انتخابات برای رییسجمهوری که همه میدانند کیست؟
کارشناسان مسائل روسیه با توجه به ساختار قدرت در این کشور پیشبینی کرده بودند که پوتین پس از پایان هشت سال ریاست جمهوری از قدرت کناره نخواهد گرفت، او 10 دسامبر گذشته با معرفی دیمیتری مدودف به عنوان نامزد مورد حمایت خود بر این مساله صحه گذاشت.
صبح یکشنبه 2مارس ساکنان مناطق دورافتاده شرق روسیه، نقاطی مانند شبهجزیره چوکچی و کامچاتکا، در حالی برای انتخاب جانشین ولادیمیر پوتین پای صندوقهای رای رفتند که هنوز مردم مسکو آخرین ساعات شنبه را سپری میکردند. پوتین پس از هشت سال حکومت بر این کشور پهناور قصد دارد کرسی ریاست جمهوری را برای جانشیناش خالی کند؛ البته جانشینی که خود او تعیین کرده است.
در حالی که از مدتها پیش کارشناسان مسائل روسیه با توجه به ساختار قدرت در این کشور پیشبینی کرده بودند که پوتین پس از پایان هشت سال ریاست جمهوری از قدرت کناره نخواهد گرفت، او 10 دسامبر گذشته با معرفی دیمیتری مدودف به عنوان نامزد مورد حمایت خود بر این مساله صحه گذاشت. مدودف از جمله مدیران و سیاستمداران سنپیترزبورگی است که پس از انتصاب پوتین به کفالت ریاست جمهوری در آخرین روزهای سال 1999، به مسکو آمد و در دستگاه حکومتی پوتین به طرز شگفتآوری سلسله مراتب ترقی را طی کرد. او در سال 2000 رییس ستاد تبلیغاتی پوتین در انتخابات ریاست جمهوری بود که البته با توجه به حضور چند ماهه پوتین در مقام کفالت ریاست جمهوری وظیفه سختی بر عهده نداشت.
پس از آن مدودف ریاست کارکنان کرملین را به عهده گرفت و از سال 2005 به معاونت نخستوزیر (در کابینه میخاییل فرادکوف) ارتقا پیدا کرد و در کابینه ویکتور زوبکف به عنوان معاون اول نخستوزیر برگزیده شد.
با این حال او علاوه بر وفاداری به پوتین، امتیاز بزرگ دیگری برای جانشینی ریاست جمهور فعلی دارد؛ او نیز مانند حزب «روسیه متحد» که کرملین در تاسیس آن نقش داشته و مورد حمایت پوتین است، شخصی است فاقد چهره سیاسی. این مساله به پوتین اجازه خواهد داد که همچنان به عنوان شاخصترین چهره سیاسی روسیه به فرمانروایی خود ادامه دهد.
پس از پایان انتخابات و شمارش آراء که به احتمال قریب به یقین نتیجهای دور از انتظار نخواهد داشت و تنها تاییدی بر جانشینی مدودف خواهد بود، راهی روشن و بیدغدغه پیش روی پوتین خواهد بود تا بیهیچ دردسر بقای خود را در راس هرم قدرت در روسیه تضمین کند.
او پیشتر در یکی از آخرین کنفرانسهای مطبوعاتیاش تایید کرده بود که قرار است پس از ترک کرسی ریاست جمهوری در مقام نخستوزیر و ریاست کابینه ظاهر شود. این مساله با توجه به پتانسیلهای بالای پوتین به عنوان شخصیتی کاریزماتیک نه تنها موجب افول قدرت وی نمیشود، بلکه این احتمال نیز وجود دارد که پوتین با اتکا به اکثریت مطلق و بیش از دو سوم هواداراناش در مجلس دوما قانون اساسی را تغییر داده روسیه را به یک جمهوری پارلمانی تبدیل کند که در آن نخستوزیر عالیترین مقام سیاسی و رییسجمهور مقامی تشریفاتی است.
هر چند تمام این احتمالات تنها به شرط پیروزی مدودف در انتخابات یکشنبه میسر میشود، اما پیروزی مدودف نیز شرطی است تقریباً مطمئن که شاید هرگز هیچ یک از تحلیلگران مسائل روسیه درباره مساله دیگری تا این اندازه بیتردید حکم نکردهاند. در واقع مدودف یکشنبه در برابر جمعی از رقبای انتخاباتی ایستاده است که به دلقکهای یک سیرک سیاسی بیشتر شباهت دارند.
رقبای او در این انتخابات عبارتند از ولادیمیر ژیرونوفسکی، سیاستمداری دائمالخمر و ناسیونالیست افراطی که به خاطر زد و خوردهای بیشمارش در صحن دوما شهرت دارد، آندره بوگدانوف، سیاستمداری گمنام و مستقل که برای نمایش آزادی انتخابات با تایید کرملین به انتخابات راه پیدا کرده و بیشتر به خوانندههای موسیقی راک در دهه 1980 شباهت دارد، از عکسهای تعطیلات خود برای تبلیغات انتخاباتی استفاده میکند، و هیچ شانسی برای پیروزی ندارد و بالاخره گنادی زیوگانوف نامزد حزب کمونیست روسیه که هر چند از سایرین معقولتر به نظر میرسد اما سابقه نه چندان درخشان حزب او در دوران هفتاد و چند ساله اتحاد جماهیر شوروی وی را از رای بسیاری از روسها و به ویژه نسل جوان روسیه محروم کرده است. این در حالی است که منتقدان دولت روسیه نظیر میخاییل کاسیانوف و گری کاسپاروف به بهانههای مختلف یا از شرکت در این انتخابات محروم شدهاند یا خود از آن انصراف دادهاند.
