کارت های اوباما در برابر ایران چیست؟

۲۲ آبان ۱۳۹۰ | ۲۱:۳۲ کد : ۱۷۸۰۸ اخبار اصلی
زمان‌ پیشرفت‌های ایران در این زمینه در گزارش آمانو به دورانی باز می‌گردد که حتی اوباما هم به مقام ریاست جمهوری نرسیده بود. به بیان دیگر نه جورج بوش و نه اوباما در تغییر رویه مقامات ایرانی موثر عمل نکرده‌اند .
کارت های اوباما در برابر ایران چیست؟
دیپلماسی ایرانی :باراک اوباما در حالی بر کرسی ریاست جمهوری کاخ سفید نشست که قصد داشت به طور مشخص خط مشی خود را از جورج بوش جدا کند. به خصوص سیاستی که بوش در زمینه منع اشاعه هسته‌ای دنبال می‌کرد. وی بر این باور بود که تنها راهی که آمریکا می‌تواند دیگر کشور‌ها را به جبهه گیری علیه فعالیت‌های هسته‌ای کشور‌هایی مانند ایران و کره شمالی ترغیب کند این است خود آمریکا به تعهدات هسته‌ای اش عمل کرده و ذخایر هسته‌ای خود را کاهش دهد.
یکی از کارشناسان زبده امور منع اشاعه در دولت اوباما تایید می‌کند که در روز‌های نخستین روی کار آمدن اوباما این ایده مطرح بوده و آمریکا قصد داشته به دیگر کشور‌ها بگوید ما سهم خود را انجام دادیم و اینک نوبت شماست.

این در حالی است که گزارش اخیر یوکیا آمانو در مورد فعالیت‌های هسته‌ای ایران نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی پیشرفت‌هایی در جهت فعالیت‌های هسته‌ای مورد نگرانی داشته و همین امر موجب شده که منتقدان سیاست‌های اوباما را هدف قرار دهند.
وال استریت ژورنال در مقاله‌ای تاکید کرده است که به لطف شکست سیاست‌های اوباما، ایران در جهت تولید سلاح هسته‌ای گام برداشته است. این در حالی است که در واقع زمان‌ پیشرفت‌های ایران در این زمینه در گزارش آمانو به دورانی باز می‌گردد که حتی اوباما هم به مقام ریاست جمهوری نرسیده بود. به بیان دیگر نه جورج بوش و نه اوباما در تغییر رویه مقامات ایرانی موثر عمل نکرده‌اند .

ایران همچنان به غنی سازی اورانیوم ادامه می‌دهد و گفته می‌شود که ذخایر اورانیوم موجود در ایران برای تولید 4 بمب هسته‌ای کفایت می‌کند. غنی‌سازی اورانیوم در سطحی که برای تولید بمب هسته‌ای کارایی داشته باشد یکی از دشوار‌ترین بخش‌های فعالیت‌های هسته‌ای است. با این حال بخش‌هایی از گزارش آژانس این نکته را خاطرنشان می‌کند که تهران برای غنی‌سازی اورانیوم در سطح بالا با موانعی نیز مواجه بوده است.
از سوی دیگر گزارش موسسه علوم و امنیت بین‌الملل نیز نشان می‌دهد که تعداد سانتریفوژ‌ها در سایت نطنز در سال 2009 به 9 هزار دستگاه رسیده اما از آن زمان به بعد شمار آنها کاهش یافته است. علاوه بر این برخی گزارش‌ها نیز از کاهش نرخ تولید اورانیوم غنی شده خبر می‌دهند که عوامل متعددی از جمله ویروس استاکس‌نت در ایجاد این روند نزولی دخالت داشته است.

جمهوری اسلامی، آمریکا و اسرائیل را به طراحی این ویروس برای رایانه‌های تاسیسات غنی‌سازی ایران متهم می‌کنند. این یک اشتباه است که در مورد سیاست اوباما در مورد ایران تنها نیمه خالی لیوان را مشاهده کرد. تلاش‌های اولیه اوباما برای مذاکره با ایران به جایی نرسید اما دست کم به مقامات آمریکایی اجازه داد تا در سازمان ملل و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ادعا کنند که تلاش خود را در این زمینه به عمل آورده‌اند و سعی کرده‌اند جمهوری اسلامی را از ایزوله خارج کنند.

