ایران حامی سوریه است ولی خودکشی نمی‌کند

۱۰ مهر ۱۳۹۰ | ۱۶:۰۸ کد : ۱۶۶۷۸ اخبار اصلی
با گذشت نزدیک به پنج ماه از ناآرامی‌های سوریه به رغم این که سرکوب ادامه دارد اما به نظر می‌رسد که حکومت اسد توانسته تهدید سرنگونی را از سر بگذراند و می‌توان گفت که فعلا چیزی حکومت او را به طور جدی تهدید نمی‌کند.
ایران حامی سوریه است ولی خودکشی نمی‌کند
دیپلماسی ایرانی: با گذشت نزدیک به پنج ماه از ناآرامی‌های سوریه به رغم این که سرکوب ادامه دارد اما به نظر می‌رسد که حکومت اسد توانسته تهدید سرنگونی را از سر بگذراند و می‌توان گفت که فعلا چیزی حکومت او را به طور جدی تهدید نمی‌کند. از فشارهای غرب علیه دمشق و صدور بیانیه‌های شدید اللحن نیز کاسته شده و در عین حال به جمع حامیانش روسیه نیز اضافه شده است. اگر چه اعتراض‌ها در شهرهای کوچک سوریه همچنان ادامه دارد.

روزنامه النهار، چاپ بیروت در یادداشتی به قلم سرکیس نعوم، روزنامه‌نگار معروف این روزنامه در این باره می‌نویسد: کسانی که اوضاع سوریه را از نزدیک پیگیری می‌کنند بعید نمی‌دانند به رغم خون‌های بسیاری که در این کشور در برخورد با تظاهرکنندگان ریخته شده، نظام بتواند از پس اعتراض‌ها بر آید و با مشت آهنین به این اعتراض‌ها پایان دهد. اما در عین حال هشدار می‌دهند که بدین ترتیب سوریه مانند کره شمالی به یک کشور تقریبا منزوی در جامعه جهانی تبدیل خواهد شد و بحران‌های اقتصادی و اجتماعی آن به اندازه‌ای بالا خواهد رفت که بر خلاف گذشته فاقد تاثیرات لازم در سیاست‌های منطقه‌ای خواهد بود. با این حال بعید هم نیست از آن طرف تظاهرات اعتراضی مردم نیز همچنان ادامه یابد. این هم بعید نیست که حکومت بتواند به مدت طولانی با همین وضعیت به حیات خود ادامه دهد.

وی در ادامه می‌نویسد: ولی در صورتی که وضعیت به همین منوال ادامه یابد این احتمال نیز وجود دارد که تظاهرات به همه استان‌های سوریه کشیده شود در آن صورت کنترل آن ممکن است از دست دولت خارج شود و بدین ترتیب حفظ طولانی مدت این وضعیت دیگر امکان‌پذیر نخواهد بود. در نتیجه برای نظام راهی نمی‌ماند جز این که یا تسلیم تظاهرکنندگان شود یا پیشرفت تازه‌ای در حرکت سیاسی کشور رقم زند.

نعوم سپس به هر گونه تغییری در سوریه هشدار می‌دهد و می‌نویسد: ولی نکته این جا است که هر گونه تغییری در کشور بسیار خطرناک خواهد بود چرا که چیزی شبیه یک جنگ داخلی را رقم خواهد زد. عده‌ای در درون سوریه هستند که چندان بعدشان نمی‌آید که وضعیت فعلی ادامه یابد و حتی چند سال به طول بینجامد تا با حمایت خارجی جنگ داخلی در سوریه رقم بخورد. آنها عموما کسانی هستند که جنگ اقلیت با اقلیت را تایید کرده و می‌خواهند این جنگ به جنگ اقلیت با اکثریت منجر شود. آنها بدین ترتیب قصد دارند جامعه جهانی را تحریک کرده تا بحث حمایت از اقلیت‌ها در منطقه راه بیفتد و باب تازه‌ای از منازعات و دخالت‌های خارجی در خاورمیانه رقم بخورد و حمایت از اقلیت در جوامع عقب‌ افتاده نیز مفهمومی جز تجزیه یا چیزی مشابه آن نیست.

