این اسد تا آخر ایستاده است

۰۱ شهریور ۱۳۹۰ | ۲۱:۲۷ کد : ۱۵۶۳۵ اخبار اصلی
غربی‌ها به رغم هشدارهایشان از آینده سوریه بسیار نگرانند چرا که هیچ جایگزینی برای نظام اسد بعثی – علوی جز جریان‌های اسلام‌گرای افراطی سلفی نمی‌بینند.
این اسد تا آخر ایستاده است
دیپلماسی ایرانی: از روز پنج‌شنبه که جامعه غربی رویکرد خصمانه خود را علیه بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه تشدید کرد، معادلات سیاسی سوریه نیز رنگ و بوی دیگری به خود گرفت. البته در این میان همان طور که پیش‌بینی می‌شد وحدت عملی در رابطه با چگونگی برخورد با بشار اسد وجود نداشت، نه حرف از شورای امنیت به میان آمد و نه حرکتی جمعی علیه او. تنها اتفاقی که افتاد امریکا و اروپا یک‌صدا لحن خود را علیه بشار اسد و حکومت او تشدید کردند. از آن طرف روسیه اظهارات شدیداللحن امریکا و اروپا را رد کرد و بر لزوم دادن فرصتی بیشتر به بشار اسد برای پیش‌برد اصلاحاتی که وعده داده، تاکید کرد تا بدین ترتیب ثابت شود که جامعه جهانی بر خلاف آنچه در رسانه‌ها می‌آید چندان در برابر سوریه یک صدا نیست. کما این که کشورهای عربی نیز بر خلاف گذشته این بار در هم‌صدایی با غرب لحن خود را علیه سوریه تشدید نکردند. در این میان بر کسی نیز پوشیده نیست که ایران بر خلاف همسایه ترکیه‌ای‌اش از سوریه حمایت قاطع می‌کند.

روزنامه النهار، چاپ بیروت در یادداشتی به همین موضوع پرداخته و می‌نویسد: تظاهرات اعتراضی علیه نظام خاندان اسد از 15 مارس آغاز شد. از همان ابتدا هم غربی‌ها به ویژه امریکا و اتحادیه اروپا به حمایت از معترضان سوری پرداختند و فشارها را به دمشق افزایش دادند تا اسد را وادار کنند که اصلاحات جدی را آغاز کند. ولی جامعه غربی در طول این پنج ماه نتوانست به هیچ وجه در برابر سوریه به توافقی برسد تا دو روز پیش که ابتدا رئیس جمهوری امریکا بیانیه‌ای صادر کرد و متعاقب آن فرانسه، بریتانیا و آلمان نیز در بیانیه‌های مشترک دقایقی پس از بیانیه اوباما بیانیه مشابهی صادر کردند. همین اتفاق در میان کشورهای عربی متحد با غرب نیز رخ داد. البته کشورهای عربی به تندی جامعه غربی مواضعی اتخاذ نکردند به ویژه این که برخی از آنها روابط نزدیکی با دمشق دارند. یکی دیگر از دلایل عدم اتخاذ موضع تند از سوی آنها علیه سوریه این است که آنها خود مشغول سرکوب مردمشان هستند و از این رو نمی‌توانند علیه سوریه و بشار اسد موضعی بگیرند. به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس و در راس آنها عربستان سعودی که سرکوبش نه تنها شامل حال مردم عربستان بلکه تا خاک بحرین نیز رسیده است.

