مجله هفته/ حمایت سرطانی چاوز از قذافی

۰۴ شهریور ۱۳۹۰ | ۱۶:۰۲ کد : ۱۵۷۳۱ آمریکا
روسای جمهور پوپولیست معمولا هواداران قسم خورده ای دارند که می توانند در لباس ها و ظواهر مختلف و در میادینی که رئیس جمهور محبوبشان حضور می یابد، حاضر شوند و ضمن ابراز ارادت به مراد خود، اقشار جامعه را نیز به حمایت و پشتیبانی بی چون و چرا از او تشویق کنند.
مجله هفته/ حمایت سرطانی چاوز از قذافی
دیپلماسی ایرانی: هوگو چاوز از وقتی به بیماری سرطان مبتلا شده و حضورش در عرصه عمومی با جنبه ها و ظواهر تازه همراه شده، طرفدارانش نیز از ترفندها و اشکال تازه ای در جهت تبلیغ و بزرگنمایی رئیس جمهور محبوب خود سود می برند.

ابتکار دورکاری های چاوز در زمان دوران بستری بودن در کوبا و پیام های فیس بوکی و توییتری او به وزیران و مدیرانش، سبب شد تا توده های هوادارانش نیز به سمت این شبکه های اجتماعی کشیده شوند و پیغام ها و شعارهای چاوزدوستانه خود را با یکدیگر تبادل کنند و دعا و ثنای دیگری برای وی آرزو کنند.

حالا چاوز بر اثر شیمی درمانی، سری طاس پیدا کرده و تعدادی از هوادارانش نیز تشخیص داده اند که همچنان تبعیت خود را از او به منصه ظهور برسانند. این بار جنس تبعیت آنها عبارت است از هم شکل سازی با چاوز. اینان نیز سر خود را تراشیده و جلوی دوربین ها آمده اند تا با رئیس جمهور پوپولیست ونزوئلا همراه و همساز شده و تبعیت محض خود را از او به نمایش بگذارند.

نمایشگری و ظاهرسازی در ذات پوپولیسم است. البته از روحیه بخشی چنین حرکتی نمی توان چشم پوشید. نمی توان تاثیر این اتحاد ظاهری و نمادین را در تقویت روحیه هوگو چاوز منکر شد ولی باید دید این همسویی و هم شکل سازی میان چاوز و طرفداران تیفوسی اش تا کجا ادامه پیدا می کند.

هواداران هوگو چاوز در همبستگی با وی موهای سر خود را تراشیدند و برای وی دعا کردند و آوازهای میهنی و انقلابی سر دادند. چاوز به آنها گفت که احتمال دارد دور سوم شیمی درمانی را به زودی انجام دهد و امیدوار است که سخت‌ترین مرحله بیماری سرطان را پشت سر گذاشته باشد. او گفت: من دیگر احساس بیماری نمی‌کنم بلکه درحال گذراندن دوره نقاهت هستم.

از جمله کسانی که در مراسم هم شکل سازی یا شبیه سازی با چاوز حضور داشتند،‌ یک گروه شش نفره از ساکنان جمهوری دومینیکن بودند که به نشانه حمایت از چاوز سرهایشان را در نزدیکی سفارت ونزوئلا در کشورشان تراشیدند. چاوز هم این تبعه‌های دومینیکن را در آغوش کشید و از آنها قدردانی کرد. چاوز همچنین با یادآوری خاطره ملاقات با یک کودک مبتلا به سرطان که چندی پیش به او پرچم ونزئلا را اعطا کرده بود، اشک ریخت. او این روزها بسیار احساساتی شده است. چاوز درحالی که صدایش می لرزید و اشک در چشمانش حلقه زده بود گفت: "این دختر به من گفت، چاوز می‌دانم زنده نخواهم ماند اما در این پرچم روح من کنار تو خواهد بود." و سپس پرچم ونزوئلا را به آغوش کشید و گفت: "اکنون زمان زندگی کردن است."

هوگو چاوز با همان حالی که داشت دست از غرب ستیزی برنداشت و با محکوم کردن بمباران‌های ناتو در لیبی گفت: هدف این بمباران‌ها کنترل منابع نفت لیبی است.

او از حامیان همیشگی سرهنگ قذافی بوده و خیلی ها احتمال می دادند که سرهنگ در صورت احساس خطر و قرار گرفتن در لبه پرتگاه سقوط، به آغوش چاوز پناه ببرد. آن روز چاوز نگفت که آیا با رهبر لیبی تماس داشته است یا خیر. او درباره پیشروی و فتوحات انقلابیون نیز سخنی بر زبان نیاورد ولی این را گفت که "بیایید برای مردم لیبی دست به دعا برداریم"

چاوز نگران تاسیسات و مراکز خدمات رسانی در طرابلس بود که مبادا زیر بمباران ناتو تخریب شود. قذافی نیز دو روز بعد، همین دغدغه را با مردمش در میان گذاشت و از طرابلسی ها خواست به خاطر آزادی خودشان و به خاطر جلوگیری از نابودی آنچه در طرابلس دارند جلوی انقلابیون بایستند.

به گفته چاوز، امریکا و دیگر قدرت‌ها جنگ در لیبی را بهانه‌ای برای تصرف این کشور قرار داده‌اند. و این جنگ تنها بهانه‌ای برای مداخله و تصرف یک کشور و ذخایر آن است.

حتی پس از ورود انقلابیون به طرابلس و برپایی جشن و پایکوبی توسط مردم لیبی، چاوز همچنان به حمایتش از قذافی ادامه داد و گفت دولت موقت را به رسمیت نمی شناسد.

رییس جمهور ونزوئلا در حالی این موضع را اعلام کرد که انقلابیون لیبی حتی از دروازه‌های اقامتگاه معمر قذافی در شهر طرابلس پس از درگیری های شدید چند ساعته عبور کرده و به دنبال محل اختفای قذافی بودند. چاوز گفت: ما در لیبی تنها یک دولت را به رسمیت می‌شناسیم، دولتی که معمر قذافی رهبر آن است.

او با محکوم کردن حملات هوایی ناتو گفت: بدون شک ما با جنون امپریالیستی مواجه هستیم که می خواهد بر ذخایر نفتی لیبی تسلط پیدا کند.

چاوز در توصیف هدف دولت امریکا در جنگ لیبی گفت: آنها سگ‌ها را وادار به جنگیدن می‌کنند. این گروه و آن گروه را مسلح می‌کنند و سپس کشور را بمباران می‌کنند و آن را تصاحب می‌کنند. آنها کشور را غارت می‌کنند و ذخایر بین‌المللی و نفت را تصاحب می‌کنند. این کار قوانین بین‌المللی را نابود می‌کند و جهان را به عصر حجر باز می‌گرداند.


نظر شما :