نسخه چندباره هاشمی برای اصلاح مدل مدیریتی کشور
بیشترین انتقادهای هاشمی طی سال هایی که محمود احمدی نژاد تصدی دولت را در اختیار گرفته و در تمام این مدت – به جز سال 90 – دولت از حمایت همه جانبه نهادهای بالادستی نظام بهره مند بوده، به شیوه مدیریتی و نوع نگاه به عرصه های اقتصاد و سیاست بوده است. در نگرش مدیریتی هاشمی، توجه به رشد بخش های زیربنایی و توسعه صنایع و تولیدات داخلی در اولویت قرار داشت و عمده برنامه های او در دولت های موسوم به کارگزاران و اصلاحات به تحقق پیوست و کشور را به رشدی درخور توجه رساند و ضمن عودت بخش اعظمی از بدهی های ایران، موفق شد در زمینه احداث و توسعه زیرساخت ها و استفاده مطلوب از نیروی انسانی، به نقطه ای برسد که به عنوان الگویی برای کشورهای همسایه مطرح شود.
مشهور است که می گویند ایده آل هاشمی رفسنجانی، قرار دادن ایران در مسیری توسعه محور از جنس مالزی بوده و روی همین اصل نیز خیلی ها او را ماهاتیر محمد ایران خطاب کردند که قصد دارد نظام اسلامی ایران را از جهات توسعه ای با الگوی معمار مالزی مدرن و اسلامی به پیش ببرد.
او در سخنان دیروزش در جمع شورای مرکزی حزب مردم سالاری بار دیگر تلویحا به این مدل اشاره کرد و درباره اقدام های زیربنایی انجام شده پس از جنگ و دوران سازندگی گفت: حضور و اعتماد مردم در طول انقلاب و پس از آن، به کمک سازندگی کشور آمد و دیدیم که با وجود منابع محدود ارزی و ریالی، چگونه با کمک نخبگان و مدیران و مردم پایهها و زیربناهای کشور به سرعت ساخته و آماده شد و نیز ارتباطات بینالمللیمان هم ترمیم شد.
اشارات هاشمی بار دیگر از نقد او به شرایط موجود حکایت دارد. گویی او هم از بی اعتمادی مردم، هم از هدر رفتن منابع کشور و بی توجهی به نخبگان و امور زیربنایی و هم از آسیب دیدن روابط بین المللی کشور گلایه دارد. اما نکته مهمی که بار دیگر از زبان او مطرح شده و گویی گوش شنوایی برای آن نیست، لزوم اتکا به ظرفیت های داخلی، سرمایه های انسانی و امور سازندگی است که در مرام هاشمی به عنوان ابزار و معیارهای تبدیل شدن به الگوی عملی برای سایر کشورها قلمداد می شود.
در دیدگاه هاشمی رفسنجانی و جریان هایی که او طی دوره های قبلی ریاست جمهوری از آنها حمایت کرد تا زمینه حضورشان را در راس دولت فراهم بیاورد، راه تبدیل شدن به یک قدرت منطقه ای و سپس جهانی از مسیر قدرتمند شدن مردم می گذرد، نه صرفا قدرتمند شدن دولت. او و همفکرانش معتقدند که "آنچه باعث گسترش ارزشهای انقلاب و نظام اسلامی در جهان میشود، این است که براساس امکانات فراوان داخلی، مکتب اهل بیت و سرمایه انسانی مستعدی که داریم بتوانیم آن گونه کشور را بسازیم که سایر ملتها خود به دنبال ما و راهکارهای ما باشند." درواقع در مرام هاشمی رفسنجامی، با شعار و بیانیه و سخنرانی نمی توان به قدرت و الگویی برای دیگر ملت ها تبدیل شد و برای تحقق این مهم می بایست امر ذهنی را به امر عینی تبدیل کرد.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در سخنان دیروزش بار دیگر به مقوله "اعتماد دوسویه مردم و نظام" اشاره کرده و گفته است: مردم میخواهند رأی شان تأثیرگذار باشد و تزئینی نباشد و میتوان با فراهم آوردن زمینه یک انتخابات شفاف و سالم، با حضور ناظران و مجریان صالح، اراده مردم را از طریق انتخاب نمایندگان مستقل و قوی توسط خودشان تحقق بخشید.
آیت الله هاشمی شرایط امروز کشور را حساس و مهم خوانده و در این شرایط مهم ترین ابزار و وسیله را برای حفاظت کشور در برابر توطئههای دشمنان، وحدت ملی و حفظ اتحاد مردم دانسته و گفته است: راه درست این است که به صورت شفاف مردم را در جریان امور قرار دهیم و با بیان نقاط مثبت و منفی و آگاهیبخشی به مردم آنان را در انتخاب راه و مسیر درست کمک کنیم.
او گفته، رسیدن به وحدت ملی کار چندان سخت و پیچیده ای نیست و راه آن این است که جناحها و گروهها از انحصارطلبی دست بردارند و اجازه دهند تا مسئولان و نمایندگان مدنظر مردم از هر طیفی در انتخابات شرکت داشته باشند.
به نظر می رسد هاشمی همچنان نگاهی امیدوارانه به آینده دارد؛ یا دست کم می کوشد امیدهایش را زنده نگه دارد. او تلاش می کند در شرایطی که ابزارهای اجرایی و موثری در اختیار ندارد و اکثر چهره ها و معتمدانش از دایره قدرت کنار گذاشته شده اند، نقطه نظرات و هشدارهایش را مطرح کند و راه و روش موردنظر خود را در عرصه سیاسی ایران مورد تاکید قرار دهد. درحال حاضر، توطئه ها و فشارهایی که از جانب غرب بر ایران وارد شده و نیز مسیری که دولت در پیش گرفته است، خیلی ها را نگران کرده و به جستجوی راه حلی برای برون رفت از وضعیت موجود کشانده است. در این احوالات، هاشمی بازهم تذکراتی را که مثمر ثمر می داند و دستیابی به آن را نه دشوار بلکه مستلزم اراده جریان های حاکم می خواند، مطرح کرده و تمام قد – و شاید به تنهایی - پشت آن ایستاده است.
نظر شما :