پرونده ایران و سوریه، یک دستور العمل با یک راه حل
روزنامه الحیات، چاپ لندن در یادداشتی به قلم الیاس حرفوش، روزنامهنگار ثابت این روزنامه به این موضوع پرداخته و مینویسد: ادعای غرب مبنی بر این که ایران همچنان به دنبال دستیابی به سلاح هستهای است، چیز تازهای نیست. همچنین این هم تازه نیست که میگویند کشورهای غربی تلاش میکنند تحریمها علیه ایران را به دلیل این که برنامههای هستهای این کشور شبهات بسیاری دارد، تشدید کنند. حتی این تهدید اسرائیل که میگوید میخواهد ایران را مورد حمله نظامی قرار دهد نیز چیز تازهای نیست. حمله رسانهای و تهدیدهای نظامی علیه ایران نیز که همزمان با گزارش آژانس منتشر شده نیز بازگوکننده اتفاق جدیدی نیست. اگر دقیق شویم میبینیم که منطقه کاملا دست خوش تغییرات استراتژیک گستردهای است و فشار به ایران نیز در همین چارچوب میگنجد. به ویژه این که ایران خود نیز با بحرانهای سیاسی داخلی، خارجی و اقتصادی دست و پنجه نرم میکند.
حرفوش در ادامه مینویسد: تحریمهای ایران از سال 2006 آغاز شد. یعنی زمانی که ایران رسما اعلام کرد، غنیسازی اورانیوم را خود انجام و ادامه میدهد. در آن زمان امریکا خود در ابتدا ایران را مورد تحریم قرار داد و تا پایان سال دیگر کشورهای غربی نیز به آن پیوستند. پس از آن تحریمهای ایران در سالهای 2007، 2008، 2009 و 2010 به طور مرتب و ظاهرا سازمانیافته، تشدید شدند. البته موقعیت ایران در حال حاضر قابل قیاس با دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی نیست. در آن دوران پرونده هستهای ایران وضعیت بهتری داشت.
وی در ادامه مینویسد: وقتی درباره مشکلات خاورمیانه صحبت میشود، صحبت از حمله به ایران نیز به میان میآید. ولی حمله به ایران یا بهتر است بگوییم هر گونه حرکتی ضد ایران در حال حاضر به روشن شدن وضعیت سوریه بستگی دارد. نظام سوریه تا کنون در برابر مخالفانش قاطعانه ایستاده و جهان غرب نیز تا کنون نتوانسته است مواضعی خشن علیه آن اتخاذ کند. از این رو طبیعی است که جمهوری اسلامی ایران تحرکات اخیر جامعه غربی را تحرکاتی علیه مقاومت و قدرتهای «ممانع» توصیف کند و آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به همدستی با ایالات متحده متهم کند. یعنی همان اتهامی که سوریه به غربیها میزند و میگوید که چون مانع شکست وحدت ملی کشور است و میخواهد در برابر مواضع ضد مقاومت بایستد، از سوی غرب هدف قرار گرفته است.
نویسنده روزنامه الحیات سپس مینویسد: راه بهتر و کوتاهتر برای هر دو طرف درگیر در منازعه ایران و سوریه مذاکره است. در مورد پرونده هستهای ایران به رغم اتهاماتی که مدیر کل آژانس علیه ایران زده است، هر چه دو طرف در رفتارهای خود شفافتر عمل کنند نتایج بهتری حاصل خواهد شد. سوریه نیز بهتر است با همکاری با اتحادیه عرب و اجرای توافقاتی که با قبول طرح اتحادیه عرب داشته است مذاکرات حقیقی خود را با مخالفانش پی بگیرد و راه حلی برای بحران پیش روی خود بیابد. سوریه باید با مخالفانش به مذاکره بنشیند تا بدین ترتیب تمامی ایادی غربیای که گمان میکند علیهش دست به توطئه زدهاند را خنثی کند.
حرفوش در پایان مینویسد: اما درباره تهدیدهای اسرائیل نیز آیا چیزی غیر از این میتوان گفت که این تهدیدها حرفهای ایران را مبنی بر این که رژیم صهیونیستی میخواهد قدرت کشورهای ممانع یا مقاومت را از بین ببرد چرا که وجود آنها را برای خود مزاحمت قلمداد میکند، ثابت میکند؟ ایران در حال حاضر برگ برندهای در اختیار دارد که خوب میداند از آن چگونه استفاده کند. تهران با وجود مخاطرات ویرانگر، جدای از بحث هستهایاش که تهدیدهای اسرائیل مسبب آن هستند، به خوبی آگاه است که چگونه از این برگ برای مهار تهدیدهای خارجی که متوجه آینده نظامش است، بهره ببرد.
نظر شما :