ترکیه جای ایران را گرفت؟

۱۵ آبان ۱۳۹۰ | ۱۸:۲۴ کد : ۱۷۶۴۲ آسیا و آفریقا
بهرام امیراحمدیان، استاد دانشگاه تهران و کارشناس مسائل ترکیه در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی به برگزاری اجلاس افغانستان در استانبول ترکیه اشاره می‌کند و معتقد است شرکت وزیر خارجه ما در این نشست اعتبار بخشیدن به نقش ترکیه در مسئله افغانستان و پاکستان بود.
ترکیه جای ایران را گرفت؟
دیپلماسی ایرانی: در روزهای پایانی هفته گذشته نشست استانبول با موضوع نقش کشورهای همسایه افغانستان در صلح و ثبات این کشور و همچنین موضوع مصالحه با مخالفان مسلح از جمله گروه طالبان برگزار شد. پیش از این اجلاس که با حضور نمایندگان ۱۴ کشور منطقه برگزار شد، نشست سه جانبه رهبران افغانستان، پاکستان و ترکیه برگزار شد. در این نشست که ششمین نشست از این دست بود، آصف علی زرداری، رئیس جمهوری پاکستان و حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان، در حضور عبدالله گل، رئیس جمهوری ترکیه توافق کردند که کمیسیون مشترکی را برای تحقیق در مورد ترور برهان الدین ربانی رئیس جمهوری پیشین افغانستان کنند. روسای جمهوری افغانستان، پاکستان و ترکیه همچنین چندین سند همکاری در زمینه های دفاعی و امنیتی امضا کردند.

این اجلاس و نشست سه جانبه  نشان دهنده نقش فعال ترکیه در مسائل افغانستان است. این نشست ها که از ابتکارات مهم ترکیه در صحنه تحولات افغانستان است، در سالهای گذشته به طور منظم برگزار شده است. اولین نشست مشترک سران سه کشور در 12 فروردین سال 1386 در آنکارا برگزار شد. به دنبال آن در 16 آذر 1387 ، 10 اردیبهشت 1388 ، 5 بهمن 1388 و 5  دی 1389 این نشست های به صورت متناوب برگزارشد. بنابراین از سال 1386 تاکنون، ترکیه با برگزاری این اجلاس های سه جانبه، سعی کرده است، روابط پرتنش افغانستان و پاکستان را بهبود بخشد و از این طریق هم به عنوان یک عضو ناتو و هم به عنوان یک کشور مسلمان نقش خود را در منطقه ایفا کند.

اما سوالی که به خصوص در ذهن ایرانیان ایجاد می‌شود، این است که چرا ترکیه به میانجی گری در مسائل افغانستان و پاکستان وارد می‌شود؟ آیا چنین اجلاسی نباید در تهران برگزار شود؟ پاسخ به این سوال ساده است. در حالی که ایران به دلیل فشارهای بین المللی و بسط ایران هراسی از سوی غرب در منطقه از یک سو دچار نوعی انزوای سیاسی در منطقه شده است و از سوی دیگر به دلیل مشکلات داخلی که به از هم گسیختگی نیروها و انزوا و طرد نیروهای برجسته و متخصص در وزارت خارجه شده است، از نوعی ضعف در دستگاه دیپلماتیک رنج می‌برد، ترکیه در اوج و شکوفایی دیپلماتیک به سر می‌برد. این موفقیت دیپلماتیک به دلیل روند مثبتی است که ترکیه تحت ایده ها و اندیشه های پروفسور احمد داوود اوغلی وزیر خارجه ترکیه در پیش گرفته است. این سیاست که به سیاست "نوعثمانی گری" معروف شده است، بر دو مبنا استوار است. اولا ترکیه در تلاش است که مسائل و مشکلات خود را با همسایگانش به صفر و یا حداقل برساند. ثانیا ترکیه تلاش می‌کند در تحولات بین المللی، جهان اسلام و به خصوص منطقه نقش فعال و موثری بازی کند.

البته نباید فراموش کرد که ترکیه به دلیل روابط خوب با غرب از ظرفیت های دیپلماتیک خوبی برخوردار است. ترکیه تنها کشور مسلمانی است که عضو ناتو است و در تلاش برای عضویت در اتحادیه اروپاست. البته واقعیت این است که ما نیز در سالهای گذشته به ترکیه کمک کرده ایم که نقش رهبری دیپلماتیک را در منطقه به عهده بگیرد. وقتی ما با برگزاری کنفرانس تهران و با ترکیه و برزیل بیانیه تهران را امضاء کردیم به نوعی این کشور را به عنوان طرف قابل اعتماد خود معرفی کردیم. همین موضوع به ترکیه فضای بازی داد که در موضوع پرونده هسته ای ایران نقش فعالی بازی کند؛ به نحوی که چندی بعد اجلاس 1+5 در استانبول ترکیه برگزار شد. بنابراین اگر در همسایگی بلافصل ما و در مرزهای شرقی ما مشکلی وجود دارد نباید تعجب کنیم که ترکیه برای میانجی گری و حل و فصل آن وارد می‌شود. این به واسطه ارتقای نقش این کشور در منطقه است که ما خود به آن کمک کرده ایم.  

به نظر من شرکت وزیر خارجه ما نیز در این نشست اعتبار بخشیدن به این نقش ترکیه بود. ما باید اعلام می‌کردیم که اگر مسئله افغانستان و پاکستان مطرح است ایران است که در اینجا ذی مدخل است و ایران باید برگزاری این نشست را به عهده می‌گرفت. اما متاسفانه با ضعف دیپلماسی ما در سالهای اخیر جایگاه ایران در منطقه کاهش یافته و نقش و نفوذ ترکیه افزایش یافته به نحوی که از ایران عبور می‌کند و به میانجی گری میان دو کشور همسایه شرقی ما می‌پردازد.

 

نظر شما :