ایران چه استراتژی را در عراق دنبال می کند؟
ترکیبی از قدرت نرم و سخت
باراک اوباما اخیرا اعلام کرد که نیروهای آمریکایی تا پایان سال جاری از عراق خارج خواهند شد. به این ترتیب فصلی تازه در روابط ایران با عراق و نفوذ جمهوری اسلامی در این کشور آغاز خواهد شد. اما به جای ابراز نگرانیهای مکرر از نفوذی که ایران در عراق خواهد داشت باید استراتژیهایی را که جمهوری اسلامی در دوران پس از خروج نیروها پیش میگیرد، مورد توجه قرار داد. در صورتی شناسایی دقیق استراتژی ایران، آنگاه ایالات متحده میتواند استراتژی خود را برای برقراری رابطه با عراق در زمانی که حضور نظامی ایالات متحده در این کشور قابل ملاحظه نیست، تدوین کند.
به احتمال زیاد ، ایران در دوران پس از تسخیر عراق، استراتژی دوسویه قدرت نرم و سخت برای نفوذ در این کشور را پیش میگیرد. هرچند که مقامات ایرانی ترجیح می دهند روابط تهران و بغداد به جای قدرت نفوذ، با قدرت دوستی تعریف شود اما واقعیت این است که حتی پس از حمله آمریکا به عراق در سال 2003 نیز ایران از ترکیب قدرت نرم و سخت برای نفوذ در عراق استفاده کرده است.
قدرت نرم ایران در عراق یک وجه اقتصادی دارد. جایی که قراردادهای عظیم اقتصادی شامل صادرات گاز به عراق و سپس سوریه و مدیترانه منعقد میشود. افزایش حجم روابط تجاری ایران و عراق که در حال حاضر از مرز 8 میلیارد دلار در سال عبور کرده است و همچنین ایجاد منطقه آزاد تجاری و کمک به پروژههای احداث فرودگاه، هتل، رستوران، مدرسه و بیمارستان نیز از دیگر ابتکارهای اقتصادی است که ایران در عراق انجام می دهد و همچنان رو به گسترش است.
به لحاظ سیاسی ، ایران به دنبال استفاده از نفوذ خود در بین شیعیان عراق است. مقتدی صدر روحانی تندروی شیعه که اندیشههایی ضد آمریکایی دارد از روابط نزدیکی با ایران برخوردار است و سالهای طولانی در ایران زندگی کرده است. جمهوری اسلامی میتواند از گروه مقتدی صدر برای تضعیف تلاشهای آمریکا استفاده کند.
میتوان پیش بینی کرد که به طور استراتژیکی ایران سطح کنونی تجهیز و آموزش گروههای نظامی حامی جمهوری اسلامی در عراق را حفظ خواهد کرد. یکی از مهمترین این گروهها سپاه مهدی است اما در صورتی که در آینده نیروهای آموزش نظامی آمریکایی در عراق مستقر شوند، جمهوری اسلامی نیز سطح همکاریهای خود با گروههای تندرو را ارتقاء خواهد داد.
با این وجود این احتمال وجود دارد که تلاش تهران برای افزایش نفوذ در عراق محدود باشد و این دو دلیل عمده دارد. یکی اینکه ملی گرایان عراقی با افزایش قدرت ایران در کشورشان مخالفت می کنند و دخالت خارجی را نوعی مانع در راه استقلال عراق می دانند. نباید فراموش کرد که ملی گرایان شیعه عراق در دوران جنگ ایران و عراق به جای حمایت از ایران در کنار صدام حسین قرار گرفتند.
دلیل دیگر اختلافاتی است که همچنان بین ایران و عراق وجود دارد و بخشی از آن به دوران جنگ دو کشور باز میگردد. علاوه بر این مشکلاتی در مورد مرزهای مشترک وجود دارد. برای مثال در سال 2009 نیروهای ایرانی به محدوده ارضی عراق وارد شده و مانند آنچه در سال 1982 انجام داده بودند برای چند روی میدان نفتی فکه را تحت کنترل خود درآوردند. یکی از جدی ترین اختلافات بین دو کشور به نگرانی ایران در مورد عبور از مرزهایش مربوط میشود. ایران بارها گروههای جدایی طلب کرد را با اعمال فشار به خاک عراق بازگردانده است.
اما با توجه به این توضیحات در مورد استراتژی ایران، استراتژی عراق در دوران پس از خروج نیروهای نظامی از عراق چه باید باشد؟
اول آنکه ایالات متحده نباید در دورهای کوتاه مدت بر باقی ماندن تعداد اندکی از نیروهای نظامی در عراق اصرار بورزد. افکار عمومی عراقیها در مورد خاطرههای بدی که از سربازان آمریکایی در دوران جنگ دارند هنوز تازه است و به همین دلیل باقی ماندن سربازان آمریکایی در کشورشان برای آنها قابل پذیرش نخواهد بود. در صورتی که هدف آمریکا آموزش نیروهای عراقی است می تواند این اقدام را در خارج از خاک عراق و در ایالات متحده انجام دهد. ایالات متحده باید همانگونه که با پادشاهیهای عرب منطقه مانورهای نظامی مشترک انجام میدهد، رویکرد مشابهی را نیز در مورد عراق به کار گیرد.
دوم اینکه، دولت آمریکا باید در پروژههای بازسازی عراق ،نفوذ اقتصادی، حضور دیپلماتیک و به خصوص امور تحصیلی و آموزشی در عراق با ایران رقابت کند. آموزش جوانان عراقی کلید دستیابی به دمکراسی در رهبری عراق آینده است.
نظر شما :