مجله هفته/ نگاه خریدارانه به مطبوعات
در صفحه نگاه خریدارانه به مطبوعات که جمعه ها پیش رویتان قرار می گیرد، مقالات و یادداشت های مهم روزنامه های کشورمان را که در طول هفته منتشر شده است از نظر می گذرانیم.
به این دلایل از نیروی قدس می ترسند
چرا از نیروی قدس می ترسند؟ عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم مهدی محمدی در روز شنبه است که در آن به دلایل هجمه غرب علیه ارگان نظامی نیروی قدس پرداخته و نوشته است: ترس از نیروی قدس در وهله اول ترس از نیروی برانگیزاننده و سازش ناپذیر اسلام انقلابی است. برخلاف آنچه ذهن علیل آمریکایی تصور می کند کار اصلی نیروی قدس تجهیز تسلیحاتی و عملیات ویژه اطلاعاتی نیست. کار اصلی نیروی قدس آن است که به مسلمانان یادآوری کند، آیینی که با کفر و ظلم سازش می کند و قلت عدد را دلیل کافی برای بی عملی و گام ننهادن در راه مبارزه می داند، اسلام نیست... در مرحله بعد، ترس از نیروی قدس، اعتراف به نفرت فراگیر در منطقه خاورمیانه از رژیم غاصب، جنایتکار و منحوس اسراییل است. مبارزه با اسراییل و به دنبال آن درگیر شدن با همه آنچه در منطقه بوی آمریکا می دهد، موتور محرکه اصلی اسلام انقلابی در منطقه است... در گام سوم، ترس از نیروی قدس، ترس از بسط الگوی انقلاب اسلامی است. حاج قاسم سلیمانی زمانی در یکی از معدود اظهارنظرهای آشکارش گفته بود ملت ایران تنها ملتی در جهان است که لیاقت شکست تاریخی آمریکا را دارد... آمریکایی ها دریافته اند بازگشت اسلام سیاسی و تلفیق دین و حکومت در منطقه هیچ معنایی جز بسط الگوی ایران ندارد و ایران تنها کشوری در جهان است که تلفیق موفق و کارآمد دین و حکومت در آن شکل گرفته و تجربه شده است... چهارمین نکته این است که ترس از نیروی قدس به معنای ترس از غلبه رفتار ایدئولوژیک بر رفتار پراگماتیک است. آمریکایی ها بهتر از هر کسی در این جهان، معنای این جمله را می فهمند. دو پرونده را در نظر بگیرید؛ یکی پرونده هسته ای در دوران دوم خرداد و دیگری پرونده عراق. یکی را پراگمات ها اداره کردند و دیگری را شاگردان حاج قاسم... و آخر از همه ترس از نیروی قدس، هراس از بی معنا شدن مرزهاست. قدس به مومنان یاد می دهد به جای ماندن در خانه خود، در خانه دشمن با او بجنگند.
خصلت مشترک جمهوری خواهان و دموکرات ها
آمریکا؛ دل بستن به سراب! عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی در روز شنبه است که طی آن به بررسی مواضع احزاب داخل امریکا علیه ایران پرداخته شده و آمده است: درباره سنای آمریکا نیز این نکته را باید در نظر گرفت که هر چند اکنون جمهوری خواهان اکثریت را در این مجلس در اختیار دارند ولی جمهوری خواهان و دموکرات ها حداقل در دو خصلت مشترک هستند و به همین جهت به چنین موضوعاتی که می رسند، متحد عمل می کنند. خصلت اول این است که هر دو حزب از همان یک درصدی هستند که مردم آمریکا این روزها در تظاهرات ضد سرمایه داری خود آنها را ریشه همه بدبختی های خود می دانند و 99 درصد بقیه مردم آمریکا زیر چکمه های همین یک درصد، له می شوند. طبیعی است که این یک درصد برای حفظ منافع خود در چنین مقاطعی با همدیگر متحد عمل کنند و اختلاف سلیقه ها را نادیده بگیرند.
