نوزدهمین یادداشت از سلسله نوشته‌های سرکیس نعوم

حزب الله نیازی به سلاح های سوریه ندارد

۲۶ آبان ۱۳۹۰ | ۲۳:۱۷ کد : ۱۷۹۸۵ اخبار اصلی
اگر حزب الله به اسرائیل حمله کند، اسرائیل به آن حمله خواهد کرد. سوریه می‌تواند تضمینی قابل قبول از سوی امریکا و اسرائیل در مورد حزب الله و لبنان باشد.
حزب الله نیازی به سلاح های سوریه ندارد
 سرکیس نعوم، روزنامه‌نگار و متفکر مشهور لبنانی سلسله مقالاتی را در روزنامه لبنانی النهار منتشر کرد که با توجه به تحولات فعلی منطقه به ویژه انقلاب‌های عربی افقی تازه پیش‌روی بسیاری از تحلیل‌گران به‌خصوص ناظران مسائل خاورمیانه قرار می‌دهد.

این یادداشت‌ها در حقیقت ماحصل سفر نعوم به ایالات متحده و دیدارش با مقام‌های مختلف امریکایی و متفکران و استراتژیست‌های آن کشور است.

نعوم عمده این یادداشت‌ها را به صورت گفت‌وگو و موجز بدون ذکر نام مصاحبه‌شدگان و فقط با اشاره به پست و جایگاه آنها در ۶۳ قسمت تهیه و منتشر کرد. تعدادی از این یادداشت‌ها که عمدتا از شماره ۵۰ به بعد بود در نوبت‌های مختلف در دیپلماسی ایرانی منتشر شد.

دیپلماسی ایرانی در مکاتبه‌ای با سرکیس نعوم متن اصلی یادداشت‌ها را تهیه کرد. "دیپلماسی ایرانی" با توجه به اهمیت و جذابیت این مطالب هر پنج‌شنبه یک مورد را در اختیار مخاطبان قرار خواهد داد.

نعوم خود در مقدمه‌ای که برای دیپلماسی ایرانی نوشته، درباره این یادداشت‌ها می‌نویسد: «من ستون‌نویس ثابت النهار هستم. النهار را می‌شناسید، یکی از قدیمی‌ترین روزنامه‌های لبنانی و عربی است. این روزنامه را می‌توان به جرات یکی از پرتیراژترین و پرمخاطب‌ترین رسانه‌های کاغذی لبنان دانست. اگر چه با برخی افکار دوستانم در روزنامه النهار موافق نیستم ولی همگی تلاش می‌کنیم که دموکراسی را رعایت کرده و بدون تحمیل اندیشه‌هایمان به یکدیگر در کنار هم برای النهار یادداشت بنویسیم و تلاش کنیم روزنامه وزینی را تحویل خوانندگان دهیم.

بی‌شک در ایجاد چنین فضایی غسان التوینی، رئیس و مدیرمسئول روزنامه النهار که لطف و محبت بسیاری به تک‌تک روزنامه‌نگاران و خبرنگاران النهار دارد، نقشی مهم ایفا کرده است. من هر سال یک یا دو بار چند هفته‌ای را در لبنان نیستم. چندین سال است که به ایالات متحده می‌روم و در این کشور و سازمان‌ها و ارگان‌های مختلف آن می‌گردم.

به واشنگتن می‌روم و در اداره‌های دولتی آن سرک می‌کشم و به نیویورک که مرکز بسیاری از اندیشکده‌ها و پژوهشکده‌های امریکایی است می‌روم و ضمن این که سری هم به سازمان ملل می‌زنم و با نمایندگان کشورهای جهان در این سازمان به گپ و گفت می‌نشینم، با بسیاری از مقامات سابق، مشاوران فعلی، بسیاری از استراتژیست‌ها، متفکران و صاحب‌نظران بحث و تبادل نظر می‌کنم. دیگر رویه‌ام شده، وقتی به لبنان باز می‌گردم نتیجه این گپ و گفت‌ها را در قالب یادداشت در روزنامه النهار منتشر می‌کنم. اهمیت این یادداشت‌ها در این است که تلاش کرده‌ام تمامی مناقشه‌ها و بحث‌‌هایی که با مقامات مختلف امریکایی و غیرامریکایی درباره تحولات مختلف دنیا داشته‌ام را به رشته تحریر در آورم.

