افغانستان قابل پذیرش است؟

 

برای سنجش افکار عمومی‌در افغانستان دو ساز و کار تعریف شده است. یکی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و دیگری برگزاری انتخابات پارلمانی. رئیس دولت حاصل انتخاباتی بود که به دور دوم کشیده شد و به دلیل اعتراضاتی که از طرف رقیب وجود داشت، انتخابات به طور کامل انجام نشد. بنابراین انتخابات یک پروسه ناقص بود. لذا یک بار این فرصت برای مردم ایجاد شد که اجازه داده نشد این اظهار نظر کامل شود و یک بار هم مردم در رای گیری برای انتخاب اعضای پارلمان شرکت کردند و رای خود را دادند. وقتی نمایندگان مردم در پارلمان حضور دارند برای هر پیمانی برابر با قانون اساسی باید به پارلمان رجوع شود. نه چنین ساز و کارهایی که به نوعی دور زدن قانون باشد.

تا وقتی که این اتفاق به وقوع نپیوندد و پارلمان نسبت به این موضوع اظهار نظر نکند، نمی‌توان گفت که افکار عمومی‌افغانستان نسبت به این مسئله چه نگاهی دارد. مضاف بر این که به نظر می‌رسد اولین مطالبه افکار عمومی‌در افغانستان امنیت است تا در سایه آن در کشور توسعه ایجاد شود. آن چه در ده سال گذشته اتفاق افتاده، نشان می‌دهد که پیشرفتی در زمینه امنیت و توسعه صورت نگرفته است. به هر دلیلی که در این ده سال حضور خارجی‌ها در افغانستان نتیجه ای برای امنیت و توسعه این کشور نداشته است، به همان دلیل هم چنین توصیه ای از سوی یک نشست نمی‌تواند شرایط را بهبود بخشد.

بنابراین به نظر می‌رسد که مطالبه مردم افغانستان برگزاری چنین نشست‌هایی نیست. مطالبه مردم افغانستان امنیت است و این چیزی است که هم به لحاظ زعامت سیاسی در افغانستان به وقوع نپیوسته و هم به دلیل حضور نیروهای خارجی.

 

نظر شما :