این روزنامه می نویسد: خصلت دوم که مشترک میان جمهوری خواهان و دموکرات هاست، احساس خطری است که از ناحیه انقلاب ایران برای خوی چپاولگری خود می کنند. آنها قیام های مردمی در کشورهای عربی و شمال آفریقا و حتی کشورهای اروپائی و آمریکا را می بینند و می دانند که ملت ها در اثر مقاومت پیروز ملت ایران در برابر آمریکا و قدرت های استعمارگر غربی، جان گرفته اند و به این نتیجه رسیده اند که می توان با وحدت و یکپارچگی در برابر زورگویان ایستاد و دیکتاتورها را به زمین زد و دست چپاولگران را از ثروت های مردم کوتاه کرد و مانع مکیدن خون ضعفا توسط قلدرها شد. این واقعیت، موجب هراس همه سران نظام سرمایه داری اعم از جمهوری خواه و دموکرات شده و آنها را برای مقابله با سرچشمه بیداری ها و ریشه این تحرکات متحد کرده است. نکته ریشه ای تر اینکه اصولاً دستگاه حاکمه آمریکا در برخورد با حرکت های انقلابی و جنبش های مردمی، یکپارچه و متحد عمل می کند. اختلاف نظرهای موجود در میان احزاب و جناح ها فقط در عرصه رقابت ها بر سر کسب قدرت و بعضی مسائل داخلی کارائی دارد و هرگز اجازه نمی یابد به وحدت و انسجام سران احزاب و جناح ها در مسائل کلان به ویژه نوع برخورد با انقلاب های مردمی و جنبش های ضداستعماری کمترین خدشه ای وارد سازد.
لطیفه ای به نام استیضاح
روزنامه مردم سلاری روز شنبه درباره بی نتیجه بودن استیضاح وزیر اقتصاد نوشت: در میانه هفته گذشته در پاسخ به افکار عمومی و آن طور که در اشارات و روایات و کلمات بر زبان ها و قلم ها جاری شد با هدف ایفای رسالت نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی به دنبال داستان اختلاس یا اختلاف 3هزار میلیارد تومانی در شبکه بانکی کشور (توجه کنید در شبکه بانکی نه در یک بانک و نه در یک شعبه) و به دنبال قرائت گزارش کمیته تحقیق و تفحص از این موضوع که شنیدن و خواندنش موبر بدنها سیخ می کرد و دهان ها از حرکت باز می ماند و حیرت را به درازای زمان ها و زمین ها بر زمینیان تحمیل و...، شاهد رویدادی بودیم به نام استیضاح وزیر اقتصاد و دارایی، که کاش این رویداد در تاریخ مجلس روی نمی داد! چرا؟ در جریان استیضاح که از بامداد و آغازین لحظات شروع جلسه مجلس شروع شد و تا 4 بعد از ظهر با استراحتی برای نماز و ناهار ادامه یافت استیضاح کنندگان با تکیه بر گزارش کمیته تحقیق و تفحص و مستندات عقلی و نقلی ای که خود یافته بودند، بر جریانی بودن این اختلا س و بر سوءتدبیر و مدیریت ضعیف و حاکمیت های فامیلی و نادیده گرفتن های دیدنی هایی از این جریان که نتیجه اش اختلاس فوق الاشاره بود، با حرارتی وصف ناشدنی و هیجاناتی نگران کننده و خطرناک برای گویندگان این موارد سخن ها راندند و همکاران خود را به موافقت با استیضاح تشویق و برای انجامش تهییج کردند. مقام عالی استیضاح شونده هم در سخنانش که پاسخی بر هیچ یک از سوالا ت استیضاح کنندگان نبود از هیجان و نگرانی متناسب با آن هجمه برخوردار بود و امیدی هم بر اقناع نمایندگان در کلماتش و رفتارش دیده نمی شد. اما رئیس جمهور از آرامشی توام با شوخ طبعی و مزاح برخوردار بود که کمتر در رویدادهای مشابه از ایشان دیده شده بود و پیامی جدید را از رابطه دولت و مجلس القا می کرد. شاه بیت این روز ماندنی، دفاع رئیس مجلس از استیضاح شونده و نصایحی مشفقانه به ایشان بود که درعین حال از نمره عدم قبولی ایشان به کمیته تهیه گزارش تحقیق و تفحص در متن و بطن سخنانشان حکایت می کرد.