به‌‌خصوص و به‌طور خالص مسائل مرتبط با خاورمیانه، جهان اسلام، جهان عرب و لبنان. البته امسال من سفر ۱۰ روزه‌ای هم به سیدنی استرالیا داشتم که طی آن جایزه جهانی "جبران خلیل جبران" که یکی از مهمترین جوایز حائز اهمیت برای لبنانی‌ها است و نزدیک ۳۰ ساله است به روزنامه‌نگاران و پژوهشگران برتر لبنانی استرالیایی، لبنانی امریکایی و عرب داده می‌شود، دریافت کردم. امید است این یادداشت‌ها مورد توجه خوانندگان محترم قرار بگیرد.»

بخش‌‌های اول تا هجدهم این یادداشت‌ها هفته‌های گذشته منتشر شد که در آرشیو دیپلماسی ایرانی همگی آنها قابل دسترسی هستند و اکنون نوزدهمین بخش از این سلسله مقالات تقدیمتان می‌شود:

درباره اوضاع سوریه و احتمال این که آیا تحولی در آن صورت می‌گیرد یا خیر با مشاور ارشد و مهم یکی از مهم‌ترین مراجع فکری بزرگ سابق امریکا صحبت کردم، گفت: «بشار اسد چندی پیش تصمیم‌های اقتصادی و اجتماعی اتخاذ کرد و دستور به عفو عمومی داد. اما خوب می‌داند که اگر بخواهد بدجور سرکوب کند باقی نخواهد ماند، این را هم می‌داند که هر گونه اصلاحات جدی و حقیقی نظام را در آخر از طریق دموکراتیک متزلزل خواهد کرد. انقلاب سرعت سقوط او و باندش را بیشتر خواهد کرد.»

همچنین گفت: «اسد در مصاحبه‌ای با وال‌استریت ژورنال گفت که هیچ خطری متوجه او و نظامش نیست برای این که فکر مقاومت در برابر امریکا و اسرائیل را برگزیده و همچنان به آن پایبند است. به نظرت این درست است؟»

گفتم: «تا اندازه‌ای شاید. اگر این موضوع مواضع اکثریت ملت سوریه که سنی هستند، باشد.»

پرسید: «تغییرات در منطقه به کجا خواهد رسید و چگونه؟» جواب دادم: «نزد شما یک شبه اجماعی هست مبنی بر این که در منطقه، یمن ممکن است به جنگ داخلی کشیده شود و ممکن است این وضعیت بر عربستان تاثیر بگذارد. همچنین بحرین...»

نظر داد: «در بحرین درگیری‌هایی میان حکومت و تظاهرکنندگان در گرفت سپس استفاده از زور علیه آنها متوقف شد. اما تظاهرات ادامه یافت، نمی‌فهمم در آن‌جا چه می‌گذرد و امور به کجا ختم خواهد شد.» و افزود: «درباره لبنان بگو، درباره نجیب میقاتی، نخست‌وزیر اگر از سوی عربستان چراغ سبز یا حتی چراغ زرد نبود نمی‌توانست مسئولیت را قبول کند. آیا این درست است؟»

برایش داستانی که نزدیکان میقاتی گفته‌اند را گفتم، همان داستانی که تاکید دارد که او از "رکود" ]سیاسی[ پادشاه عربستان بهره برد. داستانی را توضیح دادم که جریان مخالف استفاده از این رکود را رد می‌کند. درباره سال‌روز 14 مارس و سخنرانی‌های از قبل آماده شده سعد حریری که در آن روز ایراد کرد، پرسید. جواب دادم: «برگزاری آن سال‌روز که به آن اشاره کردی بازتاب بالفعل تحولاتی بود که قدرت سنی‌ها را در برابر قدرت شیعیان قرار داده است.»