وی در ادامه یادداشت خود می‌نویسد: البته عده‌ای در سوریه هستند که با این رویکرد کاملا مخالفند و مخالفت مسلحانه را به هیچ وجه بر نمی‌تابند و می‌گویند که باید اعتراض‌های خود را مسالمت‌آمیز پیگیری کنند و به شدت با کسانی که با تعقیب مسلحانه اعتراض‌ها و تبدیل آن به یک جنگ مسلحانه درصدد تغییر نظام هستند، مخالفند.

نعوم در این جا به کشورهای خارجی اشاره می‌کند و می‌نویسد: در این میان جمهوری فدراتیو روسیه به رویارویی مستقیم با امریکا و جامعه جهانی پرداخته تا چشم جهانیان در برابر واقعیات موجود در سوریه را باز کند. کرملین هم‌زمان تلاش می‌کند به دمشق کمک کند با امریکایی‌ها و اروپایی‌ها نیز مذاکره می‌کند تا بر سر سوریه به یک رویکرد واحد برسد یا حداقل با سوریه به صورت جدی همکاری می‌کند تا یک راه حلی برای انجام اصلاحات واقعی و عملی در سوریه ایجاد شود. بر اساس آن‌چه در رسانه‌ها آمده روسیه از سختی‌های مالی و اقتصادی بسیار رنج می‌برد، دقیقا همین مشکلات برای امریکا نیز وجود دارد که باعث می‌شود تا نتواند اهدافش را در سوریه دنبال کند، در نتیجه مشکلات روسیه قطعا باعث می‌شود تا از هر گونه توطئه‌ای دست بردارد. جمهوری خلق چین نیز از جایگاه خود به خوبی آگاه است. چین تنها کشور قدرتمند جهان است که اکنون به یک ابرقدرت تبدیل شده است. ولی با این حال سال‌های متمادی است که سیاست تعامل با جهان را در پیش گرفته تا از هر گونه تنش داخلی جلوگیری کند. چین به شدت آزادی‌ها و حقوق شهروندی را در خاک خود سرکوب می‌کند و از این که از این راه ضربه‌ای به آن وارد شود به شدت واهمه دارد. از این رو ترجیح می‌دهد که در امور داخلی خاورمیانه دخالت نکند ولی در عین حال به دنبال منافع استراتژیکش هست. تنها کاری که چین می‌تواند بکند این است که از حق وتوی خود استفاده کند تا در شورای امنیت چیزی علیه سوریه تصویب نشود تا در نهایت آن سیاست متوجه خودش هم نشود. برزیل، افریقای جنوبی و هند نیز مواضع ایدئولوژیکی اتخاذ نکرده‌اند چرا که به رغم رد هر گونه قطعنامه‌ای علیه سوریه توسط روسیه از طرح امریکا حمایت کرده‌اند. البته ممکن است در آینده آنها در مواضع خود تجدید نظر کنند.

وی در ادامه می‌نویسد: درباره عراق نیز باید بگویم هر گونه همکاری این کشور با نظام اسد هماهنگ با ایران اسلامی است. همین وضعیت برای حزب الله لبنان نیز وجود دارد. ایران تنها کشوری است که به رغم فشارهای خارجی و عدم حمایت‌های بین‌المللی از دمشق و نظام بشار اسد حمایت می‌کند. ولی دمشق این حقیقت را نیز خوب می‌داند که ایران به هیچ وجه به خاطر آن خودکشی نخواهد کرد. به خصوص این که اگر امریکا نقش ممتاز و کلیدی آن را در خاورمیانه به رسمیت بشناسد. اسرائیل نیز هیچ منفعتی در سقوط نظام اسد نمی‌بیند از این رو سقوط آن را به مصلحت خود قلمداد نمی‌کند و نمی‌تواند اگر هم بخواهد به آن کمک کند اگر چه چندان تمایل به کمک به دمشق نیز ندارد.

وی یادداشت خود را این گونه به پایان می‌رساند که: وضعیت بسیار بغرنج است. ملت سوریه در وضعیت اعتراضی به سر می‌برد و به دنبال تغییر است اما مساله این است که آینده کاملا غامض است و متاسفانه هر گونه تغییری می‌تواند عواقبی خونین و بسیار سخت در پی داشته باشد.

 

نظر شما :