پیش بینی گزارش آمانو
روزنامه تهران امروز روز یکشنبه 15 آبان در سرمقاله خود با عنوان پیش بینی گزارش آمانو به قلم حسام الدین کاوه نوشت: امریکا برای کنترل منطقه نیاز به قدرت نمایی دارد. خروج نیروهای آمریکایی از عراق موجب سرافکندگی کاخ سفید شده است، از این رو یک سناریوی نظامی ـ سیاسی می تواند انقلاب های جوامع منطقه را که سوگیری اسلامی دارند، تحت تاثیر قرار دهد.
این روزنامه در ادامه می نویسد: احتمالا آمریکا آماده می شود سناریوی یک جنگ پرشدت و کوتاه مدت بدون حضور نیروهای رزمی زمینی و با استفاده از ناوگان های دریایی و نیروی هوایی را علیه ایران تدارک ببیند. جنگ بدون تماس به احتمال قریب به یقین مطلوب ترین گزینه برای جنگ سالاران کاخ سفید و پنتاگون خواهد بود. گزینه دیگر افزایش فشار بر ایران از طریق تشدید تحریم ها و فشارهای سیاسی همراه با تهدید تهاجم قریب الوقوع نظامی است. گزارش آمانو برای آمریکا نقش کاتالیزور سیاست های واشنگتن را دارد و از این رو بسیار مهم تلقی می شود. درست شبیه ادعاهایی که درباره زرادخانه سلاح های کشتارجمعی عراق شد و همین ادعاها بهانه اشغال عراق را از سوی آمریکا و متحدانش فراهم ساخت، اشغالی که برعکس عملیات توفان صحرا و آزادسازی کویت از چنگ رژیم بعث، اجماع شورای امنیت سازمان ملل را هم با خود نداشت و آمریکا به همراه متحدانش دست به اشغال خودسرانه عراق زدند.
آیا یونان از حوزه یورو خارج می شود؟
روزنامه دنیای اقتصاد در سرمقاله دوشنبه خود با عنوان فاجعه یورو نوشته محمود صدری می نویسد: تنها امیدی که اکنون برای یونانی ها باقی مانده، این است که مساله آنها بیش از آنکه ملی و یونانی باشد، مساله ای اروپایی و حتی جهانی است و پاسداران پول مشترک ناگزیرند برای حل این مشکل چاره اندیشی کنند. اگر اروپایی های عضو حوزه یورو نتوانند مشکل یونان را حل کنند برای این کشور راهی به جز خروج از حوزه یورو باقی نمی ماند و این رخداد می تواند به زنجیره فاجعه یورو حلقه ای تازه بیفزاید. معنای اقتصادی خروج یونان از حوزه یورو در گام نخست این است: کاهش ارزش دراخمای جدید و افزایش احتمالا چند برابری بدهی های این کشور. چنین وضعی دیگر مساله یونانی و یورویی نیست، بلکه مساله ای اروپایی است که بعید است تا سالیان دراز فقر و بی ثباتی برآمده از آن از یونان و اروپا رخت بربندد.
اینها همه اش عملیات روانی است
روزنامه کیهان 17 آبان در تحلیلی درباره چرایی تشدید فشارها بر تهران در یک ماه اخیر می نویسد: تمام تحرکات و تلاش غربی ها و صهیونیست ها از طرح حمله نظامی علیه ایران یک عملیات روانی است برای گرفتن امتیاز از جمهوری اسلامی بر سر میز مذاکره و این به خاطر این است تا از عمق استراتژیک ایران بکاهند. عمق استراتژیک جمهوری اسلامی در یک عبارت کاملاً خلاصه شده و موجز همان مؤلفه هایی است که امروز در منطقه، خاورمیانه با مختصات انقلاب اسلامی در حال شکل گیری است. معنای روشن کاستن از عمق استراتژیک ایران عبارت است از کاهش تأثیرگذاری انقلاب اسلامی در تحولات منطقه ای خاورمیانه و شمال آفریقا در بستر بیداری اسلامی و در ادامه مدیریت بحران های داخلی از جمله جنبش ضد وال استریت.