درباره سازمان یهودی امریکایی ]آیپک[ که بر اساس مصالح اسرائیل و سیاست‌های آن فعالیت می‌کند، پرسیدم. صحبت را از لبنان آغاز کرد، گفت: «اگر حزب الله به اسرائیل حمله کند، اسرائیل به آن حمله خواهد کرد. سوریه می‌تواند تضمینی قابل قبول از سوی امریکا و اسرائیل در مورد حزب الله و لبنان باشد. من بعید می‌دانم که سوریه با مشکلات یا اختلالاتی نظیر آنچه کشورهای عربی دیگر دچارش شده‌اند، گرفتار شود.» و توصیف کرد: «نجیب میقاتی، نخست‌وزیر، مرد حزب الله است.» نظر دادم: «نه. او مرد این حزب نیست، او دوست سوریه و هم‌پیمان آن است و این مساله او را برای ریاست دولت آماده کرد. حزب هم موافقت کرد.» جواب داد: «سوریه همچنان به حزب الله اسلحه می‌دهد، این درست است؟» جواب دادم: «حزب الله احتیاج به سلاح اضافه ندارد.»

سپس درباره احتمال در گرفتن جنگ سنی – شیعی در منطقه بحث شد. گفت: «آن‌چه در منطقه می‌گذرد، خصوصا در مصر دلیلی بر آن است که اسرائیل حق دارد از آینده بترسد. با مصر توافق‌نامه صلح امضا کرده است اما اگر در آخر اخوان المسلمین به قدرت برسد، چه؟» جواب دادم: «ضرورتا نمی‌خواهد که قدرت را به دست بگیرد، کدام یک از آنها گفته‌اند که اگر قدرت را بگیرند معاهده صلح با اسرائیل را لغو خواهند کرد؟» نظر داد: «آن‌چه در ترکیه می‌گذرد از زمانی که اسلام‌گرایان فعلی قدرت را گرفتند، این است که ارتش شکست خورد و توانستند آن را تعطیل کنند طوری که اکنون دیگر قادر نیست هیچ کاری انجام دهد.» جواب دادم: «این دو وضعیت متفاوت است. نمی‌توان ارتش ترکیه را با ارتش مصر مقایسه کرد.» نظر داد: «بنیامین نتانیاهو صلح را می‌خواهد.» جواب دادم: «یک روزی نمی‌خواهد.» جواب داد: «محمود عباس رئیس حکومت خودگردان فلسطینی فرصت‌ها را از دست داد.» جواب دادم: «اسرائیل حماس را قدرتمند کرد. ادعا می‌کنید که اسرائیل از غزه عقب‌نشینی کرد در حالی که می‌دانست آن را برای شیاطین باقی خواهد گذاشت. اما به عباسی که در کرانه باختری است اسرائیل چه داد، امریکا چه داد؟ اسرائیل به تشکیل دو کشور فلسطین و اسرائیل ایمان ندارد.»

حرفم را رد کرد، گفت: «ایمانی که وجود دارد این است که کشور فلسطینی تشکیل شود که راه‌های ارتباطی‌اش قطع باشد که شهرک‌ها آن را بخورند. به هر حال اجازه بده بگویم اسرائیل همیشه شکایت می‌کند که از صلح پایدار با مصر نگران است چرا که در این کشور تغییری حاصل شده است. اسرائیلی‌ها حدود 30 سال با مصری‌ها به سلامت زندگی کردند. هیچ کس به آنها تعرض نکرد. اکنون برخی حوادث ممکن است رخ دهد. درست است. زندگی بیم و امید است و خستگی و راحتی دارد. اسرائیل می‌خواهد تضمینی برای همه چیز باشد در حالی که نمی‌خواهد حتی از یک چیز بگذرد. صحبت از ضرورت دموکراسی عربی و حقوق بشر و تامین حقوق اقلیت‌ها می‌زند ولی آیا خودش اعتقادی به حقوق اقلیت‌های فعلی موجود در درون خودش دارد و آیا از آنها حمایت می‌کند؟»


نظر شما :