آمریکا به دنبال اعلام ایران به عنوان یک کانون بحران بین المللی
1.آمریکا سابقه دیرینه ای در طرح ادعاهای کذب و سیاستگذاری بر اساس چنین ادعاهایی دارد. نمونه بارز و مفتضح چنین سیاستهایی یورش به عراق با ادعای وجود تسلیحات شیمیایی و هسته ای در عراق است . پس از سقوط صدام هم، بی توجه به آن همه جنجال آفرینی، بی سر و صدا اعلام شد که سلاحی در عراق پیدا نشده است. نمونه دیگر افشا شدن همکاری آمریکا با قذافی در شکنجه مخالفان قذافی درست در هنگامیاست که فریاد حقوق بشر و آزادی خواهی دولت بوش در جهان طنین انداز شده بود. در حال حاضر نیز گرچه آمریکا در مصر و لیبی طرفدار دموکراسی و کنار رفتن دیکتاتورها بوده ولی در مورد بحرین که شرایط از همه جا ناگوار تر شده است و شاهد یورش سعودی به بحرین و اشغال این سرزمین یعنی جرم تجاوز که یک جنایت بین المللی است، بوده ایم، آمریکا مهر سکوت بر لب زده و اپوزیسیون بحرین را به مذاکره با اشغالگران بحرین فرا میخواند. با چنین سابقه ای از کاربرد دروغ و نیرنگ در سیاست خارجی آمریکا آیا میتوان به ادعاهای آنان اطمینان کرد؟
2. ایران چه نفعی از ترور سفیر عربستان سعودی در آمریکا میبرد؟ نباید فراموش کرد که موضع ایران در برابر عربستان سعودی بسیار نرم بوده است و حتی اعتراض موثری مانند قطع روابط دیپلماتیک نیز در برابر اشغال سرزمین بحرین که اکثریت آن را شیعیان تشکیل میدهند و سابقا جزیی از خاک ایران بوده است، نکرده است. ایران اگر میخواست به منافع سعودی آسیب برساند راحت تر بود که در بحرین سربازان سعودی را هدف قرار بدهد. کاری که میشد با استفاده از پتانسیل خشم مردم بحرین به راحتی انجام داد و از نظر حقوقی نیز به عنوان مبارزه آزادی بخش به آن مشروعیت داد (همان کاری که آمریکا با شوروی در زمان اشغال افغانستان کرد).
چنین اقدامیمیتوانست به شکست سعودی در بحرین و حتی آزادی بحرین منجر شود. اما ایران آن قدر برای دوستی با سعودی ارزش قایل بود که چنین اقداماتی را اصلا مد نظر هم قرار نداد. حال چه چیزی میتواند ترور سفیر سعودی در آمریکا را توجیه کند؟ بر فرض که اصلا چنین چیزی محقق میشد عایدی آن برای ایران چه بود و سفیر سعودی در آمریکا چه ارزشی داشت که ایران بخواهد با پرداخت هزینه بسیار گزاف احتمالی، وی را از پیش پای بردارد.
3. ایران تاکنون متهم به هیچ تروری در خاک آمریکا نشده است. با توجه به تدابیر امنیتی شدید درآمریکای پس از 11 سپتامبر 2001، امکان انجام عملیات ترور در آمریکا نیز بسیار ضعیف است. چگونه ممکن است که کشوری مانند ایران با این همه مشکلات داخلی و خارجی و با رویه ای که در احترام به امنیت داخلی آمریکا در طول تاریخ مناسبات ایران وآمریکا حتی در تیره ترین دوران مناسبات داشته است، ناگهان به اجرای چنین عملیاتی در آمریکا بیاندیشد؟ عملیاتی که هزینه اش گزاف و سودش صفر است.
در نتیجه اقامه چنین اتهاماتی از طرف آمریکا، درست در شرایطی که ایران برای حل بحران هسته ای بر اساس مدل روسیه ابراز آمادگی کرده است، بیشتر شک بر انگیز است. این موضوع نشان میدهد که دستهایی در کار است که میخواهد به هر قیمتی و با هر ترفندی مانع از مصالحه ایران با غرب گشته و هم چنان ایران را به عنوان یک کانون بحران بین المللی نشان دهد.
دسیسه حاضر نشان از وجود تهدیدات خطرناکی علیه تمامیت کشور ما است. راهکار مقابله با این تهدیدات واکنش سریع، قاطعانه و مستدل و با تاکید بر عدم ارتباط ایران با چنین اتهاماتی و نیز تبیین ابعاد خطرناک و تهدید آمیز پشت این اتهامات برای ملت ایران است.
نظر شما :