کسی که خانه اش شیشه ای است، سنگ پرتاب نمی کند
کسی که خانه اش شیشه ای است، سنگ پرتاب نمی کند عنوان سرمقاله خواندنی روزنامه قدس در روز سه شنبه 17 آبان است که با اشاره به تهدیدهای غرب مبنی بر احتمال حمله به ایران می نویسد: پراکندگی تأسیسات هسته ای ایران و لایه های حفاظتی بتونی آنها، امکان موفقیت نیروی مهاجم را به حداقل رسانده و آنها را در دستیابی به هدف هایشان با ناکامی مواجه خواهد نمود. محمد البرادعی، مدیرکل سابق آژانس در اظهاراتی بر ناکامی چنین اقدامی صحه گذاشت. وی مدعی شد در صورت چنین اقدامی به فرض موفقیت مهاجمان، ایران چون فرمول فرایند ساخت و بهره برداری تأسیسات هسته ای را بومی نموده است، می تواند در جای دیگری آن را راه اندازی کند. از سوی دیگر، فاصله تل آویو تا ایران، این رژیم را ناگزیر می کند برای رسیدن به مقصود خود از کشورهای پیرامونی استفاده کند که در صورت وقوع چنین اتفاقی، عواقب مرگباری برای کشور ثالث خواهد داشت.
این روزنامه ادامه می دهد: کارشناسان سیاسی و نظامی بر این موضوع اتفاق نظر دارند که اگر وقوع یک بحران امنیتی و نظامی در منطقه محتمل باشد، مؤلفه های ژئوپلتیک ایران می تواند قیمت نفت را در بازارهای جهانی به شکل سرسام آوری افزایش دهد. چنانچه در سکوت و یا همراهی دیگر کشورها، رژیم اشغالگر دست به این حماقت بزند، تنگه هرمز مسدود و روزانه 17 میلیون بشکه نفت از بازارها حذف خواهد شد. بر کسی پوشیده نیست، تصمیم اعضای اوپک برای کاهش و یا افزایش دو میلیون بشکه نفت، بازارهای نفتی را با نوسان گسترده مواجه می کند.
فرق امروز با دهه 60
روزنامه ابتکار روز سه شنبه به مقایسه تهدیدهای ایران در زمان فعلی و دهه 60 پرداخته و نوشته است: اگر ایران در دهه شصت، بر فشارهای بین المللی و جنگ تحمیلی هشت ساله فائق آمد، اصلی ترین دلایل آن، از یک سو انسجام داخلی و وحدت کلمه در میان اقشار مختلف مردم، به عنوان ملت و امتی واحد بود و از طرفی، اتحاد و همدلی نخبگان سیاسی و اقتصادی و همسویی نظرگاه ها و حداقلی بودن اختلاف نظرهای سیاسی و حداقلی بودن دغدغه های شخصی نخبگان اقتصادی و دست اندرکاران امور اقتصادی کشور. اما در بزنگاه کنونی و در اوضاعی که امریکایی ها و شرکای غربی و منطقه ای آن ها حداقل با سه سناریوی هماهنگ، پرونده هایی را علیه ایران در مجامع بین المللی ترتیب داده اند و صهیونیست نیز از آماده باش برای جنگ سخن می گوید، خبرها در داخل کشور و در میان نخبگان سیاسی و اقتصادی کشور هم چندان دلخوش کننده نیست. این روزها هر خبر سیاسی داخلی ای که به خبرگزاری ها و بر تارک صفحه اول روزنامه ها راه می یابد، با خود نشانه هایی از تفرقه و اختلاف میان مردان قدرت را یدک می کشد. در جایی رئیس جمهور در اظهاراتی بی سابقه، از یارانش در برابر هجوم رسانه ای بخش های دیگری از قدرت دفاع می کند و همراهان خود را پاک ترین نامیده و منتقدان را با القابی منفی یاد می کند. درمقابل، بخش های دیگری از قدرت نیز صرفاً و تنها خود را در مسیر و مدار همراهی با نظام دانسته و با فتنه گر و منحرف خواندن دیگرانی بجز خود، روزبه روز بر حجم انتقاد و افشاگری علیه منتقدان خویش می افزایند. آن ها روزی بر همراهان رئیس دولت می تازند و روزی سیاسیون میانه رو و اصلاح طلب کناره گرفته از قدرت را می نوازند تا مبادا تنور تفرقه و اختلاف در کشور، حتی برای ساعتی سرد شود.