در این شرایط تلویزیون دولتی روسیه و مطبوعات و رسانههایی که از سوی کرملین حمایت میشوند نیز در چند ماه گذشته به طور مداوم به پخش تصویر و سخنان مدودف به بهانههای مختلف پرداختهاند. این مساله در کنار سفرهای متعدد مدودف همراه پوتین به نقاط مختلف در ماههای اخیر باعث شده است افرادی نظیر مارینا داشنکووا، مدیر موسسه مستقل نظارت بر انتخابات «گلس» کرملین را به سو استفاده از منابع دولتی به نفع یکی از کاندیداها متهم کنند.
این موسسه همچنین همصدا با رسانههای غربی دولت را به تلاش برای دست بردن در نتایج انتخابات متهم کرده است. گفته میشود کرملین پیشاپیش برای مسئولان محلی دستورالعملهایی صادر کرده است که متضمن پیروزی مدودف است و از سوی دیگر موجب میشود آمار افراد واجد شرایطی که در رایگیری شرکت کردهاند به شکل غیر واقعی بیش از اندازه نشان داده شود.
گفته میشود که دولت روسیه در تلاش است میزان حضور مردم پای صندوقهای رای را دستکم بین 68 تا 70 درصد نشان دهد و این در حالی است که بر اساس پیشبینی موسسات نظر سنجی بینالمللی حدود 25 تا 50 درصد افراد واجد شرایط در این انتخابات شرکت خواهند کرد.
یکی از دیپلماتهای خارجی مقیم مسکو درباره علت این که چرا به رغم اطمینان از پیروزی مدودف در این انتخابات، کرملین همچنان میکوشد در نتیجه انتخابات دست ببرد، میگوید این تلاشها از یک سو برای افزایش آمار مربوط به حضور مردم پای صندوقهای رای است که مشروعیت انتخابات را پررنگتر میکند و از سوی دیگر باعث میشود مدودف بیهیچ نگرانی با اکثریت مطلق در دور اول انتخابات به ریاست جمهوری برسد.
به اعتقاد این دیپلمات یکی دیگر از اهداف این تقلب احتمالی در آراء، تضمین این مساله است که مدودف بیش از 3/71 درصد آراء را از آن خود نکند. این مقدار در واقع رکورد طلایی پوتین برای ورود به دفتر ریاست جمهوری به شمار میرود و کسی که جانشین او میشود حق ندارد از این مرز پا فراتر بگذارد.
گفته میشود از دیگر نمونههای نقض قوانین و مقررات انتخابات فشار بر معلمها، کارمندان دولت، دانشجویان، محصلین، و کارگران است. آنها به طور غیر مستقیم تهدید شدهاند که اگر از رای دادن در این انتخابات امتناع کنند موقعیت تحصیلی یا شغل خود را از دست میدهند.
کاسپاروف شنبه، یک روز پیش از برگزاری انتخابات با اشاره به این شرایط گفته بود: «این انتخابات نیست یک دلقکبازی تمام عیار است که نتیجه آن از مدتها پیش مشخص بوده است.» با این حال و به رغم اعتراضاتی از این دست به نظر نمیرسد حتی اکثریت مردم روسیه نیز تمایل داشته باشند به شخصی غیر از دست نشانده پوتین رای دهند.
مدودف کسی است که در حقیقت با وعده انتصاب پوتین به مقام نخستوزیری و دنبال کردن سیاستهای او وارد عرصه رقابتهای انتخاباتی شده است. او در حقیقت آرائی را که امروز به دست میآورد بیشتر مرهون برنامه تبلیغاتیاش درباره پیروی از خط پوتین است تا دیگر شعارهایش درباره آزادیهای بیشتر در روسیه و عدالت اجتماعی.
روسیه در دوران هشت ساله حکومت پوتین هر چند بسیاری از آزادیهای سیاسی خود را از دست داده، اما نه فقط اعتبار از دست رفته دوران گذشته را باز کسب کرده بلکه موفقیتهای اقتصادی بیسابقهای به دست آورده است.
به بیان دیگر موفقیتهایی که پوتین کسب کرده در مقایسه با بهایی که مردم از آزادیهای مدنیشان پرداختهاند در مقیاس و تفکر روسی که هنوز حاکمان مطلقه قدرتمند و مقتدر نظیر کاترین کبیر، پتر کبیر و ایوان مخوف قهرمانهای تاریخاش هستند، بهایی به اندازه و داد و ستدی عادلانه و چه بسا پرسود بوده باشد.
نظر شما :