غرب درانتظار روسیه، روسیه در انتظار اسد، اسد درانتظار...
تا امروز حمایت های ایران و روسیه و چین از انجام اصلاحات در نظام سیاسی سوریه و بقای بشار اسد پشتوانه ای برای دمشق محسوب می شده تا این رژیم بتواند در سایه مقاومت این کشورها در مقابل غرب و اعراب مخالف، وضعیت کشورش را آرام کند و به فکر اصلاحات بیفتد. ولی گویا نه هنوز فرصتی برای این امر پیدا شده، نه مخالفان به بشار اسد مجال می دهند و نه اسد وعده و امید قطعی به آنها داده است.
روند اتفاقات در این کشور به گونه ای بوده که حتی جمهوری اسلامی ایران هم به انتقاد از نحوه برخورد دمشق با مخالفان پرداخته و با وجود تاکید بر حفظ رژیم در این کشور، خواهان گفتگو میان طرفین شده است. مسکو نیز پس از وتوی قطعنامه ای که در شورای امنیت توسط امریکا تدارک دیده شده بود، برای تبیین استدلال های محافظه کارانه اش لب به انتقاد از بشار اسد گشود و اعلام کرد اگر او زود اقدام به اصلاحات نکند باید حکومت را رها کند.
تبلیغات رسانه های ضد سوری حاکی از این است که جناح های تندرو در امریکا و اروپا بدشان نمی آید بعد از حمله ناتو به لیبی، دستمایه ای هم برای دخالت در امور سوریه بیابند و از این طریق، ضربه ای مهلک به پیکره مقاومت شامل سوریه، ایران و حزب الله وارد کنند. اما همواره این ترس در آنها وجود داشته که چنین اقدامی، آتش را شعله ورتر کند و آسیب آن نه تنها دامان اسرائیل بلکه دامان شبه جزیره را بگیرد و رشته کار از دستشان خارج شود.
پیامی هم که حدود یکی دو ماه پیش به نقل از بشار اسد خطاب به وزیر خارجه ترکیه منتشر شد، حاکی از خط و نشانی تند و تیز از سوی او در این باره بود. هرچند انتساب این نقل قول از سوی دولت سوریه تکذیب شد و داووداوغلو نیز حرفی راجع به آن نزد، ولی فحوای خبر یا شایعه به خوبی نشان می داد که نیات و خواسته های دشمنان سوریه چیست و ابزار اسد برای جلوگیری از رشد این تفکر و عملی شدن آن کدام است؟
حالا پس از آنکه درگیری ها میان دولت و مخالفان بشار اسد وارد مرحله تازه ای شده و جمعی از معترضان سوری تحت تاثیر رخدادهای لیبی پلاکاردهای "درخواست منطقه پرواز ممنوع" را بر فراز دست بلند کردند و خواهان کمک خارجی شدند، تبلیغات رسانه های غربی نیز همین سمت و سو را اختیار کرده و دمشق را تحت فشار بیشتری گذاشته است.
درحال حاضر دمشق از دو جبهه داخل و خارج مورد تهدید قرار گرفته و در این میان تنها ایران به صورت مطمئن پشت آن ایستاده است. حتی بعید نیست که روسیه و چین به خاطر رویکرد غیر استراتژیکی که در حمایت از اسد مطرح کرده بودند، ناگهان از مسئولیت شانه خالی کنند و به دلیل آنچه بی همتی و بی اعتنایی اسد به اصلاحات و حل مسالمت آمیز اختلافات بنامند، از رژیم سوریه ناامید شوند و به منطق زور چراغ سبز نشان دهند.
هنوز مسکو واکنش مستقیمی در قبال درگیری های اخیر در سوریه نشان نداده و معلوم نیست صحبت های پیشین دیمیتری مدودف مبنی بر "لزوم برکناری بشار اسد در صورت ادامه ستیز با مخالفان و عدم موفقیت در حل بحران" بار دیگر تکرار می شود یا خیر. شاید اگر روسیه چرخش در سیاست حمایتی خود را به نمود برساند، دست و بال مخالفان خارجی اسد برای دخالت و فشار بیشتر بر دشمق بازتر شود. با این حال هنوز موضع روسیه همان است که پیشتر گفته بود.
در این اثنا رئیس جمهور سوریه در گفتگو با دیلی تلگراف، خط و نشان کشیده و نسبت به هرگونه مداخله غرب در کشورش به شدت هشدار داده است. یک هفته از مرگ معمر قذافی و تغییر سرنوشت لیبی می گذرد و ترس از اپیدمی شدن مداخله حقوق بشری در کشورها بر حاکمان آنها سایه انداخته است.
اسد به صراحت هشدار داده است که اگر غرب در سوریه دخالت کند منطقه با یک زمین لرزه مواجه می شود و خاورمیانه به آتش کشیده خواهد شد. او سوریه را مرکز منطقه خوانده و به یک خط گسل تشبیه کرده است که چنانچه در آن دخالتی صورت گیرد، یک زمین لرزه مهیب منطقه را درخواهد نوردید.
بشار اسد بیراه هم نمی گوید. سوریه در منطقه حساسی در همسایگی عراق و ترکیه و لبنان واقع شده و بطور مستقیم بر سرزمین های اشغالی تاثیرگذار است. ضمنا دخالت در این کشور را نمی توان مستقل و مجزا از ایران درنظر گرفت و همین مسئله بر پیچیدگی های ماجرا خواهد افزود. بشار اسد به درستی گفته است که اگر با ما چنان کنید که با لیبی کردید، شاهد ده ها افغانستان در منطقه خواهید بود و اگر قرار بر تقسیم سوریه باشد، کل منطقه ازهم خواهد پاشید.
باید دید تصمیم گیری برای آینده سوریه به مردم این کشور واگذار می شود یا بازهم شورای امنیت و جامعه جهانی است که وارد گود می شود و با محاسبه هزینه و فایده این اقدام، دست به ریسک دیگری می زند؟ از سوی دیگر غربی ها بی اذن روسیه دست به حرکتی نخواهند زد. بنابراین باید منتظر نشست و دید واکنش مسکو به تداوم درگیری ها در سوریه چه خواهد بود.
نظر شما :