تهدیدهای اخیر به جنگ منجر نمی شود
بزرگترین مشکل آمریکا عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم سعدالله زارعی در روز چهارشنبه است که در آن می خوانید: با وجود آنکه اتهامات اخیر علیه ایران ماهیت امنیتی و نظامی دارد، دستگاه های اطلاعاتی و نظامی آمریکا وارد این ماجرا نشدند سکوت رئیس CIA، رئیس پنتاگون، رئیس ستاد مشترک و مشاور امنیت ملی آمریکا نشان دهنده آن است که مقامات ارشد آمریکا اگرچه از تهدید و روی میز بودن همه گزینه ها حرف می زنند ولی در عمل خبری از آن نیست و این البته از ناامیدی آمریکا و توجیه ناپذیری اقدامات نظامی علیه ایران خبر می دهد. علاوه بر این موارد باید گفت برخلاف هیاهوی تهدید نظامی ایران، ما در سطح منطقه و در جاهایی که نظامیان این کشور حضور دارند، طی ماه ها شاهد تحرک جدیدی از سوی آمریکایی ها نبوده ایم حتی ناوهای آمریکایی که طی 02 سال گذشته بطور ثابت در خلیج فارس حضور داشته اند، مانند گذشته به هر سؤال مراکز فرماندهی دریایی ایران پاسخ می دهند.
به نوشته کیهان، در طول این مدت، تغییر آرایشی نه در خلیج فارس و نه در کشورهای همجوار ایران روی نداده و البته آمریکایی ها به خوبی می دانند که دسترسی سیستم نظامی ایران به این نیروها بسیار آسان است. نیروهای نظامی آمریکا که شاهد شکست آمریکا، رژیم صهیونیستی و اروپا در جنگ های لبنان، غزه، افغانستان و عراق بوده اند به خوبی می دانند که ظرفیت نظامی ایران اگر با ظرفیت تکنولوژیکی غرب فاصله داشته باشد، حداقل صدها برابر عراق و لبنان و... می باشد. ایران یک نظام سیاسی کاملا جا افتاده با رهبری محبوب و مقتدر و نیروی نظامی- اطلاعاتی کاملا مجرب دارد.
بانک مرکزی نگران تحریم نیست ما هم همینطور
روز تهران امروز در روز چهارشنبه به انتقاد از صحبت های اخیر رئیس کل بانک مرکزی پرداخته و نوشته است: آقای رئیس کل در جای دیگری از سخنان خود گفته: بانک مرکزی نگران تحریم نیست بلکه نگران هجمه های داخلی است. ما هم اتفاقا با آقای رئیس کل هم عقیده ایم زیرا ما هم نگران تحریم نیستیم بلکه نگران سوءمدیریت اجرایی هستیم ولی برخلاف نظر آقای رئیس کل معتقدیم مهم تر از بانک مرکزی، اصل نظام مقدس جمهوری اسلامی که مظلوم قرار گرفته اما نه با چند خط انتقاد چند روزنامه یا رسانه بلکه با عملکرد ضعیف مدیران اجرایی که سبب ساز بروز چنین فاجعه ای شده اند.
این روزنامه می افزاید: سه هزار میلیارد تومان در شرایط عجیبی جابه جا شده و این مسئله باعث تاثیری بسیار منفی بر افکار عمومی کشور شده و بسیاری از دلسوزان نظام مقدس جمهوری اسلامی را متاثر ساخته آنگاه رئیس کل که این خطا در کنار دست ایشان رخ داده، متاثر از بازداشت فرد احیانا مقصر و دلواپس انتقادهای وارده به خود است و تا آنجا پیش رفته که منتقدین خود را هم ردیف با دشمنان نظام که درصدد تحریم بانک مرکزی هستند قرار داده و حتی آن را باعث نگرانی بیشتر دانسته است، واقعا این درد را کجا باید برد و به چه کسی باید گفت؟ واقعیت این است که هیچ انتقادی به مثابه سوءمدیریت و ضعف های آشکار مدیریتی باعث هجمه به هیچ جا نمی شود.
نظر شما :