آنچه کیم جونگ ایل از سقوط قذافی آموخت
خلع سلاح هرگز
لیبی تا به حال یکبار مواد مورد نیاز برای ساخت بمب هستهای یعنی سانتریفیوژ، طرحهای اسلحه ها و همچنین مواد شکاف پذیر را در اختیار داشته است اما به دلیل روش دشوار تولید و همچنین فشارهای آمریکا و متحدانش در سال 2003 از این کار دست کشید. قذافی تلاش برای هستهای شدن را به دلایلی چون بهبود روابط با غرب، تضمین امنیت و همچنین ترغیب برای پایان دادن به تحریمهای سنگین مستمر از دهه 1980 به پایان رساند. تنها 8 سال بعد وضعیت وی چنان از امنیت به دور بود که هیچ کس نمیتوانست حتی تصورش را کند.
دیکتاتور کرهشمالی مسیر هستهای بسیار متفاوتی را در پیش گرفته است. شکی نیست که بقای وی و رژیم او در معرض خطری دائمی است، اما کیم جونگ ایل تمایلی به خلع سلاح ندارد. درهم شکستن ارتش عراق در سال 1991، پیروزی ناتو بر میلوسویچ در سال 1999، حمله ایالات متحده به عراق در 2003 و مثالهایی از این دست در رابطه با دیکتاتوریهای شکستخورده در دو دهه اخیر برای وی وجود دارد. درست در ماه مارس زمانی که ناتو عملیات خود را درلیبی آغار کرد، یک سخنگوی کره شمالی درسی را که رژیم کیم جونگ ایل آموخته بود را اینطور اعلام کرد: "به گوشه گوشه جهان نشان داده شد که دست کشیدن لیبی از دستیابی به سلاح هستهای به عنوان تاکتیک تهاجمی خلع سلاح این کشور با خوشایند کردن آن با کلماتی نظیر " تضمین امنیت"، " بهبود روابط” و" داشتن قدرت شخصی" بود. وی افزود: "این تنها راه حفظ صلح بود."
هفته گذشته نمایندگانی از ایالات متحده با مقامات کرهشمالی در ژنو دیدار داشتند. فرستادگان درباره از سرگیری مذاکرات متوقفشده شش جانبه بر سر برنامه هسته ای کرهشمالی بحث کردند. در سال 2005 بود که پس از گفتگوهای چند جانبه بیانیه مشترکی مبنی بر تعهد کرهشمالی به خلع سلاح تدریجی ارائه شد. در برابر، دولت کمکهای خارجی فراوان در موارد مورد نیاز، تضمینهای امنیتی و روابط دیپلماتیک با واشنگتن را دریافت خواهد کرد. اما این بسته پیشنهادی برای خلع سلاح، پس از نابودی قذافی، آنقدرها برای کیم جونگ ایل امیدوار کننده نخواهد بود.
چرخه مذاکرات متوقف شده که از سال 1994 تکرار شدهاست، نشان دهنده این است که کیم جونگ ایل آنقدرها هم علاقمند به خلعسلاح هستهای نبودهاست. اما به احتمال زیاد با درسی که از سرنگونی قذافی گرفته او به این روند کمتر راغب خواهد بود. کرهشمالی مدتها خواستار تضمین امنیتی از سوی ایالات متحده بود و با توجه به ماهیت ناپایدار و تهاجمی رژیم، قابل درک است که آمریکا برای ارائه این تضمین مردد باشد. اما در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری، به سختی میتوان حدس زد که چه تضمینی کیم جونگ ایل را متقاعد به خلع سلاح خواهد کرد. این رهبر گرامی با مشاهده دقیق متوجه شدهاست که تنها تضمین امنیت واقعی برای استبداد شکننده یک زرادخانه هسته ای خواهد بود که مخالفان داخلی و همچنین متجاوزان خارجی را بترساند.
هنگامی که موضوع بقای دولت به میان آید، به خوبی نشان داده شده که جنگ افزارهای غیراتمی که کرهشمالی در اختیار دارد بازدارندههای غیرقابل اطمینانی هستند. دولتی هرقدر هم قدرتمند باشد، سلاحهای هستهای در بازداری کشورهای دیگرهمواره کامیاب بودهاست. در طول تاریخ، قدرتمند قادر به بازداری قدرتمند بوده، مانند ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی که برای چندین دهه اینگونه بودند، اما افسوس که ناتوان نیز میتواند قدرتمند را بازدارد. این موضوع قطعا نقش پررنگی را در تشویق ایالاتمتحده برای خلع سلاح قذافی در سال 2003 ایفا کردهاست و به همین دلیل است که ما خواستار چیزی مشابه برای کره شمالی هستیم. اما حال که کیم جونگ ایل نابودی یکی از همکاران دیکتاتور خود را مشاهده کرد، این احتمال کاهش پیدا میکند.
منبع: دیلی بیست
نظر شما :