از سویی دیگر ترکیب تلاش‌های دولت اوباما برای مذاکره با ایران و پیروی از مفاد پیمان منع اشاعه هسته‌ای موجب شد که حتی روسیه و چین هم به قطعنامه‌های تحریمی ایران رای مثبت دهند.
نیکلاس برنز که دیپلماتی با سابقه در پرونده ایران به شمار می‌رود و در دور دوم ریاست جمهوری بوش، دستیار وزارت امور خارجه آمریکا بوده در برآورد استراتژی اوباما می‌گوید: هم بوش و هم اوباما استراتژی دوسویه را در مورد ایران دنبال کردند که ترکیبی از مشوق‌ها و مجازات‌هاست. اما اوباما در مقایسه با بوش در این زمینه موفق‌تر عمل کرده و دست بالا را در جهت دهی به افکار عمومی داشته است.
با این حال برخی دیگر از منتقدان اوباما بر این باورند که استراتژی وی تنها به وقت کشی منجر شده و تهران با وجود ایزوله شدن همچنان فعالیت‌های هسته‌ای خود را پیش می‌برد. دیوید آلبرایت نمونه ایران را با تحریم‌هایی که در مورد آفریقای جنوبی به کار گرفته شد مقایسه می‌کند؛ یک کمپین دراز مدت از ایزوله.

اما مقامات دولت اوباما نظر دیگری دارند. آنها بر این باورند که استراتژی کارسازی را دنبال کرده‌اند زیرا دیپلماسی موضع جهانی ایران را تضعیف کرده و در عین حال تحریم‌ها اقتصاد جمهوری اسلامی را تحت تاثیر قرار داده اند. آنها به بخشی از سخنان محمود احمدی‌نژاد اشاره می‌کنند که اخیرا اعلام کرده بود بانک‌ها در مبادلات بین‌المللی دچار مشکل شده اند. این همان بخشی از سیاست آمریکاست که می‌خواهد ایران به واسطه دنبال کردن فعالیت‌های هسته‌ای اش بهای سنگینی بپردازد. در عین حال واشینگتن می کوشد همچنان گزینه دیپلماسی را روی میز نگاه دارد تا در صورت تغییر عقیده مقامات ایران راهی برای مصالحه وجود داشته باشد.
باید گفت که رئیس جمهور ایران در اظهارات خود در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل که در مهر ماه برگزار شد به نوعی به این مصالحه تن داد. وی تاکید کرد که آماده است در مقابل تامین منابع مورد نیاز سوخت هسته ای از سوی جامعه بین‌المللی،‌غنی سازی 20 درصدی را متوقف کند. این در حالی است که در گذشته نیز نمونه هایی از متوقف شدن برنامه‌های هسته ای تحت فشار بین المللی در کشور هایی مانند کره جنوبی و آرژانتین وجود داشته است.
ایران و کره شمالی هر دو قدرت‌های منطقه‌ای و انقلابی به شمار می‌روند. اما ایران بیشتر شبیه پاکستان در سال های 1970 است و شاید نه تنبیه‌ها و نه تشویق‌ها در کاهش تمایل تهران به ورود به باشگاه هسته ای موثر نباشد. در این صورت شاید گزینه‌ای جز اقدام نظامی با دست کم تهدید اقدام نظامی وجود نداشته باشد. البته دولت اوباما نیز در حال حاضر این گزینه را از روی میز حذف نکرده است.

پس در این صورت انتخاب‌های آمریکا چه خواهد بود؟ یک سیاست دوم مبنی بر اینکه با استفاده از قوانین ائتلافی برای فشار بر ایران ایجاد کرد، یا خرید وقت تا زمانی که کسی در ایران تصمیم بگیرد بهای سنگینی برای ادامه فعالیت‌های هسته ای نپردازد و دست آخر هم تهدید جنگ.
اما تا زمانی که واقعا قصد حمله نباشد، نمی‌توان تهدید به حمله کرد. این در حالی است که حمله هوایی به ایران موجی از حملات علیه منافع آمریکا یا اسرائیل را به همراه خواهد داشت و ضمن تقویت چهره جمهوری اسلامی به عنوان یک قدرت اسلامی در بین افکار عمومی عرب، تنها به فعالیت‌های هسته‌ای ایران آسیب می‌زند و آنها را منهدم نخواهد کرد. از سوی دیگر اقدام نظامی انگیزه ایران برای ورود به باشگاه هسته ای را تشدید خواهد کرد.

منبع: فارین پالیسی
 

نظر شما :