نویسنده در ادامه این یادداشت به دلایل سکوت برخی کشورهای عربی در برابر تحولات سوریه اشاره می‌کند و می‌نویسد: پرسشی که مطرح می‌شود این است که چرا کشورهای عربی و جامعه غربی تا این اندازه در برابر تحولات سوریه مردد هستند و نمی‌توانند موضعی واحد در برابر آن اتخاذ کنند؟ منابع دیپلماتیک مطلع غربی و عربی می‌گویند، جامعه عربی و غربی چاره‌ای ندارند جز این که فشارها را برای انجام اصلاحات بیشتر توسط بشار اسد بیشتر کنند و بیش از این نیز موضع نگیرند تنها به یک دلیل: آنها هیچ جایگزینی برای نظام اسد بعثی – علوی جز جریان‌های اسلام‌گرای افراطی سلفی نمی‌بینند. این موضوع بیش از همه اسرائیل را به رغم تلاش‌های ترکیه از اطمینان دادن به آن نگران می‌کند. ترک‌ها به اسرائیلی‌ها و جامعه غربی می‌گویند که این توانایی را دارند که در صورت روی کار آمدن اسلام‌گرایان تندرو میان آنها انسجام ایجاد کرده و آنها را وادار به پیمودن یک راه معتدل، دموکراتیک و مسالمت‌آمیز کنند. در این میان نه تنها اسرائیلی‌ها بلکه امریکایی‌ها نیز نگرانی خود را از ایران اسلامی مخفی نمی‌کنند و می‌گویند با روی کار آمدن جریان‌های اسلامی ایران به حمایت از آنها بر خواهد خواست و این بدان معنا است که نفوذ اسلام‌گرایی ایرانی تا مرزهای اسرائیل خواهد رسید.

در ادامه این یادداشت آمده است: از سویی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز از این اتفاق می‌ترسند که با روی کار آمدن اسلام‌گرایان افراطی در سوریه دسترسی افراطیون فعال در افغانستان و پاکستان به سواحل دریای مدیترانه آسان‌تر شود. خاصیت نظام اسد برای غربی‌ها حداقل این بود که از نفوذ اسلام‌گرایان افراطی در منطقه استراتژیک و حساس سوریه جلوگیری می‌کرد. در صورتی که نظام اسد سرنگون شود ممکن است آزادی عمل افراطیون که امریکا سال‌ها تلاش می‌کرده دایره عمل آنها را محدود و آنها را منزوی کند و در انزوا به جنگ به آنها برود، افزایش یابد.

در ادامه این یادداشت آمده است: اما پرسش دیگری که در این میان به وجود می‌آید این است که این سردرگمی و دو دلی جامعه جهانی تا کجا می‌تواند ادامه داشته باشد. همان منابع دیپلماتیک می‌گویند با افزایش فشارهای اجتماعی در جوامع عربی و احتمال رسیدن اوضاع منطقه به مرز یک جنگ داخلی تمام عیار اعراب ناگزید خواهند شد که مواضع روشن‌تری اتخاذ کنند ولی این هم بدان معنا نیست که آنها می‌دانند مواضعشان در نهایت چه خواهد بود بلکه بر عکس مواضع آنها در هر حالتی متناقض و توام با نگرانی و هراس بسیار خواهد بود.  

نویسنده در پایان می‌نویسد: سوال دیگر این است که نظام فعلی اسد در قبال این دگرگونی‌های ریشه‌ای منطقه‌ای و جامعه جهانی چه سیاستی اتخاذ خواهد کرد؟ قطعا دمشق از وضعیت پیش آمده در جامعه عربی و غربی خشنود نیست. ولی در عین حال از آن هم مرعوب و ترسیده نیست. به رغم همه سختی‌ها و فشارهایی که به نظام اسد وارد آمده، این نظام به خوبی می‌داند که چگونه از پس اوضاع سخت کشور بر آید و چه سیاستی را دنبال کند، این نظام خود را برای یک رویارویی طولانی حتی چند ماه و چند سال آماده کرده است. ولی همه تلاش خود را هم می‌کند که هزینه‌ها را تا آنجا که ممکن است کاهش دهد. این بدان معنا است که اگر امریکایی‌ها یک پیشنهاد خوب قابل توجه به نظام اسد بدهند احتمال این که او بپذیرد وجود دارد. از سویی سوریه به هیچ وجه از ایرانی که در طول 18 سال گذشته همه گونه حمایتی از آن کرده و هر کمکی که توانسته در حق آن انجام داده، جدا نخواهد شد و اگر هم بنا باشد پیشنهادی به سوریه توسط امریکایی‌ها داده شود با حفظ همین پیش شرط است. همین طور ایران نیز به هیچ وجه سوریه را در این معرکه تنها رها نخواهد کرد. حال باید منتظر ماند و دید که امریکا و متحدان اروپایی‌اش تصمیم دارند چه پیشنهاد بزرگی به بشار اسد بدهند.

 

نظر شما :